۱۳۹۳-۱۱-۱۱

حکمت زکات، خمس

حکمت زکات، خمس
بنابراين در همه‌ اديان دنيا پيش‌بيني‌هايي شده براي عام، .......نه اختصاصاً نفر به نفر بلكه عام؛ ......گفتند فرض كنيد روزه، نماز، انفاق، زكات و در پشت هر كدام از اينها معرفتي خوابيده بوده، ......
فرض كنيد در زكات آنچه را كه از هستي مي‌گيري........ بتواني به هستي در قبالش يك جبراني داشته باشي. ......
علم گرفتي زكات علم را بدهي، ......استعداد داري زكات استعدادت را بدهي، ......ثروت داري زكات ثروتت را بدهي، ......زيبايي داري زكات زيبايي‌ات را ......و... آنچه كه احساس مي‌كني كه طبيعت، هستي در اختيار تو، به صورت ويژه‌اي رسيده است،
سلامت هستي زكات سلامتي. .....بنابراين ما از طريق فرضاً زكات، يك مراوده‌اي را با هستي برقرار مي‌كنيم ......اين چرخه متوقف نمي‌شود، ......دريافت شده، مي‌آيد.
لذا اينجا كمك مي‌كند به جاري شدن، ......جاري شدن موجي از آگاهي‌ها ......و چيزهايي كه هستي با ما در مراوده است. ......همه اين مسائل در واقع همين ماجراهاست...... و قرار بوده كه ما به نحوي از انحاء به همين قضايا برسيم.
اما يك تفكري مي‌آيد اينها را به عنوان رفع تكليف عنوان مي‌كند، ......لذا من با كراهت تمام دست مي‌كنم در جيبم يك پولي در مي‌آورم، .....اين دستم اين را مي‌گيرد،
مي‌خواهم يك زكاتي را بدهم، مي‌خواهم فرض كنيد خمسي را بدهم.
فرضاً در مورد خمس اين هست كه براي اين كه ما فقيري نداشته باشيم.
يتيم، مسكين ......«اَنَّما غَنِمتُم مِّن شَي‌ْءٍ فَاَنَّ لِهِ خ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُربي واليَتامي و المَساكينِ وَ ابْنِ ‌السَّبيلِ» (انفال 41)
يعني براي اينكه ما مسكين و در راه مانده و بي‌سرپرستي نداشته باشيم اين قضايا تعريف شده است.
اما ممكن است ما به صورت رفع تكليف .....يعني براي جلوگيري از غضب الهي و ترس از مرگ و ترس از جهنم و ... به اين مسايل نگاه كنيم،
اين طبيعتاً ارزش معنوي كار از دست مي‌رود. .......من براي اينکه نيندازنم در جهنّم مي‌خواهم اين پول را بدهم،...... اگر مي‌دانستم نمي‌روم جهنم اين پول را نمي‌دادم.
اگر مي‌دانستم خدا غضبم نمي‌كند، نمي‌دادم...... ولي اين ماجرا فراتر از اين است
و در واقع قرار است كه بدون اينكه من احساس ترس كنم...... با ميل و رغبت و با همه‌ وجودم در همچين ماجرايي شركت كنم. .....پولي را هم كه من مي‌دهم تشعشع منفي رويش سوار است !.....و هر كسي هم بگيرد..... يعني از آن پول خيري نمي‌بيند،
چون تشعشع نارضايتي و تشعشع منفي من پشت سر آن پول هست.!....
ولي وقتي كه آن پول را من با ميل و رغبت براي ارتقاء خودم دارم پرداخت مي‌كنم، همه چيز مثبت است و همه چيز در يك فضاي مثبتي جريان پيدا مي‌كند.......
س: ........ ج: همه‌ اينها و مسايلي كه صحبت شده بعداً سر فرصتي مي‌توانيم مورد بررسي قرار بدهيم ببينيم چرا اينطور است. ......مثلاً يكي از دلايل آلودگي به موجودات غيرارگانيك، .....تشعشعات منفي چيزهايي است كه به سمت ما مي‌آيد..... هر چي!
يعني اين ورودي و خروجي حساب و كتابي دارد .......و از يك حساب و كتاب‌هايي تبعيت مي‌كند .....و دلايلي كه مي‌بينيم همه‌مان، .......همه آلوده‌اند، ......يعني 7 ميليارد انسان همه با هم يك جوري درگيرند،...... همه با هم يك جوري قاطي هستند .....و خودشان همچنين هر چقدر هم دارند احساس خوشبختي نمي‌كنند، .....دلايلش اين است كه اين مفاهيم ارزش خودش را از دست داده است.
آن هم به اين خاطر است كه ما نيامده‌ايم از يك زاويه‌اي‌ با آن آشنا شويم كه در نهايت به معرفتش پي ببريم، .....با ميل و رغبت يك حركتي را انجام بدهيم، .......
آن حركاتي هم كه انجام مي‌دهيم از روي ترس است فاقد ارزش است. .....
و بهره‌اي هم براي كسي كه دارد انجام مي‌دهد ندارد، .......
چون براساس ترس بنا شده است و كار گذاشته شده است.......
لذا در اين مسيري كه ما مي‌رويم از ابتدايي‌ترين مسايل يكي اين است كه ديدگاه ما نسبت به كارهايي كه در جهت ارتقاء خودمان انجام مي‌دهيم .....به يك ديدگاه درستي تبديل شود ......و از اين بابت شعور الهي هم به ما كمك مي‌كند،
يعني آماده است كه انگشت بگذارد، دست بگذارد،...... مثل همين كاري كه در اين دوره براي عباداتمان انجام داده ......و انگشت مي‌گذارد، ترمز مي‌كشد،....... مي‌بينيم نمي‌توانيم انجام بدهيم. ........
چرا نمي‌توانيم انجام بدهيم؟ .....حتماً علّتي دارد،..... درست است؟
حتماً علّتي دارد، .....علتش را بايد پيدا كنيم، ......برگرديم به خودمان نگاه كنيم.
با زور انجام مي‌دهيم؟...... با كراهت انجام مي‌دهيم؟ ....به خاطر رفع تكليف انجام مي‌دهيم؟ ....به خاطر ... درست است؟ حتماً علّتي دارد، بدون علّت نيست.
س: تا كي طول مي‌كشد؟
ج: الان من آمار گرفتم كه شما بدانيد، براي يكسري از دوستان ترمزدستي را خواباندند، بلند كردند خواباندند. ما الان دوستاني داريم،..... دوستان جلوتر از شما گزارش به ما مي‌دهند مي‌گويند...... كيفيت عبادات ما خيلي ارتقاء پيدا كرده است.
پس اگر آنها را داريم،..... اين طرف قضيه را كه ما نمي‌توانيم بگوييم چقدر؟
بستگي دارد فرضاً اين خانم كه خودشان اعتراف مي‌كنند بخاطر رفع تكليف است، ممكن است همين الان تصميم بگيرند كه ديگر به صورت رفع تكليف نگاهش نكنند بلكه براي ارتقاء خودشان. .....اگر براي ارتقاء خودشان در آن چيزي مي‌بينند دنبال كنند .
ترم دوم، جلسه پنجم، زنگ اول
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
#سایت_سایمنتولوژی_فرادرمانی
#انجمن_سایت_سایمنتولوژی_فرادرمانی
#انجمن_مستر_عرفان_کیهانی_حلقه
#erfanekeihani

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر