۱۳۹۳-۰۷-۲۸

موضوع این تجمع ، این کلاس، این آگاهی...

بسیار مهم:
به هر صورت رو موضوع این تجمع ، این کلاس، این آگاهی... خوب دشمنان زیادی هم داریم، تنگ نظرها،  حسودها، طرفداران عرفان قدرت، مافیای دارو، نمی دونم طرفدارهای موسیقی شیطانی، یعنی دشمن کم  نداریم، .....
طرفدارهای عرفانهای وارداتی، خُب...طرفدارهای عرفانهای وارداتی، پشتِ پرده فعالیتهای بسیار زیادی دارند،
رو سایتها هم اخیراً شروع کردن به کوبیدنمون، خُب... یک مطلبی رو اوردن از نمی دونم چی اعظمِ یکی از این
رشته ها که اُنجور که به من گزارش دادن من خودم ندیدم.... به نحوی شروع کرده به کوبیدن ماجراها و  مسائل ما، در حالیکه ما تا حالا راجعه به طلسم های اونها دهانمون رو باز نکردیم!..
ما فقط گفتیم بابا جون تو این مملکت می خوایم عرفان خودمون بیائیم زنده بکنیم.....این کار حرف بدی نیست،
این چیز بدی نیست......
ولی اونها می دونند که اگر ما در واقع بخوایم عرفانمون رو بیائیم چیزکنیم، در واقع ما با فهم ساده ای که از عرفان خودمون می تونیم داشته باشیم، هیچ وقت نمی ریم دنبال یه ماجراهای دیگری که با فرهنگهای  دیگری جوره.. ما نکوبیدم!....البته همه شون گرفتارن از نظر ویروسهای غیرارگانیک....
حالا به هر صورت اینها از موارد ایست که شما هم حواستون باشه، همونها دارند شیطنتهای زیادی می شه...
تا می یاد کار درست بشه، یه سنگی از یه گوشه ای پرت می کنند جلوی راه....یه ماجرایی رو درست می کنند...
ببینید حالا به حول قوه الهی یکی از گروههای که اصلاً دست نخورده ، اصلاً دست نخورده، همین گروه  خودماست.. توجه می کنید، به این صورت حالا می گم خیلی فعالیت کردن، خیلی فعالیت می کنند.....
آخه شما نمی دونید... در جریان کامل نیستید.... خیلی فعالیت می کنند، شبانه روز درحال فعالیت هستند ...
بدون نام برای اینجا نامه می دند! برای اونجا نامه می دند!...برای اونجا چیزمی کنند! .....
ما هم غیر از این انتظاری نداشتم... به صورت به شکلهای مختلف می یان هی اینور انور تحریک می کنند،
انگولگ می کنند، هی بر علیه ما، تا می یاد کار به یک سرانجامی برسه، یه اقداماتی رو می کنند.....حالا « همۀ این گروههایی رو هم که گفتم هستند»..... منتها طرفداران عرفانهای وارداتی هم خیلی شدید...
یک جریان انحرافی هم خُب در بین خودمون داشتیم که اینها «استراتژیشون این بوده که اگر اینجا تعطیل بشه  همه می رن اونجا» ، می رن دور اون چند نفر جمع می شن.....اینم متاسفانه یه قضیه ای بوده که خُب «تو  این چند ساله براش طراحی حتی شده بوده».....
که اونم به جایی نرسید... متاسفانه یا خوشبختانه نتونستند هیچ حرکتی....
ما خُب دورۀ آزمایشی رو می گذرونیم، این واقعاً یک دوره ای بود که کسایی که می خوان برن، برن...کسایی
که واقعا می خوان بمونند، می مونند..... کسایی که چیز هستند، نمی دونم می خوان خیانت کنند، خیانت  کنند....این یک دورۀ آزمایشیست دیگهبرای همه مون.....در شرایطی که خُب ارتباطاتمون با هم قطعه... یعنی بهترین فرصت اگر کسی می خواد بره، بره.... هر کس یمی خواد خیامت بکنه ، بکنه.... می خواد استفاده بکنه، بکنه..... یعنی در شرایطی که ما ارتباطمون با هم قطع تقریباً....
خُب یه دورۀ آزمایشه.....
می گم یک عده که می گن ما آزمایش کتبی بگیریم... ما می گم نه.....صبر کنید آزمایشهای ما اینجوریه  دیگه.... در واقع آزمایش کتبی نیست، آزمایشهای ما اینجوریه.....در شرایطی افراد در معرض آزمایش قرار می  گیرند که خُب حالا چی کار بکنند؟.... و آزادن، هر کاری هم می خوان بکنند، آزادن.....
حفظ وحدت.... «حفظ وحدت» .....
و اینکه بالاخره با دوستتنوتون در ارتباط باشید «این توطئه ها رو بشناسیم»،
«توطئه ها زیادی شده و توطئه های زیادی خواهد شد»...«خُب یعنی این آخرش نیست»..... دست بر نمی  دارند هر چی ما بریم جلوتر، اونها هم هستند، تا یک جایی که دیگه ببینند نه بابا، دیگه فایده نداره.....
خُب، بنابراین تا اونجا رو هم حفظ وحدت خودمون... شما می تونید دست چهار نفر رو بگیرید، یعنی حواشونو،  حالا از کسایی که باهاتون، حواشونو داشته باشید.... اطلاعات بهشون بدید.... نمی دونم اگر از این ماجراها  پیش اومد، بتونید راهنمایشون بکنید...بتونید اصل ماجرا رو براشون باز بکنید..... اینها کارهایی ایست که الان  همه مون با چنگ و دندون در واقع داریم نگه می داریم تا از این فراز و نشیبی که الان پیش اومد عبور بکنیم...
دیدار با استاد 17 مرداد 87

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر