با اين که ممكن است انسان با درك هستي ( به عنوان تن واحد) به تقدس هر جزء آن پي برد و به مقام «صلح با هستي » برسد، به راحتي از تضاد با انسا نهاي ديگر رهايي نمي يابد. در اين حالت، اين حقيقت كه هر انساني يكي از تجليات الهي است، ناديده گرفته مي شود و افراد، تقدس و احترام خود را در ديد يكديگر از دست مي دهند.
اما زماني كه فرد، به معرفتي برسد كه بتواند هر كسي را در جايگاه خودش بپذيرد، با اين كه ممكن است عملكرد ديگران را ناپسند بداند، نسبت به خود آنها نفرت و تضادي نخواهد داشت. بنابراين، در عين حال كه از روش ها و بينش هاي غلط آ نها رو برمي گرداند و حتي با روش مناسب، با آن مقابله مي كند، در درون خود به همه ي آ ن افراد به عنوان تجليات حق احترام مي گذارد و با آ نها در صلح است.
« استاد محمد علي طاهري »
اما زماني كه فرد، به معرفتي برسد كه بتواند هر كسي را در جايگاه خودش بپذيرد، با اين كه ممكن است عملكرد ديگران را ناپسند بداند، نسبت به خود آنها نفرت و تضادي نخواهد داشت. بنابراين، در عين حال كه از روش ها و بينش هاي غلط آ نها رو برمي گرداند و حتي با روش مناسب، با آن مقابله مي كند، در درون خود به همه ي آ ن افراد به عنوان تجليات حق احترام مي گذارد و با آ نها در صلح است.
« استاد محمد علي طاهري »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر