۱۳۹۳-۱۱-۰۵

«دردم نهفته به ز طبيبان مدعي ....... باشد كه از خزانه غيبش دوا دهند»

«دردم نهفته به ز طبيبان مدعي ....... باشد كه از خزانه غيبش دوا دهند»
در واقع انسان با اين خزانه غيب، نمي‌گويم در تماس بوده،........ مي‌بايستي در تماس باشد ..........يعني برايش اين خزانه غيب تعريف شده بوده،.... قرار گذاشته، ......نه اينكه پديده جديدي باشد ........و از ابتدا وجود داشته و مي‌بايستي مورد بهره‌برداري قرار مي‌گرفته. ..........
منتها موضوع «اَنا خَيْرٌ مِّنهُ» (اعراف 12) موضوع من از او بهترم، ........موضوع اين كه من هم مي‌توانم،........... موضوع اين كه آن بچه مي‌خواهد زور بزند كه يك كاري را كه از او برنمي‌آيد بگويد نه من هم مي‌توانم........ اين ماجرا انسان را عقب انداخته، .......كارش را مشكل‌تر كرده است ......وقتش را به هدر داده است.
و خوب براي بهره‌برداري از اين خزانه غيب كه به طرق مختلف شامل حلقه‌هاي بسيار متعددي، ......حلقه‌هاي غيب در واقع همان كه «الذين يُؤمِنونَ بِالغَيب» (بقره 3) به كدام غيب؟ ..........به اين خزانه غيب، به اين بحث حلقه‌هاي غيب كه قرار بوده دست انسان را بگيرد، بكشاند به كمال.
از اصول كيمياگري در واقع اين جا كيميا، تمام اين چيزهايي را كه اينجا گفته مي‌شود در كتاب كيميا .......يعني در يك كتابي كه اصول انسان‌سازي را قرار است توضيح بدهد اين‌ها مورد بررسي قرار مي‌گيرد ......و در واقع كيميا را كه باز كنيم- سرفصل‌هايش را- مي‌بينيم كه بله مي‌گويد كه قرار است خاك اين‌جوري شود و اينها مباحثي است كه در اين بحث كيميا ما با آن‌ها سروكار داريم.
ترم پنجم، جلسه پنجم، تصويري
محمد علي طاهري، عرفان کيهاني

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر