گزارش برگزاری دادگاه 1
بسم الله الرّحمن الرّحیم
گزارش برگزاری دادگاه
از دفتر شعبه 26دادگاه انقلاب بمن ابلاغ شد که در مورخه 6/12/93 راس ساعت 9موعد برگزاری دادگاهم می باشد، لذا در موعد مقرر و درحالیکه جمعیت کثیری از شاگردان استاد محمد علی طاهری که ایشان هم وقت رسیدگی به پرونده افساد فی الارضشان در ساعت 10 و در همان دادگاه قرار بود برگزارشود و در دفاع از ایشان جلوی درب دادگاه حضورداشتند؛ به دادگاه مراجعه کردم.
دادگاه به دلیل عدم حضور نماینده دادستان در ساعت مقرر تشکیل نشد.
و پس از گذشت یک ساعت و درحالیکه مشخص شد دادگاه آقای طاهری برگزار نمی گردد و برای من تشکیل شد.
کسانی که مرا در دادگاه همراهی کردند عبارت بودند از همسرم و فرزندم و آقای علیزاده طباطبایی و خانم زینب طاهری (وکلایم). البته در راهروی دادگاه؛ خانواده آقای طاهری (همسر و دخترشان و برادرشان) را ملاقات کردم که بنابر اعلام دادگاه منتظر برگزاری جلسه محاکمه آقای طاهری بودند.
ساعت 10 دادگاه با ممانعت از ورود خانواده ام و در حضور نماینده دادستان، قاضی دادگاه، من و وکلایم شروع شد.
هر چند صدای مکالمات و جریان دادگاه در اتاق مجاور دادگاه(دفتر) به سمع حاضران در آنجا می رسید و در آنجا خانواده ام و خانواده آقای طاهری و افراد دیگری حضورداشتند.
ابتدا کیفرخواست توسط نماینده دادستان و به این شرح قرائت شد.
شما متهم به توهین به مقدسات، دخالت در امر پزشکی و تحصیل مال نامشروع می باشید.
سپس قاضی دادگاه در خطاب به من پرسیدند آیا اتهامات وارده را قبول دارید.
در پاسخ شفاهی و مکتوب عرض کردم هیچکدام از اتهامات وارده را قبول ندارم و از دادگاه مستندات قانونی دال بر اتهامات منتسبه را مطالبه نمودم، قاضی محترم به روشنی فرمودند هیچگونه مستندی دال بر اتهامات منتسبه در پرونده موجود نیست.
در ادامه قاضی محترم شخصا به مردود بودن اتهام دخالت در امر پزشکی و تحصیل مال نامشروع اذعان نمودند ولیکن در خصوص برگزاری کلاس سوالاتی مطرح کردند.
اینجانب ضمن تایید برگزاری کلاسهای دارای مجوز و ارائه ی مستندات و مجوزات شامل مجوز برگزاری کلاس از مرکز ملی جوانان، مجوز ماخوذه از وزارت کشور و نیروی انتظامی و مدارک صادره از دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی ایران به توضیح و دفاع از مباحث پرداختم
قاضی دادگاه در مورد مباحث مطروحه در کلاس سوال نمودند و مایل بودند مشخصا موردی را برایشان به تفصیل بیان کنم.
عرض کردم: اینجانب، مجموعه عرفان کیهانی و استاد محمدعلی طاهری از سوی معاندین به شیطان پرستی
متهم شدیم، آیا دادگاه مایل است در خصوص این موضوع صحبت کنم.
با موافقت ایشان و پس از تقدیم مجلات پیشتر منتشرشده ی دارای مجوز از وزارت ارشاد اسلامی که شامل مقالات تحقیقی و پژوهشی قرآنی آموزه های عرفان کیهانی به نام از نظاره تا نظر در سه مجلد که توسط کارشناسان حوزه قرآن و عرفان به رشته تحریر در آمده بود و اتفاقا در یکی از آنها شخصا به موضوع ابلیس و شیطان پرداخته بودم اینگونه پاسخ دادم:
در بین عوام شیطان شرّ مطلق شناخته می شود. جناب قاضی آیا این را تایید می فرمایید؟ ایشان تایید کردند؛ گفتم لازم است در برابر این شرّمطلق، خیرمطلقی نیز باشد. ایشان ضمن تایید گفتند خداست. عرض کردم آیا این شرک نیست؟ گفتند پس لازم است برای شیطان خیری پیداکنیم تا از شرّ مطلق بودن خارج شود. عرض کردم مایل هستید از قرآن پاسخی در این خصوص عرض کنم.
اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم و اذ قلنا للملائکۀ اسجدو لآدم فسجدوا الّا ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین(بقره 34) در بارگاه الهی همه بجز ابلیس به غیر خدا سجده کردند او سر باز زد و نسبت به امر الهی سرپیچی کرد و از جمله ی کافران شد.
لیکن تنها موحد آن جایگاه او بود (آقای قاضی تایید کردند) لیکن موحدی که کافر است. توحید با کفر قابل جمع است لیکن با شرک قابل جمع نیست.
او موحدی نافرمان است. قاضی محترم با اعلام صحت و درستی این بیان گفتند این مطلب را می پذیرم ولی مامور الهی بودنش را برایم توضیح دهید.
بازهم از قرآن مثالی ذکرکردم پرسیدم در آیه استفزز من استطعت منهم بصوتك وأجلب عليهم بخيلك ورجلك وشاركهم في الأموال والأولاد وعدهم وما يعدهم الشيطان إلا غرورا إن عبادي ليس لك عليهم سلطان وكفى بربك وكيلا . با آواز خود هر چه توانستى از ايشان بفريبى بفريب و از مدارج كمال پائين بياور و تا آنجا كه مى توانى لشگر سوار و پياده ات را بر سرشان بتازان و احاطه شان كن و در اموال و اولادشان شركت كن و وعده هاى دروغيشان بده، آرى شيطان چيزى جز دروغ و فريب وعده شان نمى دهد (64سوره مبارک اسراء).
از قاضی پرسیدم واژه های اسجدوا ، استفزز، اجلب و ... چه کلماتی هستند؟ فرمودند فعل امر و گفتم در این صورت لازم است یک آمر و ماموری وجود داشته باشد. آمر که خداوند است، مامور کیست؟ ایشان در پاسخ گفتند ابلیس و شیطان.
ایشان گفتند از نظر من شما تبرئه هستید.
ادامه دارد...
منبع : Seyed Morteza Hojat Najafi
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=1425867344393665&id=100009112399372
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#استاد_محمد_علي_طاهري
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#سايت_خبري_عرفان_حلقه
#Mediaerfanekeihani
#erfanekeihani
بسم الله الرّحمن الرّحیم
گزارش برگزاری دادگاه
از دفتر شعبه 26دادگاه انقلاب بمن ابلاغ شد که در مورخه 6/12/93 راس ساعت 9موعد برگزاری دادگاهم می باشد، لذا در موعد مقرر و درحالیکه جمعیت کثیری از شاگردان استاد محمد علی طاهری که ایشان هم وقت رسیدگی به پرونده افساد فی الارضشان در ساعت 10 و در همان دادگاه قرار بود برگزارشود و در دفاع از ایشان جلوی درب دادگاه حضورداشتند؛ به دادگاه مراجعه کردم.
دادگاه به دلیل عدم حضور نماینده دادستان در ساعت مقرر تشکیل نشد.
و پس از گذشت یک ساعت و درحالیکه مشخص شد دادگاه آقای طاهری برگزار نمی گردد و برای من تشکیل شد.
کسانی که مرا در دادگاه همراهی کردند عبارت بودند از همسرم و فرزندم و آقای علیزاده طباطبایی و خانم زینب طاهری (وکلایم). البته در راهروی دادگاه؛ خانواده آقای طاهری (همسر و دخترشان و برادرشان) را ملاقات کردم که بنابر اعلام دادگاه منتظر برگزاری جلسه محاکمه آقای طاهری بودند.
ساعت 10 دادگاه با ممانعت از ورود خانواده ام و در حضور نماینده دادستان، قاضی دادگاه، من و وکلایم شروع شد.
هر چند صدای مکالمات و جریان دادگاه در اتاق مجاور دادگاه(دفتر) به سمع حاضران در آنجا می رسید و در آنجا خانواده ام و خانواده آقای طاهری و افراد دیگری حضورداشتند.
ابتدا کیفرخواست توسط نماینده دادستان و به این شرح قرائت شد.
شما متهم به توهین به مقدسات، دخالت در امر پزشکی و تحصیل مال نامشروع می باشید.
سپس قاضی دادگاه در خطاب به من پرسیدند آیا اتهامات وارده را قبول دارید.
در پاسخ شفاهی و مکتوب عرض کردم هیچکدام از اتهامات وارده را قبول ندارم و از دادگاه مستندات قانونی دال بر اتهامات منتسبه را مطالبه نمودم، قاضی محترم به روشنی فرمودند هیچگونه مستندی دال بر اتهامات منتسبه در پرونده موجود نیست.
در ادامه قاضی محترم شخصا به مردود بودن اتهام دخالت در امر پزشکی و تحصیل مال نامشروع اذعان نمودند ولیکن در خصوص برگزاری کلاس سوالاتی مطرح کردند.
اینجانب ضمن تایید برگزاری کلاسهای دارای مجوز و ارائه ی مستندات و مجوزات شامل مجوز برگزاری کلاس از مرکز ملی جوانان، مجوز ماخوذه از وزارت کشور و نیروی انتظامی و مدارک صادره از دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی ایران به توضیح و دفاع از مباحث پرداختم
قاضی دادگاه در مورد مباحث مطروحه در کلاس سوال نمودند و مایل بودند مشخصا موردی را برایشان به تفصیل بیان کنم.
عرض کردم: اینجانب، مجموعه عرفان کیهانی و استاد محمدعلی طاهری از سوی معاندین به شیطان پرستی
متهم شدیم، آیا دادگاه مایل است در خصوص این موضوع صحبت کنم.
با موافقت ایشان و پس از تقدیم مجلات پیشتر منتشرشده ی دارای مجوز از وزارت ارشاد اسلامی که شامل مقالات تحقیقی و پژوهشی قرآنی آموزه های عرفان کیهانی به نام از نظاره تا نظر در سه مجلد که توسط کارشناسان حوزه قرآن و عرفان به رشته تحریر در آمده بود و اتفاقا در یکی از آنها شخصا به موضوع ابلیس و شیطان پرداخته بودم اینگونه پاسخ دادم:
در بین عوام شیطان شرّ مطلق شناخته می شود. جناب قاضی آیا این را تایید می فرمایید؟ ایشان تایید کردند؛ گفتم لازم است در برابر این شرّمطلق، خیرمطلقی نیز باشد. ایشان ضمن تایید گفتند خداست. عرض کردم آیا این شرک نیست؟ گفتند پس لازم است برای شیطان خیری پیداکنیم تا از شرّ مطلق بودن خارج شود. عرض کردم مایل هستید از قرآن پاسخی در این خصوص عرض کنم.
اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم و اذ قلنا للملائکۀ اسجدو لآدم فسجدوا الّا ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین(بقره 34) در بارگاه الهی همه بجز ابلیس به غیر خدا سجده کردند او سر باز زد و نسبت به امر الهی سرپیچی کرد و از جمله ی کافران شد.
لیکن تنها موحد آن جایگاه او بود (آقای قاضی تایید کردند) لیکن موحدی که کافر است. توحید با کفر قابل جمع است لیکن با شرک قابل جمع نیست.
او موحدی نافرمان است. قاضی محترم با اعلام صحت و درستی این بیان گفتند این مطلب را می پذیرم ولی مامور الهی بودنش را برایم توضیح دهید.
بازهم از قرآن مثالی ذکرکردم پرسیدم در آیه استفزز من استطعت منهم بصوتك وأجلب عليهم بخيلك ورجلك وشاركهم في الأموال والأولاد وعدهم وما يعدهم الشيطان إلا غرورا إن عبادي ليس لك عليهم سلطان وكفى بربك وكيلا . با آواز خود هر چه توانستى از ايشان بفريبى بفريب و از مدارج كمال پائين بياور و تا آنجا كه مى توانى لشگر سوار و پياده ات را بر سرشان بتازان و احاطه شان كن و در اموال و اولادشان شركت كن و وعده هاى دروغيشان بده، آرى شيطان چيزى جز دروغ و فريب وعده شان نمى دهد (64سوره مبارک اسراء).
از قاضی پرسیدم واژه های اسجدوا ، استفزز، اجلب و ... چه کلماتی هستند؟ فرمودند فعل امر و گفتم در این صورت لازم است یک آمر و ماموری وجود داشته باشد. آمر که خداوند است، مامور کیست؟ ایشان در پاسخ گفتند ابلیس و شیطان.
ایشان گفتند از نظر من شما تبرئه هستید.
ادامه دارد...
منبع : Seyed Morteza Hojat Najafi
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=1425867344393665&id=100009112399372
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#استاد_محمد_علي_طاهري
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#سايت_خبري_عرفان_حلقه
#Mediaerfanekeihani
#erfanekeihani
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر