۱۳۹۲-۱۱-۱۷

جزئياتي از چرخه انا لله و انا اليه راجعون !

جزئياتي از چرخه انا لله و انا اليه راجعون !

عدالت الهي يکي از مفصل ترين بحثهاست
که جهان هاي موازي و اين که چي بوديم و چند نفريم را بررسي مي کند !

هر کدام از ما ضمن اين که صورت مجادله هم هستيم
هر کدام از ما نيز چند نفريم !

اين قدر اين مباحث متا فيزيکي است و پيچيدگي دارد
که بهتر است زياد وارد آن نشويم
و تا خودمان در ادراکات و در ارتباطات يک چيزهائي را نبينيم
صرفا حرف زدن در موردش مشکل است و توضيحش خيلي متافيزيکي به نظرمان خواهد آمد !

ما در اين مقطع از زندگي زمان و مکان و تضاد داريم.
در زندگي قبل مکان و زمان و يک بعد ديگر بوده
و در زندگي بعدي براي ما حدودي مشخص شده که کالبد ذهني نيازي به مکان ندارد !

اما يک بعد اضافه تر در زندگي قبلي بوده
که حالا آن بعد چي بوده تجسمش براي ما خيلي مشکل است !

و دوباره قبل از آن در بالا ميگويد:
« علم آدم اسماء کلّها » و « في احسن تقويم »

اما مي آيد پائين تر مي گويد:
« اسكن انت و زوجك الجنه » مکان را به پاي ما مي بندد

و مي آيد پائين تر مي گويد:
« لا تقربا هذه الشّجره » به اين درخت نزديک نشويد، اختيار را به پاي ما مي بندد

و مي آيد پائين تر کيفيت را مي بندد

و هر چه مي آيد پائين تر به جائي مي رسد که مي گويد:
« ان الانسان خلق هلوعا »، « اولئك کالانعام »، « خلق الانسان عجولا »
انسان حريص و عجول است
انسان مثل چهار پاست، حتي گمراه تر از چهار پاست و ... !

آن بالا که گفت همه علوم را به آدم دادم:
« علّم الآدم اسماء کلّها »
حتي علم خدائي را !

ولي هر چي مي آيد پائين تر تضاد به اوج خودش مي رسد
(در نيمکره سمت راست شکل چرخه)

و هر چه بالا مي رويم از اين ابعاد مدام کم مي شود

و آخر قضيه، ما مي مانيم و يک تضاد !
از آن تضاد هم فقط يک چيز مي ماند:
« الست بربکم »

که يا برويم به جنتي !
و يا دوباره برگرديم به سوي درخت (چرخه ازلي و ابدي است) !

دوره 4 - استاد طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر