۱۳۹۳-۰۵-۰۴

منظور از علف هرز اين است كه

قانون علف هرز!


منظور از علف هرز اين است كه هوشياري انسان اين است كه در تمام حركت و فعاليت هاي ما كه منجر به ارزش مي شود غفلت دشمنش است يعني غفلت كني كل ماجرا به خطر مي افتد. علف هرز در واقع خواب را از چشم باغبان مي گيرد و باغبان را عليه غفلت تجهيز مي كند و مرتب به او يادآوري مي كند كه غفلت، غفلت، غفلت و او بايد مرتب و مدام روي سر گل و گلستانش باشد، علف هاي هرز را جدا كند تا اين گلستانش، اين باغش اين مزرعه اش بتواند آن محصول مورد نظر را بدهد. اگر بگيرد بخوابد در خانه اش علف هرز محصولش را به باد مي دهد درست است يا نه؟

پس در واقع كمال اينطوري نيست بروي بخوابي بگويي « خوب ديگر ما كاشتيم » مراقبت مي خواهد، بايد روي سر كار باشيم. نمي توانيم بگوييم « درست است ديگر ما اين زمين را آماده كرديم، تخم را پاشيديم، آب هم داديم، كود هم داديم، حالا ديگر برويم بخوابيم » نه فلسفه علف هرز، اگر علف هرز نبود چي مي شد؟ باغبان همين كار را مي كرد، مي گفت من كه كارهايم را كردم مي رفت مي گرفت مي خوابيد. اما الان مي گويد نه، الان يكدفعه مي بيند يك علف هرز كوچك را مي اندازند آن داخل « براي چي مي خواهي اين كار را كني! » همان بحث حوصله ات سر مي رود، اين يك دانه علف هرز يكدفعه مي شود... يك شك كوچك است و بعد مي بيند كه مزرعه را به باد داد، يك علف هرز است يكدفعه مي بيند كه همه چي را به باد داد.

بنابراين اين يك چيزي است كه حاكم است، يك واقعيت است، كسي محصول بخواهد مي داند كه يك چيزي به نام علف هرز وجود دارد و اين در ماجراي ما جدا ناشدني است، در مسئله كمال جداناشدني است و بايستي مراقب علف هاي هرز بود. اولين جوانه اي را كه مي زند بايد برويم سراغش، چيه؟ « بله اينطور اينطور » بايد پيدايش كنيم اگر پيدايش نكنيم و جواب مناسب را ندهيم اين بزودي مزرعه وجودمان را مي گيرد!

(مطالب دوره سه - استاد طاهری )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر