۱۳۹۳-۱۲-۱۰

"حلقه نسبت "

"حلقه نسبت "
کهنه لاستیک فرسوده , آویخته ریسمان , با اتصال بردرختی کهنسال بر گرد خویش میچرخید , در نظر اول نسبتی بین او و ریسمان و درخت نیافتم ! بناگاه یکباره نمادها پیوند خورده و هم فازی آغاز شد ! گویی که او لب به سخن گشوده بود ! آری او تجربه و خاطره های چرخ و چرخه سفر بسیار داشت , او روزی از اجزا و عامل تسهیل حرکت مرکبی بوده و گرد و دوار در دو بعد زمان و مکان چرخیده بود و حال که مرکب رفته بود , و او نه برزمین ! بلکه شناور در بعد فضا معلق وشناور بود , و بی نشان از نام کارخانه سازنده اش جایی که در چرخه تولید , وجودش را از خمیری به چرخ و قابلیت های متناسب به وجودش بخشیده بود ! او چقدر آشنا بود ! یافتم حلقه نسبت خود را با او , در چرخ و سفر و الستی ! ولی در راه و فراق و وصلی دگر!
چرخ گفت : حال که یافتی نسبتت را, در حلقه من نظر کن ! تا تورا به وادی دیگر برم ! نزدیک شدم و از درون حلقه اش به افق نگریستم . در امتدای از انوار ممتد بی نشان . تابلویی در مسیر خبر از ورود به وادی سرگشتگی می داد و در امتداد انوار سرچشمه نور بود ! نور احساسی به مانند احساس تجربه شده کالبدی مادی ات احساس دیگری مانند گم گشتگی بود ! ندایی دائما می گفت حال که به این دیار وارد شدی باید هویتی را برای خود طلب کنی ! طلب کن تا اجابت نمایم ! مانده بودم و می دانستم که این طلب بستگی کامل به آگاهی و ظرف و ظرفیتت خواهد بود براستی چه هویتی را باید طلب می کردم ؟ چرا که هویتهای بسیاری تو را صدا خواهند کرد که آنان را از برای وجود یافتن و هم تن شدن آماده تنیدن اختیار کنی ! بطنها بسیاری آماده اند تا تورا در خود کشیده و در فرا مکان و فرا زمان بپرورانند و ترا زایش دیگری کنند! آنگاه ولدی بی والد خواهی بود ! چشم از نظر بستم ! ندایی از درونم خواند : الهی رضا به رضائک ، تسلیما لامرک ، صبرا علی بلائک ، لا معبود سواک ، یا غیاث المستغیثین. چشم که گشودم بیهوش بر پای درخت افتاده بودم و حلقه او هنوز بر ریسمان بود نمیدانم اما انگار که گفت : بدان و مراقب باش چه می طلبی ! گاه در ظرف طلبت آگاهی ریخته می شود که برایت شهد و باقی است , ولی برلب و چشای دیگری , زهر و هلاک کننده است ! به مانند می ای بر تو حلال و بر دیگری حرام که این تعیین حکم نیست این تفویض حکم است و هر تفویض عمل آن بر تو واجب میگردد ! پس نکوهش مکن دیگری را که مذمت و نصیحت بر کسی که از این وادی گذشته حرام است و این حرام از سر حکم شرع نیست !

Reza Josheghani
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#سايت_خبري_عرفان_حلقه
#Mediaerfanekeihani
#erfanekeihani

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر