۱۳۹۳-۱۰-۱۴

بارانِ رحمت

به نام بي نام او
گزارش شماره 7: گزارش دست نويس يكي از دوستان
بارانِ رحمت
خدایا چگونه رحمتت را اینگونه بی دریغ نثارمان می کنی...
دلم می خواد یک نمونهء خیلی خیلی کوچک از بی نهایتِ رحمتش را که بی وقفه شامل حالم شده را برایتان بگویم.
من از 11 سالگی چشمام شروع به ضعیف شدن کرد،یکی 0.5 و یکی 0.75 تا اینکه این آخریا شده بود 1.75 و 2 که خدا رو شکر از چند ماه پیش با حلقهء ذهن اشتراکی الآن دوباره 0.5 و 0.75 شده است،دکترم می گفت این جریان از نظر علم پزشکی غیر ممکنه.خدایا شکرت...
یک موردِ دیگه اینکه من کنار شصت پام زایدهء استخوانی بسیار دردناکی داشتم که چندین سال زجرم می داد و باز با حلقهء ذهنِ اشتراکی و فقط و فقط با یکبار تو ارتباط نشستن کاملا از بین رفت،اولش برای خودم هم باور نکردنی بود که چطور در عرض چند ساعت یک استخوان چنان محو بشه که انگار اصلا وجود نداشته....خدای من تو بی نظیری....
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#erfanekeihani
#Mediaerfanekeihani

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر