گزارش عبرت
آمیز از یک کلاس تدریس عرفان ،،در یکی از بلاد غربت ،،، در فردای ان روز قرار بود
تجمع سکوت و در صلح کامل (برای حمایت از استاد در بندشان )در مرکز یکی شهرهای بزرگ
بر پا شود ،کلاس درس شروع شد و معلم اول با این تعارف که من دارم درس پس میدم و
،،،،،درس را آغاز کرد ،و مبحث امروز قربانی و ان داستان معروف حضرت ابراهیم و
اسماعیل و ،،،،،،،،ادامه داستان و توضیحات جالب معلم: برای اینکه اگر انسان بخواهد
به خدا نزدیک شود ،او در معرض آزمایش الهی قرار میگیرد و آنجاست که معلوم میشود
آیا حاضر هست که از تعلقات و دلبستگی و وابستگی های خود در راه حق چشم پوشی کند ،و
چه قدر حاضر است در این راه هزینه کند ،،قربانی ،،،،،،تا اینکه حواس همه به یکی از
شاگردان که در حال بیرون رفتن از کلاس بود پرت شد ،و شاگرد با معذرت خواهی گفت
،میبخشید که من قرار دارم و باید بروم ،معلم هم با خوش رویی گفت خدا حا فظ و به
امید دیدار در جلسه بعدی ،شاگرد به طرف در رفت و همه با چشم او را بدرقه میکردند
،و منتظر بودند تا اینکه دوباره معلم درباره مطلب جالب قربانی صحبت کند ،و شاگرد
درب را پشت سر خود بست و رفت ،و تا معلم خواست صحبت را آغاز کند ،دوباره در کلاس
باز شد و همه با تعجب دیدند ،دانش آموزی که خداحافظی کرده بو د و رفته بود ،برگشت
،،،و با دست پاچه گی تمام گفت ببخشید ،فقط میخواستم مطمئن شوم که ساعت تجمع برای
حمایت استاد در چه ساعتی برگزار میشود ،معلم پاسخ داد ساعت دوازده ،،،،دانش آموز
خوش حال ،و گفت پس خدا حا فظ ،و معلم را مخا طب قرار داد و گفت بنابر این فردا
همدیگر را در تجمع میبینیم .و معلم که انتظار چنین حرفی را نداشت ،،گفت که من در
تجمعات شرکت نمیکنم ،،شاگرد گفت چرا ؟معلم صادقانه پاسخ داد ،چون ممکن است که در
موقع مسافرت برایم تولید اشکال کند ،،،،،،شاگرد به بیرون از کلاس رفت و در فکر
عمیقی فرو رفت و قدم زنان از مدرسه بیرون شد و در شک و تردیدی سخت افتاده بود ،،،و
معلم هم دنباله مطلب قربانی را برای شاگردان توضیح داد و همه در پایان کلاس برای
معلم کف زدند،،، ولی ان شاگردی که زود رفت دیگر برنگشت بی نوا هنوز هم مشغول فکر
است و هنوز غرق در مبحث قربانی ،دیگر هم کلاسی های او همه از ترم هشت هم گذشتند و
الان خود مدرس شده اند ،ولی او هنوز درگیر بحث قربانی در جا میزند ،و فکر میکند که
چطور شد که یکدفعه ،،و آین بحث قربانی با او چه ها که نکرد ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر