۱۳۹۴-۰۲-۲۱

جستجوي حقيقت

جستجوي حقيقت
1- دو مبحث محور انديشه و محور وجودي، به اين دليل در کنار هم قرار گرفته است که مخاطب بداند اين دو با يکديگر تفاوت دارند و گمان نکند هر کسي انديشه به کل را ارتقا بخشيده و محور انديشه او، کمال باشد، محور وجودي اش منطبق بر کمال (مثبت) است.
ممکن است اشتياق و کنجکاوي فراوان، به طور قابل توجهي، ذهن انسان را به خداشناسي، هستي شناسي و ... (جستجوي حقيقت) معطوف کند؛ اما هنوز سطح ادراکات او (معرفتي که بر پله عشق دريافت و نهادينه شده است)، چنان ارتقا نيافته باشد که محور وجودي وي منطبق بر کمال باشد.
به بيان ساده، خدامحوري در انديشه با خدامحوري نهادينه شده در وجود، تفاوت دارد.
2- انديشه انسان، يکي از آثار او به شمار مي رود و مانند آثار ديگر وي، داراي تشعشعات شعور و ضد شعور است. در صفحه 83 کتاب نوشته شده است:
«گفتار و انديشه انسان و آثار ديگر او همچون شعر، موسيقي، نقاشي و ... داراي شعور ظاهري (آشکار) و باطني (پنهان) است که هر يک، به طور طبيعي بر جهان هستي تأثير مي گذارد».
اما بر اساس مطالب کتاب، محور وجودي، پنهاني ترين بعد وجود فرد است که ضد شعور (شعور باطني) همه آثار انسان را تعيين مي کند. در صفحه 84 کتاب آمده است:
«شعور باطني که «ضد شعور» ناميده مي شود، تابع «محور وجودي» است و خودآگاه فرد و نيت ظاهري او در آن تأثيري ندارد».
بنابراين، رابطه انديشه و محور وجودي چنين است که محور وجودي، تشعشعات ضدشعوري (شعور باطني) انديشه را تعيين مي کند؛ اما انديشه، بر تشعشعات ناشي از محور وجودي (شعور باطني)، تأثيري ندارد.
برگرفته از کتاب انسان و معرفت
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#استاد_محمد_علي_طاهري
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#سايت_خبري_عرفان_حلقه
#Mediaerfanekeihani
#erfanekeihani

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر