۱۳۹۳-۰۷-۲۵

تضاد با من ايده آل

تضاد با من ايده آل


تضاد با من ايده آل: اشکالات بينشي، عدم شناخت و فهم و درک مقام صالح
هر کس يک من ايده آل از خودش دارد. در پاره اي از مواقع که موارد معدودي است اين من ايده آل مي تواند از خودش پايين تر باشد ولي اکثرا من ايده آل بالاتر است و اکثرا اين تصور را دارند که در حق آنها ظلم شده و حق آن ها را خوردند. مقايسه من واقعي که وجود دارد با آن من ايده آل ايجاد تضاد شديد مي کند.
مثلا يک نفر کارمند معمولي است ولي فکر مي کند اگر شرايط طوري بود که بايد باشد، او رئيس جمهور آمريکا بود. اين تضاد من واقعي با من ايده آل از تضادهاي عمده افراد است که در بعضي مواقع بسيار شدت پيدا مي کند. فرد دستش جايي بند نيست اما من ايده آل او جاهايي هست که قابل دسترس نيست.
در اين صورت اضطراب به وجود مي ايد پس مادر دوم مي ايد و مي بيند که اگر اين اضطراب ادامه پيدا کند جسم آسيب مي بيند. پس ارتباط من ايده ال با من واقعي را قطع ميکند. مي گويد اصلا تو هماني و ارتباط با من واقعي را قطع مي کند و از آن جا به بعد فرد خودش را همان من ايده آل مي بيند و فکر مي کند وافعا رئيس جمهور آمريکاست.
بعضي ها هم فکر ميکنند اگر دست ما بود بشر را اصلاح مي کرديم. اينها مي شوند سرباز امام زمان و حتي خود امام زمان. اينها آنچنان خودشان را مثلا جراح و خلبان و امام زمان و ژنرال مي دانند که اين شخصيت از آنها جدا نشدني است.
تضاد هاي روزمره، سياسي اجتماعي و فرهنگي و... هم هستند و از صبح تا شب هم سرشار از تضاد هستيم و وجود ما عمدتا سمت و سوي مشخص ندارد.
صالح يعني کسي که با خودش به صلح رسيده. من فقط ميخواستم بگويم که چقدر از مقام صالــــــح بودن دور هستيم. ممکن است نيکوکار باشيم اما صالح نيستيم و اين غلط رايج است که مي گويند آدم صالحي است.
يکي از ماموريت هاي مادر دوم رهايي از اضطراب است. آن فرد اگر از اين وضعيت خارج نشود، مرتب در تضاد و اضطراب باقي مي ماند. مادردوم سعي مي کند با ترفند هاي مختلف اين اضطراب را حل کند.
در ماجراي کمال هر چيزي سر جاي خودش قرار مي گيرد و من ايده ال در عالم کثرت يک شکلي تعريف مي شود و در عالم عرفان و وحدت من ايده ال فرق مي کند و براي رييس جمهورآمريکا شدن حسرت نمي خورد و دچار اضطراب نمي شود. کسي که در مسير عرفان است يک رند است.
ترم سوم، جلسه دوم، زنگ دوم
محمد علي طاهري، عرفان کيهاني

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر