۱۳۹۲-۱۱-۳۰

درک ظاهر، باطن و ذات!

درک ظاهر، باطن و ذات!

اگر من سؤال کنم این چیست چه جوابی میتوانید بدهید؟!
میتوانید بگوئید یک لیوان است، یا بگوئید وجود خارجی ندارد یا بگوئید وجه الله است و صورت اوست!
حالا هر برداشتی میخواهید بکنید، یعنی بگوئید صورتش است، خودش نیست!
اینطوری خداوند اجزا پیدا میکند!
آیا خداوند اجزا دارد؟ نه!
پس ما در نهایت وحدت پیدا میکنیم!
آن موزونی از بالا آمده، اینجا شده ناموزون!
چون که بیرنگی اسیر رنگ شد
موسیای با موسیای در جنگ شد
خوب، ما برای این مساله سه تعریف مختلف گفتیم، یعنی به عبارتی ظاهرش رادیدیم، باطنش را دیدیم و ذاتش را دیدیم!
چه چیزی باعث میشود من این را لیوان ببینیم یا عدم یا وجه الله؟!
دید ما باعث میشود!
اشیا و جهان هستی حرکتی به سمت کمال ندارند و در کمال آفریده شده و خداوند هیچ چیز را ناقص خلق نکرده!
دیگر از این کاملتر نمیشود.
ما در نهایت کمال آفریده شدیم و از این کاملتر نمیشویم!
بحثمان تغییر فرم نیست!
چون این تغییر فرم از همان سلولها و ذرات است.
ذره در اوج کمال آفریده شده.
بعد از آن قرار است ما با این چشم ظاهربین، باطن و ذات را ببینیم!
اما از این باطن بینی برداشت اشتباه شده که فکرخوانی و شخصیت خوانی را به باطن بینی تعبیر کردند!
یک ذره هرسه وجه را دارد و با خودش حمل میکند:
ظاهر، باطن و ذات. تا ما چه ببینیم!
دوره 5
استاد محمد علی طاهری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر