تشتت ذهن ، من ضد کمال ، اهمیت ذخیره ی انرژی ذهنی
(تشتت ذهن ، من ضد کمال ، اهمیت ذخیره ی انرژی ذهنی ) :
جلوگیری از اغتشاش ذهن ، یکی از بزرگترین تلاش های انسان در طول تاریخ است . زیرا او خیلی زود به این مسئله پی برده است که یک عامل درونی عنان اختیار او در فکر کردن را در دست دارد و به سمت دلخواه خود می کشاند.
شاید چند هزار سال است که انسان می خواهد کنترل فکر را در اختیار داشته ، بر آن مسلط باشد. اما این عامل درونی که یکپارچگی ذهن او را به هم می زند، مانع می شود و در جهت ضد کمال عمل می کند. زیرا ذهنی که دچار تشتت است به خوبی نمی تواند در مورد هستی و چگونگی آن تفکر کند و در هر لحظه این عامل مزاحم او را به سویی می برد و او در این گردش های ذهنی سرانجام خسته شده ، بدون اینکه هیچ نتیجه ی مثبتی به دست آورده باشد، از تلاش دست می کشد.
به طور کلی انسان در درون خود در کشاکش دو دسته از "من" ها قرار دارد که هر دسته می خواهند او را به سویی بکشانند :
یک دسته به سوی کمال
و دسته ی دیگر به سوی ضد کمال
یکی از "من" های ضد کمال ، همین "من" است که نمی گذارد ذهن انسان در یک لحظه و در یک جا حضور داشته باشد و در جایی قرار بگیرد که هست. این عامل بازدارنده با زمان ، مکان و ... بازی می کند . به این صورت که اگر در زمان حال قرار داشته باشیم ، ما را به گذشته یا آینده می برد و در غیر اینصورت در همان زمان حال ، فکر را از مکانی که در آن قرار داریم ، به مکان دیگری انتقال می دهد و گاهی نیز ذهن ما را با موضوعات متعدد و گوناگون (بدون اینکه با زمان ارتباطی داشته باشد )، در گیر می کند .
فردی که دارای ذهن مغشوش است ، در خواب هم ادامه همان روند روز را دنبال می کند . ذهن در حالت خواب وظیفه دارد که فایل های اطلاعات مربوط به زمان بیداری را مرتب کند و در جای درست بچیند تا در مواقع لزوم به راحتی در دسترس قرار گیرد و فرد از حافظه ی خوبی برخوردار باشد و همچنین ، استرس ها و تنش های ناشی از این اطلاعات را (که در طی روز ایجاد شده است) آزاد کند تا پس از خواب بدن هیچگونه تنشی نداشته باشد.
علاوه بر این ، وظیفه اصلی مدیریت سازماندهی سلول و بدن تعیین شرح وظیفه اجزای بدن از طریق توزیع شعوری است اگر این مدیر دستور و شرح وظیفه ی صحیحی به سلول ها عرضه نکند ، آنها دچار پرکاری (سرطان) و یا کم کاری (تحلیل رفتگی) می شوند.
دلیل این عارضه ، "به هدر رفتن و تلف شدن بخش زیادی از انرژی مدیر بدن در اثر بینش غلط است. "
برخی از اشکالاتی که منجر به این اتلاف انرژی می شود ، عبارتند از :
- درگیری بیش از حد ذهن با مسائلی که هیچ ارتباطی به فرد ندارد و در زندگی او موثر نیست
- تبعیض و کثرت طلبی ناشی از بینش غلط
- قضاوت های بی مورد ناشی از بینش غلط
نقش بینش در زندگی (قسمت آخر، از کتاب بینش انسان
استاد محمدعلی طاهری)
(تشتت ذهن ، من ضد کمال ، اهمیت ذخیره ی انرژی ذهنی ) :
جلوگیری از اغتشاش ذهن ، یکی از بزرگترین تلاش های انسان در طول تاریخ است . زیرا او خیلی زود به این مسئله پی برده است که یک عامل درونی عنان اختیار او در فکر کردن را در دست دارد و به سمت دلخواه خود می کشاند.
شاید چند هزار سال است که انسان می خواهد کنترل فکر را در اختیار داشته ، بر آن مسلط باشد. اما این عامل درونی که یکپارچگی ذهن او را به هم می زند، مانع می شود و در جهت ضد کمال عمل می کند. زیرا ذهنی که دچار تشتت است به خوبی نمی تواند در مورد هستی و چگونگی آن تفکر کند و در هر لحظه این عامل مزاحم او را به سویی می برد و او در این گردش های ذهنی سرانجام خسته شده ، بدون اینکه هیچ نتیجه ی مثبتی به دست آورده باشد، از تلاش دست می کشد.
به طور کلی انسان در درون خود در کشاکش دو دسته از "من" ها قرار دارد که هر دسته می خواهند او را به سویی بکشانند :
یک دسته به سوی کمال
و دسته ی دیگر به سوی ضد کمال
یکی از "من" های ضد کمال ، همین "من" است که نمی گذارد ذهن انسان در یک لحظه و در یک جا حضور داشته باشد و در جایی قرار بگیرد که هست. این عامل بازدارنده با زمان ، مکان و ... بازی می کند . به این صورت که اگر در زمان حال قرار داشته باشیم ، ما را به گذشته یا آینده می برد و در غیر اینصورت در همان زمان حال ، فکر را از مکانی که در آن قرار داریم ، به مکان دیگری انتقال می دهد و گاهی نیز ذهن ما را با موضوعات متعدد و گوناگون (بدون اینکه با زمان ارتباطی داشته باشد )، در گیر می کند .
فردی که دارای ذهن مغشوش است ، در خواب هم ادامه همان روند روز را دنبال می کند . ذهن در حالت خواب وظیفه دارد که فایل های اطلاعات مربوط به زمان بیداری را مرتب کند و در جای درست بچیند تا در مواقع لزوم به راحتی در دسترس قرار گیرد و فرد از حافظه ی خوبی برخوردار باشد و همچنین ، استرس ها و تنش های ناشی از این اطلاعات را (که در طی روز ایجاد شده است) آزاد کند تا پس از خواب بدن هیچگونه تنشی نداشته باشد.
علاوه بر این ، وظیفه اصلی مدیریت سازماندهی سلول و بدن تعیین شرح وظیفه اجزای بدن از طریق توزیع شعوری است اگر این مدیر دستور و شرح وظیفه ی صحیحی به سلول ها عرضه نکند ، آنها دچار پرکاری (سرطان) و یا کم کاری (تحلیل رفتگی) می شوند.
دلیل این عارضه ، "به هدر رفتن و تلف شدن بخش زیادی از انرژی مدیر بدن در اثر بینش غلط است. "
برخی از اشکالاتی که منجر به این اتلاف انرژی می شود ، عبارتند از :
- درگیری بیش از حد ذهن با مسائلی که هیچ ارتباطی به فرد ندارد و در زندگی او موثر نیست
- تبعیض و کثرت طلبی ناشی از بینش غلط
- قضاوت های بی مورد ناشی از بینش غلط
نقش بینش در زندگی (قسمت آخر، از کتاب بینش انسان
استاد محمدعلی طاهری)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر