پاسخ حضرت آیت الله دکتر محمدصادق کاملان
بسمه تعالی شأنه
با سلام و تحیات
پیشاپیش از این که نتوانستم به دلیل تراکم کارهای درسی در حوزه و دانشگاه و کارهای پژوهشی، همه ی آثار ایشان را مورد مطالعه قرار دهم عذرخواهی می کنم. اما از این میان، دفتر اول که به اصول و مبانی مطالب ارائه شده از طرف ایشان پرداخته است و تا مقدار زیادی شاکله و ساختار عرفان ارائه شده از جانب ایشان را نشان می دهد، مورد مطالعه قرار دادم.
از مقدمه ی این کتاب (دفتر اول) بدست می آید که ایشان دغدغه ی دینداری دارد و در مقابل عرفان های وارداتی از بیرون مثل عرفان سرخ پوستی، تبت، چین، ژاپن، هند و… و عرفان مسیحی با رنگ های گوناگون، احساس مسئولیت نموده و می خواهد عرفان اسلامی ایرانی را در دو بُعد نظری و عملی آن به طالبان و تشنگان طریقه ی معنوی و باطنی ارائه کند. و نسل جوان و تشنه ی معنویت را در برابر تهاجم فرهنگی که از بیرون بر آنان به نوعی تحمیل شده است مصونیت ببخشد.
این مطلب از سراسر کتاب و اصول مدوّن در آن دیده می شود. البته از کتاب مقالات ایشان نیز این معنا کاملاٌ قابل استفاده است یعنی ظهور کامل در حریص بودن ایشان به هدایت نسل جوان به دین و معنویت دارد. البته تفاوت اصطلاحات عارفان با فقیهان چیزی نیست که مربوط به امروز باشد بلکه از دوره های گذشته این اختلاف و تفاوت میان عارفان و فقیهان بوده است بگونه ای که برخی از فقها مانند مرحوم میرزای قمی در رساله ای در ردّ صوفیه تعبیرات تند و گاه غیر منصفانه درباره ی بزرگانی چون ملاصدرا می آورد و از او به ملا تحتا تعبیر می کند، آنچنان که از محی الدین عربی به ممیت الدین تعبیر می کند.
در مقابل شخصیتی مانند فیض کاشانی که صاحب ۱۱۵ عنوان کتاب فقهی، حدیثی، تفسیری، کلامی، فلسفی، عرفانی و اخلاقی… است، رساله ای به دفاع از عارفان و حتی صوفیان می نویسد و اصطلاحات آنان را برای فقها در رساله ی «مِشواق» توضیح می دهد و هر دو طرف را نصیحت می کند و از عارفان و صوفیان به اهل الله تعبیر می کند.
بنابراین اختلاف در اصطلاح و تعبیر نباید موجب شود تا کسی عارفی را به بی دینی یا بد دینی متهم کند. زیرا اکثر قریب به اتفاق فقهای ما با عرفان و فلسفه آشنایی ندارند.
کمتر شخصیتی همانند مرحوم امام پیدا می شود که هم فقیه بزرگ و هم عارفی صاحب مکتب با داشتن کتاب های عرفانی و حواشی برفصوص قیصری و کتاب مصباح الهدایه، جامع فقه و فلسفه و عرفان باشد.
بنابراین آنچه از این مقدمه، این جانب می خواهم نتیجه گیری کنم این است که جناب آقای محمد علی طاهری در دفتر اول مجموعه آثار خود که به اصول و مبانی عرفانی خود پرداخته است، گاهی بر خلاف اصطلاحات رایج در عرفان ابن عربی و یا جامی و… مطالبی آورده است، آنچنان که این اصطلاحات می تواند با برخی از اصطلاحات فقهی رایج نیز متفاوت باشد. اما این تفاوت ها هرگز موجب اتهام بد دینی با بی دینی نمی تواند بشود. عنوان مفسد فی الارض در روایات تعریف شده است و این عنوان را نمی توان به هرکسی که متفاوت با ذهن ما سخن می گوید منطبق کرد. قاعده ی درأ و احتیاط در دماء و نفوس و… نیز همین اقتضا را دارد.
بنابراین از نظر اینجانب، جناب آقای محمد علی طاهری فردی مسلمان و دلسوز برای دینداری جامعه و نسل جوان است که البته در بیان و استفاده از بعضی از آیات یا اصول عرفانی جای بحث با ایشان و تأمل دارد.
والسلام.
محمد صادق کاملان
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#استاد_محمد_علي_طاهري
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#سايت_خبري_عرفان_حلقه
#Mediaerfanekeihani
#erfanekeihani
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر