اما کمال تکنیکال نیست..... کمال در قالب انگشتر و گردن‌بند آویزان کردنی نیست٬..
«کمال در ذهن ما در وجودِما باید باشد». ....
هر چیز حفظ کردنی(حفاظ) باید در وجودِما باشد ....
مثل این حفاظ ها که می‌گیریم و يك چیز آویزان کردنی نیست.!....
در دوره دفاعی می‌بینید که این چیزها را که آویزان می‌کنیم و می‌کردیم چه مشکلاتی با خودش همراه داشته.!.....
این حربه شیطان است که می‌خواهد به ما بگوید فکر نکن و اشتیاق نداشته باش!...
و این را حمل کن(چیزهای آویزان کردنی ) تا به کمال برسي!...
«در حالی که نمی‌شود تکنیکال به کمال رسید.» ....
اینطوری شبكه منفي ما را به ظاهر پرستی می‌رساند....
ما می‌خواهیم به باطن برسیم..... چون کمال حرکت از ظاهر به باطن است.....
شبكه منفي میگوید انگشتر دستت است پس تمام است و دیگر لازم نیست که تفکر کنی یا اشتیاق داشته باشی. ....در حالیکه ما برای هر چیزی حلقه و اتصال داریم و حفاظ داریم....
همه چیز مفاهیم باطنی دارد و اگر در ظاهر قفل بشویم نه تنها به نتیجه نمی‌رسیم ... بلکه به یک شرک مخفی هم دچار می‌شویم و ما تا یک مدت زمانی می‌توانیم در ظاهر بمانیم... و از یک جایی، دیگر قبول نمی‌کنند که انسان در ظاهر مانده باشد.....
مثلا از ما انتظار شکر وجودی دارند نه تنها گفتن یک کلمه ؛ انتظار دارد ....همه وجودما تشعشع شکر را داشته باشد، ....
حتی از قلب هم بگذرد همه وجود بگوید شکر.....
نمی‌پرسد چند بار گفتی شکر؟ .....چند دوره تسبیح گفتی؟ .....
میگوید بیا ببینم که آیا تشعشعات شما میگوید شکر یا نه. باید همه وجودت شكر بگوید.
ترم سوم، جلسه اول، زنگ اول
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
«کمال در ذهن ما در وجودِما باید باشد». ....
هر چیز حفظ کردنی(حفاظ) باید در وجودِما باشد ....
مثل این حفاظ ها که می‌گیریم و يك چیز آویزان کردنی نیست.!....
در دوره دفاعی می‌بینید که این چیزها را که آویزان می‌کنیم و می‌کردیم چه مشکلاتی با خودش همراه داشته.!.....
این حربه شیطان است که می‌خواهد به ما بگوید فکر نکن و اشتیاق نداشته باش!...
و این را حمل کن(چیزهای آویزان کردنی ) تا به کمال برسي!...
«در حالی که نمی‌شود تکنیکال به کمال رسید.» ....
اینطوری شبكه منفي ما را به ظاهر پرستی می‌رساند....
ما می‌خواهیم به باطن برسیم..... چون کمال حرکت از ظاهر به باطن است.....
شبكه منفي میگوید انگشتر دستت است پس تمام است و دیگر لازم نیست که تفکر کنی یا اشتیاق داشته باشی. ....در حالیکه ما برای هر چیزی حلقه و اتصال داریم و حفاظ داریم....
همه چیز مفاهیم باطنی دارد و اگر در ظاهر قفل بشویم نه تنها به نتیجه نمی‌رسیم ... بلکه به یک شرک مخفی هم دچار می‌شویم و ما تا یک مدت زمانی می‌توانیم در ظاهر بمانیم... و از یک جایی، دیگر قبول نمی‌کنند که انسان در ظاهر مانده باشد.....
مثلا از ما انتظار شکر وجودی دارند نه تنها گفتن یک کلمه ؛ انتظار دارد ....همه وجودما تشعشع شکر را داشته باشد، ....
حتی از قلب هم بگذرد همه وجود بگوید شکر.....
نمی‌پرسد چند بار گفتی شکر؟ .....چند دوره تسبیح گفتی؟ .....
میگوید بیا ببینم که آیا تشعشعات شما میگوید شکر یا نه. باید همه وجودت شكر بگوید.
ترم سوم، جلسه اول، زنگ اول
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر