۱۳۹۳-۱۲-۰۵

استاد شما باعث شدید من نماز بخونم

از حضار: استاد شما باعث شدید من نماز بخونم.....
استاد: خُب خدا رو شکر، خدا رو شکر
از حضار: اینو می خواستم بهتون بگم، در جمع.
استاد:........... به هر حال شما بعنوان یه افرادی از تو خیابون، شهر و چیز با یه مساله آشنا شدید،... مثل همه اول بدبین بودید،... اول،.... روز اول که شما نمی دونستید چی به چیه که بفرمایید نه من همون اول چیز بودم، همه با شک و تردید نمیدونم اومدن نزدیک شدن، دیدن به دردشون می خوره گرفتنش.......
غیر از این اصلا نمیتونه باشه...... هیچ کسی نیست دورادور یه طرفه بگه من، طرف من، تا نیومدین....، تحقیق نکردید..... مسلما نتونستید که همراه بشید..... خُب حالا امروزم ما خوشحالیم که شما نماز نمی خوندید، دارید نماز می خونید. این نماز خوندن شما برای ما ...
( از حضار: ببخشید صلح با خدا ایجاد کردید، صلح با خدا)
استاد: صلح با خدا، بله! ....حالا اونا میگن نه!... شما که میگید صلح، صلح با شیطان ایجاد شده!.....
(حضار: نه!!!!!!!! اتفاقا ما رو به خدا نزدیک کردید)
دیدار با استاد 25 اسفند 89
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#erfanekeihani
#Mediaerfanekeihani

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر