۱۳۹۲-۱۲-۰۱

تشعشع منفي يعني ظلم به هستي!

تشعشع منفي يعني ظلم به هستي!

ماجرا مثل آلودگي هواست، استارت ماشين شما بخورد شما سهم داشتيد در آلودگي هوا!

ما به محض اينکه تشعشع منفي ايجاد مي کنيم، هستي را آلوده کرديم!

هستي کاري ندارد که عقلت ميرسد يا نه، چند سالت است و حق داشتي يا نه!
مثل همان که براي طبيعت فرقي نميکند که استارت ماشين را بچهات بزند يا تو بزني!

تشعشع منفي يعني به هستي ظلم ميشود!
يک جا ما خلاف قوانين هستي ميرويم جلو که دوره 3 درباره آن حرف زديم و هستي به يک شکلي از ما متضرر ميشود و حالا يک شکل ديگر داريم به هستي ظلم ميکنيم!

هستي براي پيچاندن کسي، به کسي حق و اجازه نميدهد!

حرف نهايي حرفي است بسيار سنگين و در عين حال بسيار ساده!
اين حساب دو دو تا چهار تاست که ما با هستي و هستي با ما دارد!

امروز براي چندمين بار است که ميگوئيم قانون صليب، ما يا در طرف مثبت هستيم يادر طرف منفي!

هستي با ما صفر و يک کار ميکند ما يا داريم تشعشع منفي به هستي ميدهيم و يا نميدهيم!

داريم هستي را آلوده ميکنيم!
منظور ما از آلودگي، آلودگي است که در دنياي عرفان تعريف ميکنيم!

فکر نکنيم فقط يک نفر را پيچانديم، ما داريم هستي را آلوده ميکنيم و اين تشعشع در همه هستي جريان پيدا ميکند!

شعور در آن واحد عمل ميکند!
اطلاعات هستي در درون يک اتم است، چون شعور کميت ندارد، پس يک تشعشع منفي کل هستي را آلوده ميکند!

اگر بحث شعور را دقيقتر متوجه بشويم قضيه را ميفهميم!

ديگر نميشود گفت حالا من يک تشعشع منفي دادم، حالا مگر چي شده؟!
ما نوري از اينجا بدهيم تا برسد به خورشيد 8 دقيقه طول ميکشد اما در مورد شعور اينطور نيست!
در صفر ثانيه ما در شعور هستي اختلال ايجاد ميکنيم و آن را آلوده ميکنيم!

يک روز تعريف ما از صواب و گناه اين خواهد بود!
اين تعريف دقيق است که مو لاي درزش نميرود!
آنوقت کسي نمي تواند بگويد که من ظالم نيستم!

حالا سؤالي که ممکن است پيش بيايد اين است که در زندگي زميني ما نبايد در مقابل ظلم ديگران واکنش نشان بدهيم؟! بله، يقه آنها را مي گيريم!

اين ماجرا که ما گفتيم مال اينجا نيست!
کار زميني قانون زميني دارد و کسي که درباره ما ظلم کند، ما کوتاه نميآئيم!
مگر اين که ماجراي بخشش باشد و ما در مقابل ظلم کوتاه نميآئيم و اين وظيفه ما نيست، وظيفه من معنوي ماست که نميدانيم چه جوري عمل ميکند!

اما بخش ديگر من معنوي ما اين هست که در رابطه با فعاليتهاي ما خودش راسا اقدام ميکند!

در آدمهاي معمولي من معنوي در اغماست و صداي خر و پفش به آسمان مي رود!

مثل شرکتي که کار ندارد و وکيل آن هم در خواب است!

اما در افرادي که در زمينه تعالي و معنويت حرکت ميکنند اين بخش فعال است و من معنوي جلوتر از اين افراد مسير معنوي را فراهم ميکند!

به عنوان مثال چه کساني با خود من برخورد کردند در خواب يا بيداري؟!
کساني هم گزارش ميدهند که همين الان با شما دارند برخورد ميکنند!

در کتب مقدس داستانهايي درباره دعوت شدن وجود دارد!
صحبت از حکمت الهي کرديم و قانون بازتاب!

ترم 5
استاد محمد علي طاهري

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر