سوال:
یک مساله مطرح است که انتظاری که ممکن است ما از همدیگر داشته باشیم در قالب یک سوال اینجا مطرح شده که این تصور می رود که اگر آیا یک نفر 8، 9 دوره، 10 دوره، 15 دوره، حالا هر چقدر، بگذراند آیا عارف می شود؟
در سوال اینجا انتظاری که در مورد مسترها هست، به طور کلی آنچه که تا امروز ما فرصت پیدا کردیم در شرایطی که همه ی دوستان شاهد بودند، دوره هایی برگزار شده، فقط چند دوره ی مقدماتی که اگر روی کارت ها را نگاه بکنید نوشتند دوره مقدماتی یک. خب، 8، 9 دوره حالا با تشعشع دفاعی و اینها مثلا شما فکر کنید 10 دوره ، 11 دوره با سایمنتولوژی بیاییم، حالا آن مهم نیست که چند دوره می شود، الفبای نگاه کیفی به هستی تعریف می شود.
خب، یعنی چگونه ما به هستی با نگاه غیر کمی، چون نگاه کمی که، نگاه علمی و science و به هر حال اینهاست و نگاه کیفی می خواسته از یک منظر دیگری خداشناسی، انسان شناسی، هستی شناسی، معادشناسی و اینها را بیاید یک نگاه کلی بکند و یک الفبایی را به اصطلاح اینجا عرضه بکند!
حالا اگر که ما با یک الفبا آشنا شدیم دلیل این است که می توانیم برداریم و یک کتاب بنویسیم که شاهکار ادبی باشد؟! ما یک الفبا یاد گرفتیم، یک دانش آموز می آید در مراحل ابتدایی الفبا یاد می گیرید و تا اینکه بخواهد بیاید با این الفبا چیزی بنویسد یک شاهکار ادبی خلق بکند، فاصله دارد!
خب، یک تصور عمده، خود من هم برخورد کردم از بیرون از درون بالاخره هر کسی انتظار دارد، وقتی با هر کدام از ما برخورد می کند، از خود من گرفته تا همه ی دوستان اگر یک کارتی در جیبش هست، اگر می گوید عرفان کیهانی، حتما با یک عارف برخورد بکند! اصلا اینطوری نیست!
خب، این چنین ادعایی هیچ کدام از ما نداریم، ما فقط در جهتِ، عمده ی مطلب هم انسان شناسی است و اگر وارد بحث های دیگری شدیم هم علت داشته است. به دلیل اینکه زمانی که دراین چند دهه ی اخیر که هر چه آمدیم جلوتر جدی تر شده راجع به انسان شناسی صحبت کردیم، راجع به درمان و طب های مکمل ایرانی فرادرمانی و سایمنتولوژی، مورد اتهام واقع شدیم!
مثلا به ما گفتند شیطان پرست! به ما گفتند نمی دانم کابالیست، به ما گفتند وهابی، نمی دانم چی...هر چی دیگر، مسیحی، حالا خود ما هم گم کردیم که بالاخره تکلیف ما چیست در این وسط؟! ببینید بنابراین ما آمدیم گفتیم که نه، ما اگر راجع به انسان شناسی صحبت می کنیم و اگر نمودهای عملی این انسان شناسی را هم، بخش هایی از آن را فعلا به معرض تست و آزمایش قرار دادیم، شیطان پرست نیستیم و حالا اتفاقا مسلمان هم هستیم و بر حسب اتفاق هم اینجا که متولد شدیم پدر و مادر ما هم شیعه بودند و ما هم شیعه هستیم و این را دیگر نمی توانیم هیچ کاری بکنیم و به صورت ارثی شیعه بودیم و بعد هم آمدیم یک تحقیقاتی هم بالاخره در مورد این ارثی که به ما رسیده انجام دادیم، خیلی ها هم شاید انجام ندهند....
(دیدار با استاد طاهری - نوروز 90 )
یک مساله مطرح است که انتظاری که ممکن است ما از همدیگر داشته باشیم در قالب یک سوال اینجا مطرح شده که این تصور می رود که اگر آیا یک نفر 8، 9 دوره، 10 دوره، 15 دوره، حالا هر چقدر، بگذراند آیا عارف می شود؟
در سوال اینجا انتظاری که در مورد مسترها هست، به طور کلی آنچه که تا امروز ما فرصت پیدا کردیم در شرایطی که همه ی دوستان شاهد بودند، دوره هایی برگزار شده، فقط چند دوره ی مقدماتی که اگر روی کارت ها را نگاه بکنید نوشتند دوره مقدماتی یک. خب، 8، 9 دوره حالا با تشعشع دفاعی و اینها مثلا شما فکر کنید 10 دوره ، 11 دوره با سایمنتولوژی بیاییم، حالا آن مهم نیست که چند دوره می شود، الفبای نگاه کیفی به هستی تعریف می شود.
خب، یعنی چگونه ما به هستی با نگاه غیر کمی، چون نگاه کمی که، نگاه علمی و science و به هر حال اینهاست و نگاه کیفی می خواسته از یک منظر دیگری خداشناسی، انسان شناسی، هستی شناسی، معادشناسی و اینها را بیاید یک نگاه کلی بکند و یک الفبایی را به اصطلاح اینجا عرضه بکند!
حالا اگر که ما با یک الفبا آشنا شدیم دلیل این است که می توانیم برداریم و یک کتاب بنویسیم که شاهکار ادبی باشد؟! ما یک الفبا یاد گرفتیم، یک دانش آموز می آید در مراحل ابتدایی الفبا یاد می گیرید و تا اینکه بخواهد بیاید با این الفبا چیزی بنویسد یک شاهکار ادبی خلق بکند، فاصله دارد!
خب، یک تصور عمده، خود من هم برخورد کردم از بیرون از درون بالاخره هر کسی انتظار دارد، وقتی با هر کدام از ما برخورد می کند، از خود من گرفته تا همه ی دوستان اگر یک کارتی در جیبش هست، اگر می گوید عرفان کیهانی، حتما با یک عارف برخورد بکند! اصلا اینطوری نیست!
خب، این چنین ادعایی هیچ کدام از ما نداریم، ما فقط در جهتِ، عمده ی مطلب هم انسان شناسی است و اگر وارد بحث های دیگری شدیم هم علت داشته است. به دلیل اینکه زمانی که دراین چند دهه ی اخیر که هر چه آمدیم جلوتر جدی تر شده راجع به انسان شناسی صحبت کردیم، راجع به درمان و طب های مکمل ایرانی فرادرمانی و سایمنتولوژی، مورد اتهام واقع شدیم!
مثلا به ما گفتند شیطان پرست! به ما گفتند نمی دانم کابالیست، به ما گفتند وهابی، نمی دانم چی...هر چی دیگر، مسیحی، حالا خود ما هم گم کردیم که بالاخره تکلیف ما چیست در این وسط؟! ببینید بنابراین ما آمدیم گفتیم که نه، ما اگر راجع به انسان شناسی صحبت می کنیم و اگر نمودهای عملی این انسان شناسی را هم، بخش هایی از آن را فعلا به معرض تست و آزمایش قرار دادیم، شیطان پرست نیستیم و حالا اتفاقا مسلمان هم هستیم و بر حسب اتفاق هم اینجا که متولد شدیم پدر و مادر ما هم شیعه بودند و ما هم شیعه هستیم و این را دیگر نمی توانیم هیچ کاری بکنیم و به صورت ارثی شیعه بودیم و بعد هم آمدیم یک تحقیقاتی هم بالاخره در مورد این ارثی که به ما رسیده انجام دادیم، خیلی ها هم شاید انجام ندهند....
(دیدار با استاد طاهری - نوروز 90 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر