۱۳۹۴-۰۴-۰۷

ادامه دفاعیات محمد علی طاهری در آخرین جلسه دادگاه وقت دوم

نام: محمد علی طاهری

محمد علی طاهری در یک دادگاه غیر علنی مقابل قاضی احمدزاده اولین دفاع خود را ادامه می دهد.اینجا شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی است.

دادگاه غیر علنی محمد علی طاهری : وقت دوم

نام: محمد علی طاهری

اتهام: فساد فی الارض

قاضی:
 کلیه مطالعات خود را در بحث عرفان اعلام کنید.

وکیل محمد علی طاهری
اینکه متهم نمی تواند پرونده خود را بخواند مبنایی ندارد؟

قاضی:
طبق ماده ۱۹۳ قانون دادرسی کیفری، متهم می تواند از محتوای پرونده اطلاع پیدا کند.

محمد علی طاهری:
ظلم و ستمی که به من شده کی باید رسیدگی شود؟
کلیه متون دینی و عرفانی و مطالعه بخش عمده داشته های عرفان را از طریق کشف و شهود برای اینجانب حاصل شده است.

قاضی:
کتاب هایی که در این خصوص مطالعه کرده اید، در مورد بحث عرفان چه کتاب هایی بوده است؟

محمد علی طاهری:
به دنبال دعا و درخواست از خداوند برای باز شدن اسرار الهی، از طریق دعا، برایم گشایش حاصل شد، سپس تاریخ فلسفه اسلام و کتاب های دیگر را مطالعه کردم به صحت یافته های خود یقین پیدا کردم.

قاضی:
یکی از فرمایشات شما اتصال می باشد یعنی اتصال چیست؟ از کجا آمده؟

محمد علی طاهری:
ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ. بدون اتصال عرفان نیست؛اگر صحبت از تسلیم نباشد عرفان نیست؛ عرفان زمانی اتفاقی می افتد که بدون ابزار بتوانی کاری را انجام بدهی.

محمد علی طاهری:
ابداع نیت عرفان متکی بر کشف و شهود است. علمای دینی خطشان جداست. کسانی که شما شما با اینجانب مقایسه می کنید مراجع هستند؛ آنها تخصصشان چیز دیگری است. اما من آنچه که گفته ام در عمل ارایه داده ام. من هزاران برگ استشهاد دادم که افراد چه تاثیرات مثبتی از نتایج عملی این عرفان داشته اند، که البته همه این مستندات را از دفتر من برده اند. شما با آمارو ارقامی که در نتایج تجربی وجود دارد قضاوت کنید.

قاضی:
یک مجتهد ۶۰ سال می نشیند مطالعه می کند چنین اطلاعاتی ندارد. آن وقت شما چطور ادعا می کنید؟

محمد علی طاهری:
علی من یشا من عباده؛ ممکن است ده قرن به کسی چیزی ندهد ولی به یک نفر بدهد. یک عالم نمیتواند کشف و شهود کند. یک مولانا داریم که عالم بود، عارف شد. آن هم پس از ملاقات با شمس. عرفان ساختگی نیست. عرفان حلقه در جمیع مطالب مطلب دارد. دردم نهفته به ز طبیبان مدعی(حافظ)/اتصالی بی تکلف بی قیاس/هست رب الناس را با جان ناس/ اتصالی که نگنجد در کلام/ گفتنش تکلیف باشد والسلام (مولوی).
در حوزه عمل است که بحث اتصال مطرح می شود. تجربه مرگ، سیرآفاق و انفس، موجودات غیر ارگانیک و این دست مفاهیم، این ها قابل درک و قابل تجربه است.
در طول تاریخ فلسفه و علم آنها که برای اولین بار حرفی زده اند سرشان را بر باد داده اند مثل منصور حلاج یا نیوتن. ویلیام هاربل گردش خون را مطرح کرد و حاکم زمان او را زنده زنده سوزاند.
زبان علم آمار است. آمار می گوید می شود. در مسایل اجتماعی جمعیت آمار می گیرند. من از روی آمار صحبت میکنم.
من اعتقاداتم را جلسه قبل هم گفتم. من شیعه اثنی عشری هستم. بحث شیطان پرستی و افساد فی الارض افتراست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر