تثبیت و تسلط!
در این هفته در وقتهای بیکاری می توانیم از این ارتباط استفاده کنیم و ببینیم که تسلط ما بر این مسئله چطوری است و چه نوسانهائی دارد تا تثبیت بشود!
دو ماجرا وجود دارد:
یکی این است که خاطره منفی آشکار نمی شود!
البته نه این که فراموش کرده باشیم.
یک حالت دوم این است که آشکار می شود و ما داریم نگاهش می کنیم، ولی بار منفی برای ما ندارد!
گاهی اوقات با یک صحنه ای روبرو می شویم که احساس منفی می طلبد!
ولی از تعادل خارج نمی شویم و کماکان روند تفکر مثبت ما ادامه دارد ما متوقف نمی شویم، ولی یک انسان معمولی به محض این که یک مقدار احساس منفی ایجاد بشود، داغون شده!
و در مدیریت بحران با هم صحبت کردیم و سعی کردیم این موضوع را کمی حل و فصل کنیم ولی چون در باورهای ذهنی ما این هست که "فلانی آدم با احساسی است" و یا این که " ما انسانیم و انسان با احساسش زنده است" این حرفها باعث شده ما این بازی با احساس منفی و لطمات آن را پذیرا باشیم!
ولی سوال این است که ما از احساسات منفی چه نتیجه ای گرفتیم؟!
در واقع زمین خوردن ما نتیجه ای بوده که از احساسات منفی گرفتیم!
مثالی که در مورد فیلم زدیم و گفتیم در فیلم با احساسات فیلم شریک می شویم یعنی با فیلم گریه دار، گریه می کنیم ...
ظاهر قضیه این است که ما با احساسیم!
ولی آنجایی که از دیدن یک فیلم خندیدیم به نفع ما تمام شده!
آنجا که گریه کردیم به ضرر ما تمام شده!
یعنی آنجا که خندیدیم خنده درمانی شدیم و در واقع ترشحات مغز در حالت اول ترشحات شیمیائی مثبتی است و در حالت دوم ترشحات شیمیائی مغز منفی است
و بدن مسموم می شود و مشکلات دیگری پیش می آید!
اگر بخواهیم علمی فکر کنیم به این شکل است!
و بخواهیم با اصول صحبت کنیم اصولی که در عرفان می گوئیم مثل قانون صلیب همه با هم یک مطلب را برای ما عنوان می کند!
دوره 5
استاد محمد علی طاهری
در این هفته در وقتهای بیکاری می توانیم از این ارتباط استفاده کنیم و ببینیم که تسلط ما بر این مسئله چطوری است و چه نوسانهائی دارد تا تثبیت بشود!
دو ماجرا وجود دارد:
یکی این است که خاطره منفی آشکار نمی شود!
البته نه این که فراموش کرده باشیم.
یک حالت دوم این است که آشکار می شود و ما داریم نگاهش می کنیم، ولی بار منفی برای ما ندارد!
گاهی اوقات با یک صحنه ای روبرو می شویم که احساس منفی می طلبد!
ولی از تعادل خارج نمی شویم و کماکان روند تفکر مثبت ما ادامه دارد ما متوقف نمی شویم، ولی یک انسان معمولی به محض این که یک مقدار احساس منفی ایجاد بشود، داغون شده!
و در مدیریت بحران با هم صحبت کردیم و سعی کردیم این موضوع را کمی حل و فصل کنیم ولی چون در باورهای ذهنی ما این هست که "فلانی آدم با احساسی است" و یا این که " ما انسانیم و انسان با احساسش زنده است" این حرفها باعث شده ما این بازی با احساس منفی و لطمات آن را پذیرا باشیم!
ولی سوال این است که ما از احساسات منفی چه نتیجه ای گرفتیم؟!
در واقع زمین خوردن ما نتیجه ای بوده که از احساسات منفی گرفتیم!
مثالی که در مورد فیلم زدیم و گفتیم در فیلم با احساسات فیلم شریک می شویم یعنی با فیلم گریه دار، گریه می کنیم ...
ظاهر قضیه این است که ما با احساسیم!
ولی آنجایی که از دیدن یک فیلم خندیدیم به نفع ما تمام شده!
آنجا که گریه کردیم به ضرر ما تمام شده!
یعنی آنجا که خندیدیم خنده درمانی شدیم و در واقع ترشحات مغز در حالت اول ترشحات شیمیائی مثبتی است و در حالت دوم ترشحات شیمیائی مغز منفی است
و بدن مسموم می شود و مشکلات دیگری پیش می آید!
اگر بخواهیم علمی فکر کنیم به این شکل است!
و بخواهیم با اصول صحبت کنیم اصولی که در عرفان می گوئیم مثل قانون صلیب همه با هم یک مطلب را برای ما عنوان می کند!
دوره 5
استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر