جلسه مربیان قسمت 6
توجه بفرمائید من یک مثال می زنم برای اینکه بدونید ما چه کارهایی را داریم انجام میدیم و باید انجام بدیم و این مسئله این طوری نیست. شما تصور بفرمائید که این خونه را کاملاً تمیز کردید و حتی استریل کردید، اما توی خیابون که بری میبینی که یک موش از این جوی آب از اینور میره اونور و دارند به اصطلاح وول میخورند. نظافت داخل این خونه چه تابعی از نظافت بیرونه؟ شما زحمتی که اینجا می کشید اگه بیرون وضعیت این طور باشه، آیا لازمه این زحمت را در این حدّ بکشید یا لازم نیست؟ لازم نیست. اگر قرار باشه بیرون موش وول بخوره، شما دارید زحمت بیهوده می کشید، اینجا را دارید هی مرتب، نمیدونم استریل می کنید، همه کار روش می کنید، اینجا بیرون موش داره و ... بنابراین نظافت داخل خونه تابعی است از نظافت بیرون. اگر بخواین انرژیتون هدر نره، درسته یا نه؟ نظافت داخل تابعی از نظافت بیرونه، یعنی اینقده بالاتره، اگر قرار باشه اینقدر بالاتر باشیم، شما پس دارید انرژیتون را هدر می دید، تباه می کنید. مثل مثلاً بعضی از پارکینگ ها، داخل پارکینگ سنگ و اینها، خیابون مقابلشون آسفالت نشده، ماشین ها میرن میان هی گل را میارن توی این پارکینگ، خُب سرایدار هی تِی میکشه، ماشین بعدی که میاد دوباره اینه، بنابراین یک سؤالی: این سرایدار لازمه که دم به دقیقه دستش به تِی باشه یا نه؟ پس اگر که ما این کار را بکنیم در واقع یک اتلاف انرژی اینجا خواهیم داشت. و یک حدّی و یک نسبت و تناسبی بین این قضیه پیدا میشه. زمانیکه موضوع تشعشع دفاعی آغاز شده و در واقع پاکسازی ویروسهای غیر ارگانیک آغاز شده شرایطی بوده که بیرون وول می خورده و آلودگی وحشتناک بوده، غیر قابل تصور، خُب اومده چی شده؟ اومدیم یک level را کار کردیم، یک level در کارهای جمعی که حالا شما هم در، باز یک بحثش را گذروندیم ولی در آینده خیلی تخصصی تر راجع به روح جمعی و مسائل جمعی خیلی تخصصی تر واردش میشیم و لازمه. ولی این بخش را توی این سال ها خُب خودمون در چیز داشتیم، و یک level را که اعلام کردیم، یک level بیرون را پاکسازی در روح جمعی را داشتیم، مُنتها اون کاری نبوده که شما ها را درگیر میکردیم، چون در واقع حملاتش و مسائلش سنگینه، حتی بعضی موقع ها بعضی از افراد نادانسته اومدند یک تخلّفاتی توی این زمینه کردند، گفتند ما پاکسازی گفتیم، خُب درگیریهای زیادی براشون پیش اومده. خُب پس ما یک level را اعلام کردیم، یک level پاکسازی به اصطلاح در روح جمعی کار کردیم. یک level دیگه اومدیم بالا اون هم همین طور شده، یک level، یک level، یک level، امروز شما در خیلی جاها به محض اینکه اسم بیارید، هنوز اصلاً طرف نه تو رابطه است، نه اومده، نه شما اعلام کردید، هیچی، همین که میگیم فرادرمانی مثلاً، یک دفعه حالش بد شد، چی شد، یک خروج هم داشت، به دلیل اینه که روی پاکسازی هایی که صورت گرفته، ویروس هایی که سماجتشون کمه اشاره بکنید رفتند، کیا باقی میمونند؟ الان شما مواجه هستید با ویروسهای قَدَر، اونهایی که خیلی سمج اند، اون هائی که بسیار بسیار مقاوم هستند. و اصلاً دیگه ویروس، ویروس غیر سمج نیست که، قبلا با ویروس غیر سمج هم باز یک کارهائی میشد تا مثلا راحت می آمدند بیرون، الان اون کار را به ندرت می بینیم، شما ویروس هایی که سمج نیستند، اصلاً به خودی خود، به واسطه کارهایی که در روح جمعی شده، همه تحریک شده هستند، خُب همه تحریک شده هستند، کافیه شما یک اشاره بکنید، می بینید اون پا، را به فرار گذاشت، درست شد؟
و این موضوع level ها هم هر کدام بحثش level چیزش نیست، هر کدوم از یک زاویه ما را تحت به اصطلاح پوشش قرار میده. یکی از داخله، یکی نقطه ایه، یک نمیدونم چکار میکنه، یکی نمیدونم ماجرای دیگه ای ... حالا گذاشتیم به تجارب خودتون، ما گذاشتیم که با همدیگه تبادل اطلاعات بکنیم و ببینیم که خُب حالا چطوری است. بنابراین هر چه میریم جلوتر، فضا فضای سبکتری میشه. حالا من نمیدونم مثلا دوستان چقدر از این مسائل را حس می کنند و نسبت به گذشته میتونند قیاس داشته باشند یا نه؟ خُب فضا فضایی است که به حساب ما بسیار حساب شده این همه داریم میریم جلو، یعنی حتی روزی هم که میگیم امروز این کار را بکنید، اینو اعلام کنیم، مثلا تشعشع دفاعی بعدی، اینها همه با یک سنجش هایی انجام میشه، این طوری نیست که حالا دیمی باشه، دست ما باشه، سلیقه ای باشه، این طوری نیست، و مثلا بعضی از دوستان میگن آقا level بعدی را چرا اعلام نمی کنی؟ دقّت می کنید، بدونید که این مسئله منوط به اینه که ما قبلش کارهایی را انجام داده باشیم. مثلا اون خیابان جلوی چیز را آسفالت شده باشه، حالا که دیگه که ما اونجا را شروع می کنیم به تمیز کردن، بدونیم ماشین بعدی که میاد، گرد و خاک میاره، بالاخره این آلوده شدنه هست ولی نوعش فرق کرده، قبلا گِل و شُل و فلان میاورده اصلاً سیستم را به هم می ریخت، اما الان میاد یک گرد و غباری میاره، و شاید فردا اون گرد و غبار هم کمتر و کمتر و کمتر، به طوری که یک موقع، دم به دقیقه این نظافت چی دستش به تِی و تمیز کردن بود، بعد شد روزی دوبار، بعد شد روزی یک بار، بعد حالا شده هفته ای یک بار، بعدا یک روزی هم ممکنه بشه ماهی یک بار، قبول دارید که میشه یا نه؟ یعنی هر چه بیرون، نظافت بیرون و شهر کامل تر باشه، نظافت داخل هم چی میشه؟ سبک تر میشه، شما پنجره خونه اتون را نمیتونین بزارید باز، برای اینکه اگه بزارید باز سر هفته باید پرده ها را بشورین درسته؟ ولی یک موقع فرض کنید پنجره ها را میزاریم باز، تازه از هوا هم لذّت می بریم، هیچ لازم نیست که سالی یکبار هم پرده های خونه را بشوریم. ولی به اصطلاح در شرایط گذشته آلودگی فضای بیرون، داخل، بسیار سنگین، اما الان اون سنگینی بسیار کاهش پیدا کرده، میزان آلودگی های جدید، خُب افرادی که جدیداً به اصطلاح قراره آلوده بشن، نسل های بعدی و و اینها همه داره به یک شکل هایی کاهش پیدا میکنه. همزمان با اینکه به هر حال نسل ما افتاد ما بین دوتا ماجرا و ما بار گناهان گذشته را به دوش کشیدیم و با بدوش کشیدن این بار گناهان گذشته، چی شد؟ این گناه از نسل بعدی داریم میریم که کمتر گرفته و گرفته بشه، اون در بحث اونجا هم که عیسی مسیح (ع) فرمودند: بار گناهان را من به دوش کشیدم، ماجرایی داشت، نه اینکه دیگه از حالا به بعد بشر هر کاری بکنه، من کشیدم، حالا شما برید هر کاری دلتون میخواد بکنید، اینجور نبود، اون هم در واقع ماجراهایی را اومد بین یک نقطه عطف بود و باعث شد بار گناهانی به دوشش کشیده بشه ولی از اینجا به بعد ماجراهایی در واقع رقم بخوره. خُب پس دیگه از حالا به بعد ما جز ویروس سمج چیزی نداریم دیگه، بعد ویروس های سمج هم همین طوری کار می کنیم، کار می کنیم، چون میدونید هر چه نظافت میره اون مراحل بعدیش چیز تر میشه، دیگه شما گرد و غبار های چند میکرونی، بعد همین جوری میکرونیزه اش میاد پائین، خُب ولی گرد و غبار، و این میکرونیزه میاد پائین، شما کارتون هی مشکل، مشکل، مشکل تر میشه، در واقع میشه تا یک جایی که دیگه باید نمیدونم استریل بکنیم، دیگه میگه میرسه به مرحله استریلیزاسیون. خُب پس ماجرای این قضیه هم در واقع این طوری هست و ما اتفاق خوبی که افتاده اینه، دیگه وقتمون را با این چیزهای جزئی تلف نمیشه یا نیست یا اگر هست از نوع قَدَرش و این هاست.
(01:11:16) خواندن سؤال توسط استاد طاهری: برای مستر هایی که با آگاهی کم و ایجاد کلاسها به این مکتب ضرر های بزرگی می رسانند، چه کار کنیم؟ چرا امتحان برگزار نمی کنید؟
جواب این سؤال هم دادیم، امتحانی نیست، موضوع بحث کیفی است و باید همه به همدیگه کمک بکنیم، خُب کمک بکنیم، مثلا ما اگر امتحان بگیریم، فکر می کنید نتیجه اش چیه؟ همه نمره میارن، همه شبکه شعور کیهانی را تعریف کنید، همه می نویسند و نمره میارن (خنده)، این میشه کمی اش، کیفی اش چی؟ تو دلش چیه؟ عشقش چیه؟ به چی رسیده؟ اینها تو بحث دل و کی میخواد امتحان کنه؟ بنابراین اینها را نداریم ولی با همدیگه با رحمانیّت برخورد می کنیم، اساس رحمانیّته، اگر متوجه شدیم یک مربی داره اشتباه میکنه فرض اول، فرض برائته، الزاماً نگیم که او مغرضه، الزاماً نگیم که، فرض اول مبنی بر برائته، که ما هم باید با رحمانیّت برخورد کنیم، با جونم و دلم و عزیزم و این حرفها برخورد بکنیم، بعد ببینیم این موضوع از کجاست؟ منبع اش چیه؟ از کجا گرفتی؟ یکسری سؤال هایی که به او کمک بکنه متوجه اشتباهش بشه. بعد مراحلی، مراحلی همین جور باید طی بشه، با مدارا با صبر با حوصله، و خیلی از موارد بوده اومدن گفتند ما به جای یک عکس العمل فوری، گذاشتیم به یک طول زمان و بعد هم واقعاً دیدیم که با مسئله رحمانیّت و مسئله صبر و مدارا و حوصله اون فرد هم بهش کمک شده و راهنمایی شده.
دیدار با استاد 16 بهمن 88
توجه بفرمائید من یک مثال می زنم برای اینکه بدونید ما چه کارهایی را داریم انجام میدیم و باید انجام بدیم و این مسئله این طوری نیست. شما تصور بفرمائید که این خونه را کاملاً تمیز کردید و حتی استریل کردید، اما توی خیابون که بری میبینی که یک موش از این جوی آب از اینور میره اونور و دارند به اصطلاح وول میخورند. نظافت داخل این خونه چه تابعی از نظافت بیرونه؟ شما زحمتی که اینجا می کشید اگه بیرون وضعیت این طور باشه، آیا لازمه این زحمت را در این حدّ بکشید یا لازم نیست؟ لازم نیست. اگر قرار باشه بیرون موش وول بخوره، شما دارید زحمت بیهوده می کشید، اینجا را دارید هی مرتب، نمیدونم استریل می کنید، همه کار روش می کنید، اینجا بیرون موش داره و ... بنابراین نظافت داخل خونه تابعی است از نظافت بیرون. اگر بخواین انرژیتون هدر نره، درسته یا نه؟ نظافت داخل تابعی از نظافت بیرونه، یعنی اینقده بالاتره، اگر قرار باشه اینقدر بالاتر باشیم، شما پس دارید انرژیتون را هدر می دید، تباه می کنید. مثل مثلاً بعضی از پارکینگ ها، داخل پارکینگ سنگ و اینها، خیابون مقابلشون آسفالت نشده، ماشین ها میرن میان هی گل را میارن توی این پارکینگ، خُب سرایدار هی تِی میکشه، ماشین بعدی که میاد دوباره اینه، بنابراین یک سؤالی: این سرایدار لازمه که دم به دقیقه دستش به تِی باشه یا نه؟ پس اگر که ما این کار را بکنیم در واقع یک اتلاف انرژی اینجا خواهیم داشت. و یک حدّی و یک نسبت و تناسبی بین این قضیه پیدا میشه. زمانیکه موضوع تشعشع دفاعی آغاز شده و در واقع پاکسازی ویروسهای غیر ارگانیک آغاز شده شرایطی بوده که بیرون وول می خورده و آلودگی وحشتناک بوده، غیر قابل تصور، خُب اومده چی شده؟ اومدیم یک level را کار کردیم، یک level در کارهای جمعی که حالا شما هم در، باز یک بحثش را گذروندیم ولی در آینده خیلی تخصصی تر راجع به روح جمعی و مسائل جمعی خیلی تخصصی تر واردش میشیم و لازمه. ولی این بخش را توی این سال ها خُب خودمون در چیز داشتیم، و یک level را که اعلام کردیم، یک level بیرون را پاکسازی در روح جمعی را داشتیم، مُنتها اون کاری نبوده که شما ها را درگیر میکردیم، چون در واقع حملاتش و مسائلش سنگینه، حتی بعضی موقع ها بعضی از افراد نادانسته اومدند یک تخلّفاتی توی این زمینه کردند، گفتند ما پاکسازی گفتیم، خُب درگیریهای زیادی براشون پیش اومده. خُب پس ما یک level را اعلام کردیم، یک level پاکسازی به اصطلاح در روح جمعی کار کردیم. یک level دیگه اومدیم بالا اون هم همین طور شده، یک level، یک level، یک level، امروز شما در خیلی جاها به محض اینکه اسم بیارید، هنوز اصلاً طرف نه تو رابطه است، نه اومده، نه شما اعلام کردید، هیچی، همین که میگیم فرادرمانی مثلاً، یک دفعه حالش بد شد، چی شد، یک خروج هم داشت، به دلیل اینه که روی پاکسازی هایی که صورت گرفته، ویروس هایی که سماجتشون کمه اشاره بکنید رفتند، کیا باقی میمونند؟ الان شما مواجه هستید با ویروسهای قَدَر، اونهایی که خیلی سمج اند، اون هائی که بسیار بسیار مقاوم هستند. و اصلاً دیگه ویروس، ویروس غیر سمج نیست که، قبلا با ویروس غیر سمج هم باز یک کارهائی میشد تا مثلا راحت می آمدند بیرون، الان اون کار را به ندرت می بینیم، شما ویروس هایی که سمج نیستند، اصلاً به خودی خود، به واسطه کارهایی که در روح جمعی شده، همه تحریک شده هستند، خُب همه تحریک شده هستند، کافیه شما یک اشاره بکنید، می بینید اون پا، را به فرار گذاشت، درست شد؟
و این موضوع level ها هم هر کدام بحثش level چیزش نیست، هر کدوم از یک زاویه ما را تحت به اصطلاح پوشش قرار میده. یکی از داخله، یکی نقطه ایه، یک نمیدونم چکار میکنه، یکی نمیدونم ماجرای دیگه ای ... حالا گذاشتیم به تجارب خودتون، ما گذاشتیم که با همدیگه تبادل اطلاعات بکنیم و ببینیم که خُب حالا چطوری است. بنابراین هر چه میریم جلوتر، فضا فضای سبکتری میشه. حالا من نمیدونم مثلا دوستان چقدر از این مسائل را حس می کنند و نسبت به گذشته میتونند قیاس داشته باشند یا نه؟ خُب فضا فضایی است که به حساب ما بسیار حساب شده این همه داریم میریم جلو، یعنی حتی روزی هم که میگیم امروز این کار را بکنید، اینو اعلام کنیم، مثلا تشعشع دفاعی بعدی، اینها همه با یک سنجش هایی انجام میشه، این طوری نیست که حالا دیمی باشه، دست ما باشه، سلیقه ای باشه، این طوری نیست، و مثلا بعضی از دوستان میگن آقا level بعدی را چرا اعلام نمی کنی؟ دقّت می کنید، بدونید که این مسئله منوط به اینه که ما قبلش کارهایی را انجام داده باشیم. مثلا اون خیابان جلوی چیز را آسفالت شده باشه، حالا که دیگه که ما اونجا را شروع می کنیم به تمیز کردن، بدونیم ماشین بعدی که میاد، گرد و خاک میاره، بالاخره این آلوده شدنه هست ولی نوعش فرق کرده، قبلا گِل و شُل و فلان میاورده اصلاً سیستم را به هم می ریخت، اما الان میاد یک گرد و غباری میاره، و شاید فردا اون گرد و غبار هم کمتر و کمتر و کمتر، به طوری که یک موقع، دم به دقیقه این نظافت چی دستش به تِی و تمیز کردن بود، بعد شد روزی دوبار، بعد شد روزی یک بار، بعد حالا شده هفته ای یک بار، بعدا یک روزی هم ممکنه بشه ماهی یک بار، قبول دارید که میشه یا نه؟ یعنی هر چه بیرون، نظافت بیرون و شهر کامل تر باشه، نظافت داخل هم چی میشه؟ سبک تر میشه، شما پنجره خونه اتون را نمیتونین بزارید باز، برای اینکه اگه بزارید باز سر هفته باید پرده ها را بشورین درسته؟ ولی یک موقع فرض کنید پنجره ها را میزاریم باز، تازه از هوا هم لذّت می بریم، هیچ لازم نیست که سالی یکبار هم پرده های خونه را بشوریم. ولی به اصطلاح در شرایط گذشته آلودگی فضای بیرون، داخل، بسیار سنگین، اما الان اون سنگینی بسیار کاهش پیدا کرده، میزان آلودگی های جدید، خُب افرادی که جدیداً به اصطلاح قراره آلوده بشن، نسل های بعدی و و اینها همه داره به یک شکل هایی کاهش پیدا میکنه. همزمان با اینکه به هر حال نسل ما افتاد ما بین دوتا ماجرا و ما بار گناهان گذشته را به دوش کشیدیم و با بدوش کشیدن این بار گناهان گذشته، چی شد؟ این گناه از نسل بعدی داریم میریم که کمتر گرفته و گرفته بشه، اون در بحث اونجا هم که عیسی مسیح (ع) فرمودند: بار گناهان را من به دوش کشیدم، ماجرایی داشت، نه اینکه دیگه از حالا به بعد بشر هر کاری بکنه، من کشیدم، حالا شما برید هر کاری دلتون میخواد بکنید، اینجور نبود، اون هم در واقع ماجراهایی را اومد بین یک نقطه عطف بود و باعث شد بار گناهانی به دوشش کشیده بشه ولی از اینجا به بعد ماجراهایی در واقع رقم بخوره. خُب پس دیگه از حالا به بعد ما جز ویروس سمج چیزی نداریم دیگه، بعد ویروس های سمج هم همین طوری کار می کنیم، کار می کنیم، چون میدونید هر چه نظافت میره اون مراحل بعدیش چیز تر میشه، دیگه شما گرد و غبار های چند میکرونی، بعد همین جوری میکرونیزه اش میاد پائین، خُب ولی گرد و غبار، و این میکرونیزه میاد پائین، شما کارتون هی مشکل، مشکل، مشکل تر میشه، در واقع میشه تا یک جایی که دیگه باید نمیدونم استریل بکنیم، دیگه میگه میرسه به مرحله استریلیزاسیون. خُب پس ماجرای این قضیه هم در واقع این طوری هست و ما اتفاق خوبی که افتاده اینه، دیگه وقتمون را با این چیزهای جزئی تلف نمیشه یا نیست یا اگر هست از نوع قَدَرش و این هاست.
(01:11:16) خواندن سؤال توسط استاد طاهری: برای مستر هایی که با آگاهی کم و ایجاد کلاسها به این مکتب ضرر های بزرگی می رسانند، چه کار کنیم؟ چرا امتحان برگزار نمی کنید؟
جواب این سؤال هم دادیم، امتحانی نیست، موضوع بحث کیفی است و باید همه به همدیگه کمک بکنیم، خُب کمک بکنیم، مثلا ما اگر امتحان بگیریم، فکر می کنید نتیجه اش چیه؟ همه نمره میارن، همه شبکه شعور کیهانی را تعریف کنید، همه می نویسند و نمره میارن (خنده)، این میشه کمی اش، کیفی اش چی؟ تو دلش چیه؟ عشقش چیه؟ به چی رسیده؟ اینها تو بحث دل و کی میخواد امتحان کنه؟ بنابراین اینها را نداریم ولی با همدیگه با رحمانیّت برخورد می کنیم، اساس رحمانیّته، اگر متوجه شدیم یک مربی داره اشتباه میکنه فرض اول، فرض برائته، الزاماً نگیم که او مغرضه، الزاماً نگیم که، فرض اول مبنی بر برائته، که ما هم باید با رحمانیّت برخورد کنیم، با جونم و دلم و عزیزم و این حرفها برخورد بکنیم، بعد ببینیم این موضوع از کجاست؟ منبع اش چیه؟ از کجا گرفتی؟ یکسری سؤال هایی که به او کمک بکنه متوجه اشتباهش بشه. بعد مراحلی، مراحلی همین جور باید طی بشه، با مدارا با صبر با حوصله، و خیلی از موارد بوده اومدن گفتند ما به جای یک عکس العمل فوری، گذاشتیم به یک طول زمان و بعد هم واقعاً دیدیم که با مسئله رحمانیّت و مسئله صبر و مدارا و حوصله اون فرد هم بهش کمک شده و راهنمایی شده.
دیدار با استاد 16 بهمن 88
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر