۱۳۹۳-۰۸-۰۸

منظور از اتصال چیست ؟

منظور از اتصال چیست ؟

منظور از اتصال در فرادرمانی ، برقراری نوعی ارتباط است که هیچ تعریف دقیقی ندارد ، زیرا در دنیای بی ابزاری انجام میگیرد و ما فقط می توانیم آثار آن را مورد بررسی قرار دهیم و نه خود اتصال را .
دو نوع کلی اتصال به شبکه ی شعور کیهانی وجود دارد :
1- راه فردی
2- راه جمعی
راه فردی :
راهی است که هیچگونه تعریفی نداشته و در آن شخص به واسطه ی "اشتیاق زائدالوصفی ، بدون کمک معلم و راهنما به شبکه ی شعور کیهانی اتصال پیدا می کند . برای برقراری این اتصال به چنان اشتیاق زائدالوصف و مضطر شدن نیاز است.
" اُدعونی اَستَجِب لکم - غافر 60 "
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می نوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود
راه جمعی :

"واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا - آل عمران 104 "
راه جمعی راهیست که درآن فرد به کمک یک شخص متصل کننده ، در حلقه ی وحدت قرار می گیرد. این حلقه سه عضو دارد :
شعور کیهانی
فرد متصل کننده (فرادرمانگر)
فرد متصل شونده (فرادرمانگیر )
با تشکیل حلقه بلافاصله "فیض الهی" در آن به جریان افتاده و انجام کارهای مورد نظر از طریق حلقه های مختلف در چارچوب این عرفان تحقق می پذیرد. برای تحقق حلقه ها وجود سه عضو ذکر شده کافی است . در اینصورت عضو چهارم، "الله" خواهد بود. در دنیای عرفان با تعابیر مختلفی به کرّات از حلقه ی وحدت نام برده و به آن اشاره شده است . برای مثال :
سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست
هر که درین حلقه نیست فارغ ازین ماجراست
(سعدی)
و یا :
هر که مجموع نباشد ، به تماشا نرود
یار با یار سفر کرده ، به تنها نرود
(سعدی)
سعدی ضمن بیان وجود این حلقه اشاره دارد کسی که در این حلقه نباشد ، از بهره مندی فیض جاری در آن محروم می ماند. همچنین او به روشنی به این نکته اشاره می کند که تا فرد در وحدت با شخص دیگری قرار نگیرد ، چیزی را به او نشان نمی دهند .

ویا:
هر که را با سر سبزت ، سر سودا باشد
پای از این دایره بیرون ننهد ، تا باشد
(حافظ)
هر کسی با خداوند کار داشته باشد ، پای از این دایره که همان حلقه است ، هر گز بیرون نخواهد گذاشت .

مولانا در رابطه با ارتباط انسان با چنین می گوید :
اتصالی بی تکلف ، بی قیاس
هست رب التاس را با جان ناس
اتصالی که نگنجد در کلام
گفتنش تکلیف باشد والسلام

و جناب حافظ نیز اتصال گرفتن را به نوشیدن می از جام ساقی تشبیه کرده است و آن را باعث رسیدن به کمال می داند :
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید، کمال آورد
به من ده که بس بیدل افتاده ام
وزین هر دو بی حاصل افتاده ام
به دنبال قرار گرفتن در حلقه ی وحدت و برقرار شدن اتصال ، فیض رحمت او جاری می شود.
می = آگاهی . می از خُم وحدت الهی که ضمن سرخوشی روحانی، علم و آگاهی و معرفت و عشق را بر جان انسان می ریزد .
ساقی = خداوند
ساقیا بده جامی ، زان شراب روحانی
تا دمی بیاسایم زین حجاب جسمانی
(شیخ بهایی)
فیض حلقه ی وحدت از برکت نزدیکی و وحدت حداقل دو نفر ایجاد شده و هر کجا حداقل دو نفر در حلقه جمع باشند ، عضو سوم هوشمندی (روح القدس / جبرئیل ) و عضو چهارم آن خداوند است .
تنها شرط حضور در حلقه ی وحدت "شاهد" بودن است .
فرد بیمار می تواند از یک فرادرمانگر بخواهد که اتصال درمانی را برای او استارت بزند و در حلقه تحت اسکن و درمان قرار گیرد .
erfanekeihani#

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر