اقسام راويان حديث
افرادى كه حديث نقل مى كنند چهار دسته اند، كه پنجمى ندارد.
اول- منافقان نفوذى
نخست منافقى كه تظاهر به ايمان مىكند، .....و نقاب اسلام بر چهره دارد، ....نه از گناه مى ترسد و نه از آن دورى مى جويد .....و از روى عمد دروغ به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نسبت مى دهد.
اگر مردم مى دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمى پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمى كردند،...... اما با ناآگاهى مى گويند او از اصحاب پيامبر است، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده، و از او گرفته است، پس حديث دروغين او را قبول مى كنند.
در صورتى كه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند، و وصف آنان را براى تو بيان داشت.
آنان پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باقى ماندند و به پيشوايان گمراهى و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند، ......و بر گردن مردم سوار گرديدند،...... و به وسيله آنان به دنيا رسيدند، ......همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند، اين يكى از آنچه ار گروه است.
دوم- اشتباه كار
دوم كسى كه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى را به اشتباه شنيده، ......امّا سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است،...... و با توهّم چيزى را گرفته، امّا از روى عمد دروغ نمى گويد، .......آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل مىكند و مىگويد من از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آن را شنيده ام.
اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده، و غير واقعى پنداشته، از او نمى پذيرفتند، خودش هم اگر آگاهى مى يافت كه اشتباه كرده آن را رها مىكرد.
سوّم- ناآگاهانى كه حديث شناس نيستند
و سومى شخصى كه شنيده پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به چيزى امر فرمود. ......(امّا) سپس از آن نهى كرد و او نمىداند، ......يا شنيد كه چيزى را نهى كرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهى ندارد،..... پس نسخ شده را حفظ كرد ولى ناسخ را نمىداند.
اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش مىكند، و اگر مسلمانان نيز مىدانستند روايت او نسخ شده، آن را ترك مىكردند.
چهارم- حافظان راست گفتار
دسته چهارم، آن كه نه به خدا دروغ مى بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت مىدهد. دروغ را از ترس خدا، و حرمت نگهداشتن از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دشمن دارد.
در آنچه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيده اشتباه نكرده، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است، و آن چنان كه شنيده بدون كم و كاست نقل مىكند.
پس او ناسخ را دانسته و به آن عمل كرده، و منسوخ را فهميده و از آن دورى جسته، خاص و عام، محكم و متشابه، را شناخته، هر كدام را در جاى خويش قرار داده است.
خطبۀ 210، نهج البلاغه
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کیهانی_حلقه
#erfanekeihani
#Mediaerfanekeihani
افرادى كه حديث نقل مى كنند چهار دسته اند، كه پنجمى ندارد.
اول- منافقان نفوذى
نخست منافقى كه تظاهر به ايمان مىكند، .....و نقاب اسلام بر چهره دارد، ....نه از گناه مى ترسد و نه از آن دورى مى جويد .....و از روى عمد دروغ به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نسبت مى دهد.
اگر مردم مى دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمى پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمى كردند،...... اما با ناآگاهى مى گويند او از اصحاب پيامبر است، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده، و از او گرفته است، پس حديث دروغين او را قبول مى كنند.
در صورتى كه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند، و وصف آنان را براى تو بيان داشت.
آنان پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باقى ماندند و به پيشوايان گمراهى و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند، ......و بر گردن مردم سوار گرديدند،...... و به وسيله آنان به دنيا رسيدند، ......همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند، اين يكى از آنچه ار گروه است.
دوم- اشتباه كار
دوم كسى كه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى را به اشتباه شنيده، ......امّا سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است،...... و با توهّم چيزى را گرفته، امّا از روى عمد دروغ نمى گويد، .......آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل مىكند و مىگويد من از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آن را شنيده ام.
اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده، و غير واقعى پنداشته، از او نمى پذيرفتند، خودش هم اگر آگاهى مى يافت كه اشتباه كرده آن را رها مىكرد.
سوّم- ناآگاهانى كه حديث شناس نيستند
و سومى شخصى كه شنيده پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به چيزى امر فرمود. ......(امّا) سپس از آن نهى كرد و او نمىداند، ......يا شنيد كه چيزى را نهى كرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهى ندارد،..... پس نسخ شده را حفظ كرد ولى ناسخ را نمىداند.
اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش مىكند، و اگر مسلمانان نيز مىدانستند روايت او نسخ شده، آن را ترك مىكردند.
چهارم- حافظان راست گفتار
دسته چهارم، آن كه نه به خدا دروغ مى بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت مىدهد. دروغ را از ترس خدا، و حرمت نگهداشتن از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دشمن دارد.
در آنچه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيده اشتباه نكرده، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است، و آن چنان كه شنيده بدون كم و كاست نقل مىكند.
پس او ناسخ را دانسته و به آن عمل كرده، و منسوخ را فهميده و از آن دورى جسته، خاص و عام، محكم و متشابه، را شناخته، هر كدام را در جاى خويش قرار داده است.
خطبۀ 210، نهج البلاغه
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کیهانی_حلقه
#erfanekeihani
#Mediaerfanekeihani
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر