کنترل تشعشع منفي 1 !
کنترل تشعشع منفي 1 براي رفع طلسم و جادو و سحر و دعا و ... است !
که در واقع اين مسئله که فردي را درگير کرده بتواند ارتباط را قطع بکند !
چون معمولا وقتي اين موضوع اتفاق مي افتد
به آن مبدا يک ارتباطي هميشه هست !
مثل اين است که با يک کمند از دور فرد را بستند !
معمولا اين قضيـه به 2 شکل صورت مي گيرد:
1- با استفاده از خود شبکه منفي فرد را مي بندند !
دقيقا همين واژه بستن به کمک شبکه منفي انجام ميشود
و فرد را در معرض تشعشعات قرار ميدهند !
مثلا همانطور که شما با تشعشع مثبت مي آئيد
بندها را باز مي کنيد حلقـــه اعلام مي کنيد
و شبکه مثبت مي آيد کار انجام ميدهد !
معکوس همين قضيه ما را آنها از طريق شبکه منفي عمل مي کند
متصل مي شوند به شبکه منفي
و شبکه منفي است که کارها را انجام مي دهد و مي بندد !
در واقع بستن فرد با تشعشع منفي است
و فرد هر کاري مي کند احساس بستگي مي کند
مثل يک طناب نامرئي است ولي غير عادي بودنش را احساس مي کند !
طناب فيزيکالي در کار نيست
ولي بسته شده و از دور پيچيدگي برايش ايجاد شده
هر کاري بخواهد بکند مي بيند که دستش باز نيست
احساس آزادي، راحتي و فراغ بال نمي کند !
2- با کمک موجودات غير ارگانيک است.
با کمک موجودات غير ارگانيک عمدتا با جن اين کار را مي کنند
عمدتا اين راه دوم آسانتر است !
دو تا فرمول گير مي آورند
و دستورالعملها را به کار مي برند
و ماجرا جاري مي شود
و آنها از جاري شدن ماجرا لذت مي برند !
وقتي کنترل تشعشع منفي 1 را اعلام ميکنيم
و غيرارگانيک ها قطع مي شوند
شما تظاهراتي را مشاهده مي کنيد !
شما اگر کتب علوم غريبه را نگاه بکنيد
دستور احضار و تسخير روح و جن وجود دارد !
تسخير يعني که يک موجود غيرارگانيک (روح يا جن) را در اختيار بگيريم
دستورات بسيار زياد و مفصلي است که با آن دستورات شکار روح و جن بکنند حالا اينها را شکار کرده و در اختيار دارد با آنها چه کار مي کنند؟!
براي انجام مقاصدي که دارند از آنها استفاده مي کنند !
ارواح سرگردان و جن ها را با کمک اين قضيه تسخير مي کنند
بعد از تسخير يک لشکري از اينها را در اختيار دارند !
همچين آدمي با همچين توانمندي چه کار بايد بکند؟!
يک نفر به او مراجعه مي کند و از او در خواستي مي کند !
و آن فرد به طلسم مربوطه مراجعه مي کند
که با کمک آن طلسم موجود غيرارگانيکي را که شکار کرده جهت انجام ماموريت مي فرستد و کار خاصي را انجام مي دهد !
مثلا" يک نفر ميگويد من ميخواهم قلبي را تسخير بکنم !
آن ساحر يا جادوگر يا دعانويس مي گويد من قلبش را برايت تسخير مي کنم !
لشکريان غير ارگانيک مقاصد در خواستي را به مورد اجرا مي گذارند !
حالا فردي که رفته دنبال اين قضايا فکر مي کند که ديمي است !
پيش خودش فکر مي کند دعاست و خدا هم مي گويد باشه
و ديگر نمي داند مکانيزم آن شر است
و ما با يک شري درگير شديم !
(اسم دعا همان اسب تراواست) !
مي روند پيش آن فرد دعانويس
و معمولا هم ما در فاز منفي هستيم
در نتيجه: انجام دهنده و سفارش دهنده و سوژه و همه در گير مي شوند !
هيچ کدام در اين ماجرا خير نمي بينند !
آن کسي که کننده است
و همچين تواني دارد وقتي به زندگيش نگاه مي کنيد
مي بينيد که در بدبختي و فلاکت به سر مي برد !
آن کسي که سفارش داده مي بينيد که
گرفتار و در بدبختي و فلاکت است
و آن که اسير شده آن هم همين طور !
طلسم جاري است
زمان انقضا ندارد
موکل (موجود غير ارگانيک) مي آيد !
کنترل تشعشع منفي 1 را که مي دهيم
بند غيرارگانيک نسبت به آنجا باز مي شود !
يعني ارتباطش با مبدا قطع مي شود
حالا تازه آزاد مي شود که بيرون بيايد !
اين ماجرا متاسفانه در دنيا و در سرتاسر طول تاريخ يعني انسان از زماني که دست چپ و راست خودش را مي شناسد اين مسائل را داشته است !
عده اي استفاده کردند !
اما همه ما به نوعي مقصريم
چون اگر هم بگوئيم ما مورد تسخير قرار گرفتيم
به ما مي گويند صبر کن
مي بايستي درب قلعه وجوديت را مي شناختي و مي بستي
و خودت را مي شناختي،
مي دونستي چي به چيه !
جرم ما نا آگاهي است
يعني هر بلائي به سر ما آمده به ما مي گويند که تقصير خودت بوده !
بايد مي دونستي که کجا رفتي و چرا رفتي !
به ما مي گويند که آن دعا نويس و جادوگر از کجا فهميد که چنين چيزي هست !
تو هم بايد ضد آن را مي آموختي
و از طرف ديگر نبايد در فاز منفي مي بودي !
در مورد کنترل تشعشع منفي 1 اجازه نمي خواهد !
براي کسي که انجام داده
و کسي که سفارش داده
کسي که سوژه است مي توانيد استفاده بکنيد !
مي توانيد براي همه استفاده کنيد !
منتها به فرد، فرد يعني تک تيراندازي مي توانيد بکنيد !
جمع را يک دفعه مورد کنترل تشعشع منفي 1 قرار ندهيد
تا دوره 7 حفاظ استفاده در روح جمعي را مي گيريم !
دوره 4 - استاد طاهري
کنترل تشعشع منفي 1 براي رفع طلسم و جادو و سحر و دعا و ... است !
که در واقع اين مسئله که فردي را درگير کرده بتواند ارتباط را قطع بکند !
چون معمولا وقتي اين موضوع اتفاق مي افتد
به آن مبدا يک ارتباطي هميشه هست !
مثل اين است که با يک کمند از دور فرد را بستند !
معمولا اين قضيـه به 2 شکل صورت مي گيرد:
1- با استفاده از خود شبکه منفي فرد را مي بندند !
دقيقا همين واژه بستن به کمک شبکه منفي انجام ميشود
و فرد را در معرض تشعشعات قرار ميدهند !
مثلا همانطور که شما با تشعشع مثبت مي آئيد
بندها را باز مي کنيد حلقـــه اعلام مي کنيد
و شبکه مثبت مي آيد کار انجام ميدهد !
معکوس همين قضيه ما را آنها از طريق شبکه منفي عمل مي کند
متصل مي شوند به شبکه منفي
و شبکه منفي است که کارها را انجام مي دهد و مي بندد !
در واقع بستن فرد با تشعشع منفي است
و فرد هر کاري مي کند احساس بستگي مي کند
مثل يک طناب نامرئي است ولي غير عادي بودنش را احساس مي کند !
طناب فيزيکالي در کار نيست
ولي بسته شده و از دور پيچيدگي برايش ايجاد شده
هر کاري بخواهد بکند مي بيند که دستش باز نيست
احساس آزادي، راحتي و فراغ بال نمي کند !
2- با کمک موجودات غير ارگانيک است.
با کمک موجودات غير ارگانيک عمدتا با جن اين کار را مي کنند
عمدتا اين راه دوم آسانتر است !
دو تا فرمول گير مي آورند
و دستورالعملها را به کار مي برند
و ماجرا جاري مي شود
و آنها از جاري شدن ماجرا لذت مي برند !
وقتي کنترل تشعشع منفي 1 را اعلام ميکنيم
و غيرارگانيک ها قطع مي شوند
شما تظاهراتي را مشاهده مي کنيد !
شما اگر کتب علوم غريبه را نگاه بکنيد
دستور احضار و تسخير روح و جن وجود دارد !
تسخير يعني که يک موجود غيرارگانيک (روح يا جن) را در اختيار بگيريم
دستورات بسيار زياد و مفصلي است که با آن دستورات شکار روح و جن بکنند حالا اينها را شکار کرده و در اختيار دارد با آنها چه کار مي کنند؟!
براي انجام مقاصدي که دارند از آنها استفاده مي کنند !
ارواح سرگردان و جن ها را با کمک اين قضيه تسخير مي کنند
بعد از تسخير يک لشکري از اينها را در اختيار دارند !
همچين آدمي با همچين توانمندي چه کار بايد بکند؟!
يک نفر به او مراجعه مي کند و از او در خواستي مي کند !
و آن فرد به طلسم مربوطه مراجعه مي کند
که با کمک آن طلسم موجود غيرارگانيکي را که شکار کرده جهت انجام ماموريت مي فرستد و کار خاصي را انجام مي دهد !
مثلا" يک نفر ميگويد من ميخواهم قلبي را تسخير بکنم !
آن ساحر يا جادوگر يا دعانويس مي گويد من قلبش را برايت تسخير مي کنم !
لشکريان غير ارگانيک مقاصد در خواستي را به مورد اجرا مي گذارند !
حالا فردي که رفته دنبال اين قضايا فکر مي کند که ديمي است !
پيش خودش فکر مي کند دعاست و خدا هم مي گويد باشه
و ديگر نمي داند مکانيزم آن شر است
و ما با يک شري درگير شديم !
(اسم دعا همان اسب تراواست) !
مي روند پيش آن فرد دعانويس
و معمولا هم ما در فاز منفي هستيم
در نتيجه: انجام دهنده و سفارش دهنده و سوژه و همه در گير مي شوند !
هيچ کدام در اين ماجرا خير نمي بينند !
آن کسي که کننده است
و همچين تواني دارد وقتي به زندگيش نگاه مي کنيد
مي بينيد که در بدبختي و فلاکت به سر مي برد !
آن کسي که سفارش داده مي بينيد که
گرفتار و در بدبختي و فلاکت است
و آن که اسير شده آن هم همين طور !
طلسم جاري است
زمان انقضا ندارد
موکل (موجود غير ارگانيک) مي آيد !
کنترل تشعشع منفي 1 را که مي دهيم
بند غيرارگانيک نسبت به آنجا باز مي شود !
يعني ارتباطش با مبدا قطع مي شود
حالا تازه آزاد مي شود که بيرون بيايد !
اين ماجرا متاسفانه در دنيا و در سرتاسر طول تاريخ يعني انسان از زماني که دست چپ و راست خودش را مي شناسد اين مسائل را داشته است !
عده اي استفاده کردند !
اما همه ما به نوعي مقصريم
چون اگر هم بگوئيم ما مورد تسخير قرار گرفتيم
به ما مي گويند صبر کن
مي بايستي درب قلعه وجوديت را مي شناختي و مي بستي
و خودت را مي شناختي،
مي دونستي چي به چيه !
جرم ما نا آگاهي است
يعني هر بلائي به سر ما آمده به ما مي گويند که تقصير خودت بوده !
بايد مي دونستي که کجا رفتي و چرا رفتي !
به ما مي گويند که آن دعا نويس و جادوگر از کجا فهميد که چنين چيزي هست !
تو هم بايد ضد آن را مي آموختي
و از طرف ديگر نبايد در فاز منفي مي بودي !
در مورد کنترل تشعشع منفي 1 اجازه نمي خواهد !
براي کسي که انجام داده
و کسي که سفارش داده
کسي که سوژه است مي توانيد استفاده بکنيد !
مي توانيد براي همه استفاده کنيد !
منتها به فرد، فرد يعني تک تيراندازي مي توانيد بکنيد !
جمع را يک دفعه مورد کنترل تشعشع منفي 1 قرار ندهيد
تا دوره 7 حفاظ استفاده در روح جمعي را مي گيريم !
دوره 4 - استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر