۱۳۹۲-۱۲-۰۵

بیا با من، بیا سویم، تو را من چشم در راهم

بیا با من، بیا سویم، تو را من چشم در راهم


بیا با من، بیا سویم، تو را من چشم در راهم
صدایم کن که این ره را کنیم طی طریق "با هم"

مکن ناله، مخور غصه، که یارت گشته ام "شخصا"
شباهنگام و روز هنگام، چه در پیدا، چه در مبهم

همه عالم سرای ماست، ولی "دلها" مکان ماست
ز غیر من خذر کن تا، شوم پاداش تو در دم

حدیث "عشق" را بشناس، نه آن لیلی و مجنون را
ببین عشق مرا بر خود، "بشو عاشق همانندم"

بیا سویم، تو دانایی، تو خود سالار دنیایی
"مشو غره" به آنان هم، که "من طراح این طرحم"...

ارسالی از دوست بزرگوار و بسیار با محبتم جناب Alireza Safari با طلب خیر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر