ترانه های شبانه __
و او همیشه طراوت است و او همیشه تازگیست.
و او همیشه حیات است و او با ظلمات کار ندارد چرا که همیشه نور است.
پس او همیشه پیش روست. و چشم در چشم تو دوخته است و با تو دست در گردن می آید و با تو ترانه خوان میخندد و با تو هم آغوش خنده های بی کرانه می شود. او با ظلمت نسبتی ندارد و از نور است و با ترانه های عاشقانه عجیب آشناست. نغمه ها را در گوش می خواند و سرود های شب هنگام را تا صبح در گوش کودک در حال خواب زمزمه میکند. و من کودک در حال خوابم که به زمزمه ی عشق مستم.
و دوست عجیب به این عاشق کودک عشق می ورزد. و من از این در حیرتم که چگونه این را میگویم. ولی این را خود دیشب در گوشم گفت. در همان ترانه های شبانه...
__ حسن . ش - اسفند 92 __
و او همیشه طراوت است و او همیشه تازگیست.
و او همیشه حیات است و او با ظلمات کار ندارد چرا که همیشه نور است.
پس او همیشه پیش روست. و چشم در چشم تو دوخته است و با تو دست در گردن می آید و با تو ترانه خوان میخندد و با تو هم آغوش خنده های بی کرانه می شود. او با ظلمت نسبتی ندارد و از نور است و با ترانه های عاشقانه عجیب آشناست. نغمه ها را در گوش می خواند و سرود های شب هنگام را تا صبح در گوش کودک در حال خواب زمزمه میکند. و من کودک در حال خوابم که به زمزمه ی عشق مستم.
و دوست عجیب به این عاشق کودک عشق می ورزد. و من از این در حیرتم که چگونه این را میگویم. ولی این را خود دیشب در گوشم گفت. در همان ترانه های شبانه...
__ حسن . ش - اسفند 92 __
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر