آلودگی های چندین هزار سال!
ما یک جایی واقع شدیم که آلودگی های چندین هزار سال پشت سر ما خوابیده است. ما یا باید اجازه بدهیم این آلودگی ها از ما عبور بکند به نسل بعدی یا اینکه ما سد کنیم آنها را؟!
اگر بخواهیم آنها را سد بکنیم، خب، به خود ما سخت می گذرد. البته یک جا سخت می گذرد و یک جا هم از مدد پاکسازی آن بهره می بریم. حالا ارزش و اهمیت این نقش را من بیشتر توضیح می دهم که شما بدانید که چه کاری دارید می کنید. در واقع شما بار گناهان گذشته را به دوش کشیدید، همانطور که عیسی مسیح علیه السلام فرمودند که من بار گناهان گذشته ی شما را به دوش کشیدم!
یعنی بار جهالت ها، نادانی ها و همین ها و او آمد که باز بکند که موضوع چیست؟ خب! چرا بار گناهان را به دوش کشید؟ برای اینکه آمد یک مقداری ازا ین مساله را در واقع حل و فصل بکند، از این نسل به نسل بعدی انتقال پیدا نکند و همه ی ماجراها. حالا با ما هست که تصمیم بگیریم که اجازه بدهیم عبور بکند از ما بگذرد به نسل های بعدی برسد، یا نه، یا حالا که ما که سوختیم، به هر حال ما که غرامت ها را دادیم ما که صدماتش را خوردیم، نگه بداریم و نسل بعدی ما از یک فراغت و آرامش بیشتری و اطلاعات و آگاهی بیشتری برخوردار باشد! این با ما هست.
خب، مسلما هیچ کسی هم به زور دنبال این مسائل نیست، هر کسی احساس بکند که نمی تواند سختی آن را دنبال بکند، می گذارد کنار. هر کسی ببینید نه، می تواند و ارزش دارد، ادامه می دهد ولی من می خواهم بگویم که در واقع روزی که من شخصا این کار را شروع کردم در چند دهه ی قبل، با آگاهی تمام شروع کردم و می دانستم که این کلنجار رفتن ها، این بحث ها، مباحثات، دشمنان، فلان...یک چیز کوچکی نیست و باید غرامت آن پرداخت بشود، خب، در حد خودمان هم پرداخت کردیم آن غرامت را!
حالا بنابراین کاری که ما می کنیم ارزش و اهمیت بسیار زیادی دارد! یعنی ما پیش آهنگان یک ماجرایی هستیم که توضیح دادم برای نسل بعدی و نمی دانم بعد و بعد و...اینکه ما در واقع این همه مساله را اینجاایستادیم در مقابلش ببینید چه چیزهایی به ما رسیده است! چه جریانات منفی و نمی دانم چی به ما رسیده و این که شما دارید این جریان ها را در دست می گیرید، کنترل می کنید و بعد نگاه می کنید می بینید که نسل بعدی مشکل شما را ندارد.
همین الان هم می توانید پیرامون خودتان آن نسل جوانی که با شما سر و کار دارند ببینید با دوره های خود ما و با بقیه ی جوان ها و افراد دیگر این نسل مقایسه بکنید. ببینید دنیاهای آنها چقدر با هم متفاوت است. ببینید درگیری های آنها چقدر با هم متفاوت است. این الان دنبال چه چیزی هست، در چه مبارزه ای قرار گرفته است و در چه چالش فکری هایی قرار دارد و آنها در چه چالش های فکری دیگری.
بنابراین ارزش و اهمیت این قضیه ایجاب می کند که ما دنبال مساله را داشته باشیم و حالا خب طبیعتا هر انگ و هر تهمت هر افترا و هر مساله ای را که به ما وارد می شود طبیعتا پذیرایش باشیم. اگر راه دیگری یه ذهن دوستان می رسد کنار بگذاریم، خب، چه کار بکنیم؟ اگر که امروز همه ی ما برگردیم به روز اولی که با این قضیه آشنا شدیم، البته تجاربی که همین الان داریم و بیرون ریزی ها و مسائل مثبت آن، منفی آن همه ی این چیزها...برگردیم عقب، بگویند این چیزی که رفتی این بود، حالا می خواهی دوباره بروی؟! حضار: بله.
(دیدار با استاد طاهری - نوروز 90 )
ما یک جایی واقع شدیم که آلودگی های چندین هزار سال پشت سر ما خوابیده است. ما یا باید اجازه بدهیم این آلودگی ها از ما عبور بکند به نسل بعدی یا اینکه ما سد کنیم آنها را؟!
اگر بخواهیم آنها را سد بکنیم، خب، به خود ما سخت می گذرد. البته یک جا سخت می گذرد و یک جا هم از مدد پاکسازی آن بهره می بریم. حالا ارزش و اهمیت این نقش را من بیشتر توضیح می دهم که شما بدانید که چه کاری دارید می کنید. در واقع شما بار گناهان گذشته را به دوش کشیدید، همانطور که عیسی مسیح علیه السلام فرمودند که من بار گناهان گذشته ی شما را به دوش کشیدم!
یعنی بار جهالت ها، نادانی ها و همین ها و او آمد که باز بکند که موضوع چیست؟ خب! چرا بار گناهان را به دوش کشید؟ برای اینکه آمد یک مقداری ازا ین مساله را در واقع حل و فصل بکند، از این نسل به نسل بعدی انتقال پیدا نکند و همه ی ماجراها. حالا با ما هست که تصمیم بگیریم که اجازه بدهیم عبور بکند از ما بگذرد به نسل های بعدی برسد، یا نه، یا حالا که ما که سوختیم، به هر حال ما که غرامت ها را دادیم ما که صدماتش را خوردیم، نگه بداریم و نسل بعدی ما از یک فراغت و آرامش بیشتری و اطلاعات و آگاهی بیشتری برخوردار باشد! این با ما هست.
خب، مسلما هیچ کسی هم به زور دنبال این مسائل نیست، هر کسی احساس بکند که نمی تواند سختی آن را دنبال بکند، می گذارد کنار. هر کسی ببینید نه، می تواند و ارزش دارد، ادامه می دهد ولی من می خواهم بگویم که در واقع روزی که من شخصا این کار را شروع کردم در چند دهه ی قبل، با آگاهی تمام شروع کردم و می دانستم که این کلنجار رفتن ها، این بحث ها، مباحثات، دشمنان، فلان...یک چیز کوچکی نیست و باید غرامت آن پرداخت بشود، خب، در حد خودمان هم پرداخت کردیم آن غرامت را!
حالا بنابراین کاری که ما می کنیم ارزش و اهمیت بسیار زیادی دارد! یعنی ما پیش آهنگان یک ماجرایی هستیم که توضیح دادم برای نسل بعدی و نمی دانم بعد و بعد و...اینکه ما در واقع این همه مساله را اینجاایستادیم در مقابلش ببینید چه چیزهایی به ما رسیده است! چه جریانات منفی و نمی دانم چی به ما رسیده و این که شما دارید این جریان ها را در دست می گیرید، کنترل می کنید و بعد نگاه می کنید می بینید که نسل بعدی مشکل شما را ندارد.
همین الان هم می توانید پیرامون خودتان آن نسل جوانی که با شما سر و کار دارند ببینید با دوره های خود ما و با بقیه ی جوان ها و افراد دیگر این نسل مقایسه بکنید. ببینید دنیاهای آنها چقدر با هم متفاوت است. ببینید درگیری های آنها چقدر با هم متفاوت است. این الان دنبال چه چیزی هست، در چه مبارزه ای قرار گرفته است و در چه چالش فکری هایی قرار دارد و آنها در چه چالش های فکری دیگری.
بنابراین ارزش و اهمیت این قضیه ایجاب می کند که ما دنبال مساله را داشته باشیم و حالا خب طبیعتا هر انگ و هر تهمت هر افترا و هر مساله ای را که به ما وارد می شود طبیعتا پذیرایش باشیم. اگر راه دیگری یه ذهن دوستان می رسد کنار بگذاریم، خب، چه کار بکنیم؟ اگر که امروز همه ی ما برگردیم به روز اولی که با این قضیه آشنا شدیم، البته تجاربی که همین الان داریم و بیرون ریزی ها و مسائل مثبت آن، منفی آن همه ی این چیزها...برگردیم عقب، بگویند این چیزی که رفتی این بود، حالا می خواهی دوباره بروی؟! حضار: بله.
(دیدار با استاد طاهری - نوروز 90 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر