حريم خودشيفتگي
دشارژ بيروني من در معرض مسايل بيرون هستم. الان شما به من ميرسي ميگويي «كفشش را نگاه كن! اين چه لباسيه! اين چه قيافهاي ...» از اين جور چيزها ....يعني شما به حريم خود شيفتگي من حمله كردند. ...
حريم خود شيفتگي همان حريمي است كه توضيح داديم ....هركسي يك حريمي را دارد .....اين حريم خود شيفتگي؛........ مثلاً شما اگر بگوييد «اين چه ماشيني است كه داري؟» ...
ماشين من مستقل از من است، جدا از من است، .....تازه اگر لگن هم باشد... ربطي به من ندارد.
مثلاً ميگويند «محلشون را نگاه كن! اين هم محله است!».... خوب محله من ....ربطي به خود من ندارد، شخصيت من مستقل از ماشين و لباس و محله و همه اينهاست.....
اما يك ماجرايي من را به همه اينها وصل ميكند، چي؟..... آن چيزي كه متعلق به من باشد در اين حريم خود شيفتگي من جاي ميگيرد......
تعلق؛ محل من،.... ماشين من،... لباس من،... بچه من و... الي آخر، ...
هر چيزي كه در اين بحث تعلق قرار بگيرد و هر چيزي كه بيايد آن ماجرا را نقض بكند؛ نقض توجه، ستايش، محبت، تعريف و تمجيد و ... هر چيزي بيايد اين را ... .(دشارژ بیرونی)
مثلاً من انتظار دارم، دوست دارم كه بياييد از من تعريف بكنيد وقتي كه اين انجام نميشود، عكس اين انجام ميشود، نقضش كه صورت گرفت، چي ميشود؟ عامل دشارژ پيش ميآيد. درست شد؟ (دشارژ درونی)
ترم چهارم، جلسه اول، زنگ دوم
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#سايت_خبري_عرفان_حلقه
#Mediaerfanekeihani
#erfanekeihani
دشارژ بيروني من در معرض مسايل بيرون هستم. الان شما به من ميرسي ميگويي «كفشش را نگاه كن! اين چه لباسيه! اين چه قيافهاي ...» از اين جور چيزها ....يعني شما به حريم خود شيفتگي من حمله كردند. ...
حريم خود شيفتگي همان حريمي است كه توضيح داديم ....هركسي يك حريمي را دارد .....اين حريم خود شيفتگي؛........ مثلاً شما اگر بگوييد «اين چه ماشيني است كه داري؟» ...
ماشين من مستقل از من است، جدا از من است، .....تازه اگر لگن هم باشد... ربطي به من ندارد.
مثلاً ميگويند «محلشون را نگاه كن! اين هم محله است!».... خوب محله من ....ربطي به خود من ندارد، شخصيت من مستقل از ماشين و لباس و محله و همه اينهاست.....
اما يك ماجرايي من را به همه اينها وصل ميكند، چي؟..... آن چيزي كه متعلق به من باشد در اين حريم خود شيفتگي من جاي ميگيرد......
تعلق؛ محل من،.... ماشين من،... لباس من،... بچه من و... الي آخر، ...
هر چيزي كه در اين بحث تعلق قرار بگيرد و هر چيزي كه بيايد آن ماجرا را نقض بكند؛ نقض توجه، ستايش، محبت، تعريف و تمجيد و ... هر چيزي بيايد اين را ... .(دشارژ بیرونی)
مثلاً من انتظار دارم، دوست دارم كه بياييد از من تعريف بكنيد وقتي كه اين انجام نميشود، عكس اين انجام ميشود، نقضش كه صورت گرفت، چي ميشود؟ عامل دشارژ پيش ميآيد. درست شد؟ (دشارژ درونی)
ترم چهارم، جلسه اول، زنگ دوم
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
#سايت_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_سايمنتولوژي_فرادرماني
#انجمن_مستر_عرفان_کيهاني_حلقه
#سايت_خبري_عرفان_حلقه
#Mediaerfanekeihani
#erfanekeihani
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر