۱۳۹۳-۱۱-۱۴

تضاد

تضاد
آنجائی که گفت من می خواهم جانشین قرار بدهم تمام شد. پس ما می شویم جانشین خدا، می شویم خلیفه الله. بنابراین ما دو بخش پیدا می کنیم یک بخش اینجا که جهان تک قطبی است و یک ارض در تک قطبی جای او و الان ما می گوئیم که ما چرا اینجائیم؟ ولی وقتی برسیم به لاتضادی دیگر تضاد نیست که سؤال کنیم چرا ما اینجائیم؟
اما اینجا الان به تبع این جایگاه مجبوریم سؤال کنیم، مجبوریم عدل را تعریف کنیم، مجبوریم حکمت را تعریف کنیم، اما وقتی می رسیم به لاتضادی عدل و حکمت و همه اینها دیگر بی معنی می شود، چون دیگر تضادی نیست که شما چیزی را عنوان کنید و این چرخه ازلی و ابدی همواره هست یک سو تجربه است و یکرو صفت است و یکرو ذاتی است.
برادر هر دو عالم سایه توست
بهشت ودوزخ از پیرایه توست
توئی از روی ذات سایه شاه
شه از روی صفات سایـــه تو
دوره ٤ - جلسه ٢ - زنگ ٢
استاد محمد علي طاهري -
#سایت_سایمنتولوژی_فرادرمانی
#انجمن_سایت_سایمنتولوژی_فرادرمانی
#انجمن_مستر_عرفان_کیهانی_حلقه
#erfanekeihani

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر