۱۳۹۳-۰۴-۳۰

سخنی با همراهان عزیز برای شفاف سازی قضیه ی "خودکشی" :

سخنی با همراهان عزیز برای شفاف سازی قضیه ی "خودکشی" :


چشم ها را باید شست

جور دیگر باید دید....

آموختیم که رند یعنی کسی که "واقعیت" و "حقیقت" یک جریان را همزمان در نظر داشته باشد. می توان گفت "واقعیت" یعنی به کار بردن ابزارهای دنیای مادی و "حقیقت" یعنی پشت صحنه ی ماجرا که فراتر از دنیای مادی ست.
از آنجا که با ورود به عرفان حلقه و تفویض حلقه ها، دستیابی به انواع آگاهی ها و شهودات آسان می گردد و بسیاری از دوستان طعم لذت بخش و شیرین حقیقت را می چشند و گاهی حتی در برخورد با کل وقایع تلخ پیرامون خود، نگاه حقیقتی و لذت بخش از نوع نگاه ناظر تک قطبی را دارند! اکثرا تضاد ها برطرف شده و این نگاه حقیقتی باعث آرامش، سکوت، وحدت و عدم پوچی می شود....
تا اینجای قضیه مشکلی نیست، مشکل وقتی است که نتوانیم "واقعیت دنیای مادی" را بررسی کنیم.
واقعیت دنیای مادی پر از جرم و جرائم است،
این نگاه صرفا حقیقتی نباید باعث فراموش کردن "مقام رندی" شود.اگر هوشیار نباشیم، متاسفانه یکی از مواردی که در عرفان رخ می دهد عدم رند بودن و صرفا نگاه حقیقتی داشتن به موضوعات مختلف و از نقطه نظر نویسنده "عدم باهوشی" است!
در واقع، اولین اشتباه محض ما در عرفان حلقه اینست که شخص استاد طاهری و یا هرفرد دیگری که قدم در راه کمال برداشته را صرفا حقیقتی ببنیم و خالی از واقعیت. بعضا می شنویم که وا اسفا، وا مصیبتا سر داده می شود که جناب استاد با شهودات و آگاهی های فرامکان و فرازمان و فراتضاد و ادراک مقام رب و درک جهان ها ی موازی و .... الان از خودکشی و اعتصاب غذا می گوید!!

لطفا تصورات ذهنی مان را اصلاح مجدد کنیم.
اگر در نامه ی جناب استاد از خودکشی صحبت به میان آوردند، نه از سر پوچی، دل مردگی و افسردگی و ضعف
بلکه برای رساندن صدای حق....... یعنی به کاربردن ابزارهای دنیای واقعیت برای رساندن پیام حق طلبی.
ممکن است برای هرکدام از ما این اتفاق افتاده باشد که سکوت معناداری در قبال بسیاری از ظلم های وارده حداقل روی شخص خودمان داشته باشیم و یا داشتن ظرفیت بالا برای دیدن و برخورد کردن با مشکلات
به دلیل اون نگاه وحدتی و آرامش ذهنی که به واسطه ی چشیدن حقیقت عایدمان شده....
اما آیا به راستی وظیفه مان در سطح کلان این است؟!
ما با سکوت و عدم بیان ظلم درمحیط پیرامون خود ظالم پروری راه انداخته ایم...
نگاه همه جانبه به موضوع داشتن و دو وجه "واقعیت" مادی و "حقیقت" محض را توما در نظر داشتن یعنی باهوشی....
جناب استاد با این عمل، مشتاقانه و هوشیارانه و با به کاربستن مقام رندی، برای رسالت خود که فریاد زدن حق علیه ظلم است، تلاش می کنند....
وعده ای از ما همچنان خاموش!
حتی اگر نگاهی عمیق به تاریخ برخی عرفا هم داشته باشیم داستان همین است، به دلیل رسیدن به ادراکات ناب و شهودات دنیای حقیقت، به پستوها کشیده شدند و به خاموشی و سکوت واداشته شدند، و به همان آگاهی ها و شعرها و دریافت ها بسنده کرده اند! اما در حال حاضر آنچه که اهمیت دارد این است که در "عصر هوشمندی" در سطح کلان "تو" چه در دست داری؟ و چه حرکتی می کنی؟

..... "طعم حقیقت" را که چشیده ای و درش که برایت باز شد؟......آسایش نصیبت شد که دنیای وارونه و غیروارونه چیست؟ حالاچه کسی گفت از برای ظلم سکوت کن؟! تو باید طبق قانون حقوق بشر نه از برای خود بلکه از برای تن واحده ات، برای بدبختی های زاده شده در دنیای وارونه مبارزه کنی..
زندگی مبارزه است در هر مرحله و ابعاد وجودیت که باشی زندگی مبارزه است... من آسانترین ها را به شما نداده ام که آن را اولا برای خود نگه داری و دوم این که برای تضادهای قدیمت که به واسطه ی همین ماجراهای دنیای وارونه بود ولی الان به مثابه ی سنگ صیقل زده صاف و یک دست شده، سکوت کنی! من طعم حقیقت را به تو نچشانده ام که آرامش ذهنی ات را در پس شناخت فلسفه ی خلقت برای خودت فقط نگه داری... با مردم هم عصرت هم کلام باش، با مردمت به فنا برس... طعم واقعی خدمت به خلق این است که تو هم در جمع کسانی باشی که دردمندند... از برای گسترده شدن افکار و اذهان عمومی بجنگ.... جنگیدن برای اندیشه های ثبت شده از سمت بزرگان ظاهر نمای دنیای وارونه از بزرگترین جهادهاست... سهم تو از برای انقلاب در روح جمعی ست....آیا پس از این همه حقایق باز می توانی نسبت به ظلم روا شده به "بخش های دیگر هستی" سکوت کنی و هم راستا نباشی؟ رسولان الهی همیشه وظیفه شان این است.... تو رسالتت را در راستای "مردم هم عصرت" بگستران.....

جای جای تاریخ جهان پر است از مردان و زنانی که جانفشانی ها کرده اند که با اعتراض خود
دری برای حق باشند.
این اسمش آن خودکشی نکوهیده که زیر علم شبکه منفی اتفاق می افتد نیست...


Interuniversal Consciousness

https://www.facebook.com/interuniversal.consciousness?fref=tl_fr_box

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر