جنگهاي تشعشعاتي و رموز پيروزي (2) !
هنر تير اندازي در ورزشهاي رزمي به اين شکل است که وقتي با تير نشانه را هدف مي گيرد، چه اصولي بر اين تير انداختن حاکم است؟!
در تير اندازي و در پرتاب نيزه يک رموزي وجود دارد !
اصلا بحث نشانه گيري نيست !
يعني يک هم فازي مي خواهد !
در يک هم فازي است که آن کار انجام مي شود !
يعني بين مبدا و مقصد يک هم فازي ايجاد مي شود !
اصلا ماجرا تمرکز و اين صحبتها نيست !
آن کسي که براي حق تير مي اندازد در يک هم فازي قرار مي گيرد، بدون اين که خودش بداند !
شمشيري که اين مي زند با شمشيري که آن يکي مي زند تفاوت پيدا مي کند !
مثلا در شمشيرزني ژاپني، شمشير جان پيدا مي کند غير از اين که دست شمشير زن همانند مغز عمل مي کند
شمشير خودش هدايت مي شود !
اصلا شما چشم شمشير زن را ببند، شمشير هدايت مي شود !
اينها يک مسائلي است که حقيقت اين چيزها را بيان مي کند که چطوري در قرآن مي گويد که: شما تير نيانداختيد ما تير انداختيم !
آن شکست علت دارد، علت زميني دارد !
آن پيروزي هم علت دارد و علت ماورائي دارد !
پشت شمشير روح شمشير است !
شمشير روح پيدا مي کند !
جان پيدا مي کند !
شعور پيدا مي کند !
هر جائي که تنزل کردند به سمت زمين آنجا شکست خوردند !
لشکريان يادشان رفته در اين جنگ براي چه هستند مي بايست هم شکست بخورند !
در خاور دور اين کار ( هم فازي مبدا و مقصد) انجام مي شود، با تمرينهائي !
روي اين قضيه وقت مي گذارند (مثل راه رفتن روي آتش است، اين کار کاملا عملي است)
منتها اين مسئله در راستاي کمال نيست !
که ما بيائيم وقت بگذاريم، ايجاد انحراف مي کند !
ما اگر بيائيم روي آتش راه برويم تمايل ما بيشتر روي مسئله قدرت هست ولي اين کار کاملا هست و در دنيا دارد اجرا مي شود !
با چشم بسته هدف را نشانه مي گيرد و مي زند !
چطوري با چشم بسته مي زند؟
به همين روشي که گفتيم، بنابراين اين مسائل اثبات شده است !
منتها اين کارها را در دنيا مي بينيم ولي نمي تواينم تعريفش کنيم !
پشتش را خبر نداريم، حقيقتش را نمي دانيم !
واقعيتش را داريم مي بينيم بعد واقعيتش را هم که مي بينيم مي گوئيم چشم بندي است !
هر کسي يک چيزي مي گويد ولي حقيقتش تعاريفي دارد که به همين صورت است که گفتيم !
دوره 5 - استاد طاهري
هنر تير اندازي در ورزشهاي رزمي به اين شکل است که وقتي با تير نشانه را هدف مي گيرد، چه اصولي بر اين تير انداختن حاکم است؟!
در تير اندازي و در پرتاب نيزه يک رموزي وجود دارد !
اصلا بحث نشانه گيري نيست !
يعني يک هم فازي مي خواهد !
در يک هم فازي است که آن کار انجام مي شود !
يعني بين مبدا و مقصد يک هم فازي ايجاد مي شود !
اصلا ماجرا تمرکز و اين صحبتها نيست !
آن کسي که براي حق تير مي اندازد در يک هم فازي قرار مي گيرد، بدون اين که خودش بداند !
شمشيري که اين مي زند با شمشيري که آن يکي مي زند تفاوت پيدا مي کند !
مثلا در شمشيرزني ژاپني، شمشير جان پيدا مي کند غير از اين که دست شمشير زن همانند مغز عمل مي کند
شمشير خودش هدايت مي شود !
اصلا شما چشم شمشير زن را ببند، شمشير هدايت مي شود !
اينها يک مسائلي است که حقيقت اين چيزها را بيان مي کند که چطوري در قرآن مي گويد که: شما تير نيانداختيد ما تير انداختيم !
آن شکست علت دارد، علت زميني دارد !
آن پيروزي هم علت دارد و علت ماورائي دارد !
پشت شمشير روح شمشير است !
شمشير روح پيدا مي کند !
جان پيدا مي کند !
شعور پيدا مي کند !
هر جائي که تنزل کردند به سمت زمين آنجا شکست خوردند !
لشکريان يادشان رفته در اين جنگ براي چه هستند مي بايست هم شکست بخورند !
در خاور دور اين کار ( هم فازي مبدا و مقصد) انجام مي شود، با تمرينهائي !
روي اين قضيه وقت مي گذارند (مثل راه رفتن روي آتش است، اين کار کاملا عملي است)
منتها اين مسئله در راستاي کمال نيست !
که ما بيائيم وقت بگذاريم، ايجاد انحراف مي کند !
ما اگر بيائيم روي آتش راه برويم تمايل ما بيشتر روي مسئله قدرت هست ولي اين کار کاملا هست و در دنيا دارد اجرا مي شود !
با چشم بسته هدف را نشانه مي گيرد و مي زند !
چطوري با چشم بسته مي زند؟
به همين روشي که گفتيم، بنابراين اين مسائل اثبات شده است !
منتها اين کارها را در دنيا مي بينيم ولي نمي تواينم تعريفش کنيم !
پشتش را خبر نداريم، حقيقتش را نمي دانيم !
واقعيتش را داريم مي بينيم بعد واقعيتش را هم که مي بينيم مي گوئيم چشم بندي است !
هر کسي يک چيزي مي گويد ولي حقيقتش تعاريفي دارد که به همين صورت است که گفتيم !
دوره 5 - استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر