سوال:
در خصوص اینکه از کجا آورده ای، که مورد سوال یکی از دوستان بود؟!
در اینجا، ببینید دو تا مساله است و آن هم این که یک موقع شما ارائه طریق می کنید، ارائه راه می کنید، طرح ارائه می دهید. مثلا الان ما با دانشگاه های خارج از کشور یک مقداری ارتباط های خود در این یکسال اخیر زیاد شد، البته از چند سال پیش داشتیم. آنها هرگز از ما نمی پرسند از کجا آوردید! هرگز نمی پرسند شما کی هستید! توجه می کنید! و به اصطلاح چند تا کشور را که شما خبر دارید، دانشگاه طب سنتی ارمنستان، آکادمی بین المللی آذربایجان، چند مرکز در مسکو هست. خبر آن را احتمالا امشب یا فردا...( تشویق حضار )
بعد ببینید « International Medical Forum » روسیه و چندین جای دیگر حالا از بلژیک، فرانسه و....(تشویق حضار) ببینید منظور این است که آنها هرگز نمی پرسند که کی می گوید؟ اصلا مهم نیست چه کسی می گوید! چی می گوید! آیا این صحبتی که مطرح می شود، حالا در حوزه ی فلسفه، در حوزه ی علم، در حوزه ی مذهب و در حوزه ی عرفان و هر حوزه ای که می خواهد باشد آیا دردی را از بشر امروز ، از جامعه، از هر جا، این سطح و سطوح دارد دیگر، چیزی که، کسی که می آید طرح ارائه می دهد، یک موقع طرحی ارائه می دهد در (دقیقه 19:57) خانه اش و فقط به درد خانه ی خودش می خورد، تا به درد یک جامعه، تا به دردهر جائی.
هرگز مطرح نمی شود که این کسی که این را می گوید اصلا چه کسی هست! آخر دفعه دیگر کنجکاوی و بعد خب حالا این کسی که این را می گوید چه جوری رسیده است؟! و کنجکاوی آخر قضیه است. اول قضیه نیست. اول قضیه اصلا این قابل قبول است؟ یا قابل قبول نیست؟ دردی دوا می کند یا نمی کند؟ خب! اما همانطور که که قبلا گفتیم در شرق اول می گویند چه کسی می گوید؟ خب! بعد حالا اگر که حرف ها هم به درد نخور باشد، « کی می گوید » می خواهد این را ساپورت بکند، نه « چی می گوید » !
خب، این یکی از اساسی ترین تغییرات بنیادی است که ما در فرهنگ خود باید ایجاد بشود! تا زمانیکه ما می گوییم کی می گوید، همین هستیم که هستیم! چی می گوید؟ طرح چیست؟ و ما در این صورت مجبور به تفکر می شویم، مجبور به ارائه ی فکر می شویم، نه ارئه خودمان!
(دیدار با استاد طاهری - نوروز 90 )
در خصوص اینکه از کجا آورده ای، که مورد سوال یکی از دوستان بود؟!
در اینجا، ببینید دو تا مساله است و آن هم این که یک موقع شما ارائه طریق می کنید، ارائه راه می کنید، طرح ارائه می دهید. مثلا الان ما با دانشگاه های خارج از کشور یک مقداری ارتباط های خود در این یکسال اخیر زیاد شد، البته از چند سال پیش داشتیم. آنها هرگز از ما نمی پرسند از کجا آوردید! هرگز نمی پرسند شما کی هستید! توجه می کنید! و به اصطلاح چند تا کشور را که شما خبر دارید، دانشگاه طب سنتی ارمنستان، آکادمی بین المللی آذربایجان، چند مرکز در مسکو هست. خبر آن را احتمالا امشب یا فردا...( تشویق حضار )
بعد ببینید « International Medical Forum » روسیه و چندین جای دیگر حالا از بلژیک، فرانسه و....(تشویق حضار) ببینید منظور این است که آنها هرگز نمی پرسند که کی می گوید؟ اصلا مهم نیست چه کسی می گوید! چی می گوید! آیا این صحبتی که مطرح می شود، حالا در حوزه ی فلسفه، در حوزه ی علم، در حوزه ی مذهب و در حوزه ی عرفان و هر حوزه ای که می خواهد باشد آیا دردی را از بشر امروز ، از جامعه، از هر جا، این سطح و سطوح دارد دیگر، چیزی که، کسی که می آید طرح ارائه می دهد، یک موقع طرحی ارائه می دهد در (دقیقه 19:57) خانه اش و فقط به درد خانه ی خودش می خورد، تا به درد یک جامعه، تا به دردهر جائی.
هرگز مطرح نمی شود که این کسی که این را می گوید اصلا چه کسی هست! آخر دفعه دیگر کنجکاوی و بعد خب حالا این کسی که این را می گوید چه جوری رسیده است؟! و کنجکاوی آخر قضیه است. اول قضیه نیست. اول قضیه اصلا این قابل قبول است؟ یا قابل قبول نیست؟ دردی دوا می کند یا نمی کند؟ خب! اما همانطور که که قبلا گفتیم در شرق اول می گویند چه کسی می گوید؟ خب! بعد حالا اگر که حرف ها هم به درد نخور باشد، « کی می گوید » می خواهد این را ساپورت بکند، نه « چی می گوید » !
خب، این یکی از اساسی ترین تغییرات بنیادی است که ما در فرهنگ خود باید ایجاد بشود! تا زمانیکه ما می گوییم کی می گوید، همین هستیم که هستیم! چی می گوید؟ طرح چیست؟ و ما در این صورت مجبور به تفکر می شویم، مجبور به ارائه ی فکر می شویم، نه ارئه خودمان!
(دیدار با استاد طاهری - نوروز 90 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر