موجودات غیر ارگانیک از منظری دیگر !
خارج کردن روح از بدن (۴)
ترجمه: دکتر سيدرضا جماليان
زارها و فرهنگ گستردهي زار
در بسياري از قسمتهاي جهان به ويژه کشورهاي شرقي آفريقا و تقريباً تمام کشورهاي عربي باور به وجود تعداد بيشماري ارواح مجرد در هوا وجود دارد که اين ارواح جدا شده و گسسته از بدن و مشتاق براي ورود به بدن افراد ديگري هستند. اعتقاد به زار احتمالا از کشور اتيوپي يا حبشه ريشه گرفته و از دستاوردهاي فرهنگي اين کشور آفريقائي با تمدن بسيار کهن است. اين امکان وجود دارد که گاه چند زار با هم به بدن فردي وارد شوند.
يک خانم دکتر زارزدهي ايراني
(يک خانم دکتر - پزشک - که يکي دو سال در جزيرهي قشم به خدمات پزشکي مشغول بوده و در اين مدت با يک دختر خانم بومي که معتقد به فرهنگ زار و زارزدگي بود هم خانه بوده، به زارزدگي مبتلا و ۵ زار وارد بدن او شده بودند که توسط مامازارهاي محلي ۳ زار از بدن او خارج و ۲ زار همچنان در بدن او باقي مانده بود که ايشان براي چارهجوئي به مطب اينجانب مراجعه کرده بود. با موافقت اين همکار گرامي، ايشان در انجمن هيپنوتيزم پزشکي در يک جلسهي عمومي شرکت کرد و با آقاي دکتر علي شريفي- روانپزشک- مشاوره کرده و بعد توسط اينجانب براي مشاوره به مطب يک استاد روانپزشکي هم معرفي يا ارجاع داده شد. در اين دوران او وضعي عادي داشت و در يک درمانگاه کار ميکرد.) «مترجم»
سيماي باليني افراد زار زده بسيار متنوع است و در اکثريت موارد اين پديده در زنان اتفاق ميافتد، به ويژه زناني که تصور ميکنند شوهرشان قصد ازدواج مجدد دارد و يا مشکلات اقتصادي به آنان روي آورده و يا آنها پس از مشاهدهي زني از بستگان که قطعهاي طلا و يا لباس فاخري خريده، دچار حسادت شديدي شدهاند.
مراسم اخراج زار يا زارها براي مرد خانواده از لحاظ اقتصادي بسيار گران تمام ميشود و پس از چند روز مراسم گروهي طبل زدن و انجام حرکات تند و موزون بدني، در مراحلي که بابازارها يا مامازار موفق به شناسائي زار بيماريزا ميشوند، معمولاً براي اينکه او راضي به خروج از بدن بيمار شود، قطعهاي گرانبها از طلا را درخواست ميکنند که اين طلا به نيابت از زار، به فرد بيمار داده ميشود. در اين شرايط شوهر بيمار پس از تحمل اين مخارج سنگين، سعي ميکند تا ديگر دلايل و مقدمات زارزدگي براي همسرش فراهم نشود. به اين ترتيب هميشه سايهي اين تهديد در فضاي خانواده وجود دارد و مرد خانه بايد اين موارد را هم در نظر بگيرد!
اپيدمي يا همهگيري ابتلاي آگاهانه يا ناخودآگاهانه به زارزدگي- گاه با نامهاي ديگر- در خانمها (و گاه در مردان) در شرايط کنوني در قسمتهاي وسيعي از جهان معمول است و در برخي از مناطق با وفور بيشتري ديده ميشود. مانند: سومالي، سودان، مصر و برخي از قسمتهاي ديگر از شمال و شاخ آفريقا، کشورهاي عربي، (و با نامهاي ديگر در) برخي از مناطق ديگر از شرق آفريقا، آمريکاي جنوبي، چين، ژاپن، چند کشور ديگر در شرق آسيا مانند سيلان، جديداً بروز زارزدگي در کشور يهود و در بين يهودياني که با عنوان يهوديهاي باستاني مهاجر به آفريقا، اخيراً از آفريقا به اين کشور بازگردانده شده و يک شبه با جامعهي بسيار متفاوتي روبرو شدهاند، مشاهده ميشود در جواناني که به خدمت سربازي وارد شدهاند، بيشتر است. اين مضمون در ضمن مقالهاي گزارش شده است.
از قرن چهارم ميلادي، گزارشهاي بسيار وحشتناکي از تسخير روحي به جاي مانده است. از جمله فردي با مشخصات ذنو اهل ورونا چنين از اين افراد ياد ميکند: «خيلي سريع رنگ پريدگي در چهرهي آنان پديد ميآمد، با انقباض عضلات، کالبد آنها سختتر و کمي خميده به نظر ميآمد. حدقهي چشم گشادتر شده و کرهي چشمها مانند ديوانگان حرکات تند و سريعي را متحمل ميشد. دهان نيمه باز و دندانها از کف غليظ و کثيفي پوشيده شده بود. لبها بنفشتر و کلفتتر به نظر ميرسيد و گاه صداي دندان قروچهي آنها فضا را پر ميکرد. لبها جمع شده و حرکات پيچشي ترسناکي را به وجود ميآورند و در اين شرايط آنان براي اعتراف نزد کشيش بيتابي ميکردند. در اين زمان آنها کراراً اعترافاتي در زمينهي خطاها و گناهان جنسي را در نزد کشيش و گاه در برابر ديگران از جمله اعضاي خانواده ابراز ميکردند و به خاطر ارتکاب اين گناهان آيندهي خود را در سراي ديگر بسيار وحشتناک پيشبيني ميکردند. در اين گير و دار در ضمن شرح دقيق و مفصلي که ارائه ميدادند، اين افراد که اکثريت آنها را خانمها تشکيل ميدادند، با صراحت از زمان وقوع گناه، محل انجام آن و مردي که شريک گناه بوده سخن ميگفتند...»
هفته نامه پزشکی امروز - شماره 907 - 30 خرداد 1391
خارج کردن روح از بدن (۴)
ترجمه: دکتر سيدرضا جماليان
زارها و فرهنگ گستردهي زار
در بسياري از قسمتهاي جهان به ويژه کشورهاي شرقي آفريقا و تقريباً تمام کشورهاي عربي باور به وجود تعداد بيشماري ارواح مجرد در هوا وجود دارد که اين ارواح جدا شده و گسسته از بدن و مشتاق براي ورود به بدن افراد ديگري هستند. اعتقاد به زار احتمالا از کشور اتيوپي يا حبشه ريشه گرفته و از دستاوردهاي فرهنگي اين کشور آفريقائي با تمدن بسيار کهن است. اين امکان وجود دارد که گاه چند زار با هم به بدن فردي وارد شوند.
يک خانم دکتر زارزدهي ايراني
(يک خانم دکتر - پزشک - که يکي دو سال در جزيرهي قشم به خدمات پزشکي مشغول بوده و در اين مدت با يک دختر خانم بومي که معتقد به فرهنگ زار و زارزدگي بود هم خانه بوده، به زارزدگي مبتلا و ۵ زار وارد بدن او شده بودند که توسط مامازارهاي محلي ۳ زار از بدن او خارج و ۲ زار همچنان در بدن او باقي مانده بود که ايشان براي چارهجوئي به مطب اينجانب مراجعه کرده بود. با موافقت اين همکار گرامي، ايشان در انجمن هيپنوتيزم پزشکي در يک جلسهي عمومي شرکت کرد و با آقاي دکتر علي شريفي- روانپزشک- مشاوره کرده و بعد توسط اينجانب براي مشاوره به مطب يک استاد روانپزشکي هم معرفي يا ارجاع داده شد. در اين دوران او وضعي عادي داشت و در يک درمانگاه کار ميکرد.) «مترجم»
سيماي باليني افراد زار زده بسيار متنوع است و در اکثريت موارد اين پديده در زنان اتفاق ميافتد، به ويژه زناني که تصور ميکنند شوهرشان قصد ازدواج مجدد دارد و يا مشکلات اقتصادي به آنان روي آورده و يا آنها پس از مشاهدهي زني از بستگان که قطعهاي طلا و يا لباس فاخري خريده، دچار حسادت شديدي شدهاند.
مراسم اخراج زار يا زارها براي مرد خانواده از لحاظ اقتصادي بسيار گران تمام ميشود و پس از چند روز مراسم گروهي طبل زدن و انجام حرکات تند و موزون بدني، در مراحلي که بابازارها يا مامازار موفق به شناسائي زار بيماريزا ميشوند، معمولاً براي اينکه او راضي به خروج از بدن بيمار شود، قطعهاي گرانبها از طلا را درخواست ميکنند که اين طلا به نيابت از زار، به فرد بيمار داده ميشود. در اين شرايط شوهر بيمار پس از تحمل اين مخارج سنگين، سعي ميکند تا ديگر دلايل و مقدمات زارزدگي براي همسرش فراهم نشود. به اين ترتيب هميشه سايهي اين تهديد در فضاي خانواده وجود دارد و مرد خانه بايد اين موارد را هم در نظر بگيرد!
اپيدمي يا همهگيري ابتلاي آگاهانه يا ناخودآگاهانه به زارزدگي- گاه با نامهاي ديگر- در خانمها (و گاه در مردان) در شرايط کنوني در قسمتهاي وسيعي از جهان معمول است و در برخي از مناطق با وفور بيشتري ديده ميشود. مانند: سومالي، سودان، مصر و برخي از قسمتهاي ديگر از شمال و شاخ آفريقا، کشورهاي عربي، (و با نامهاي ديگر در) برخي از مناطق ديگر از شرق آفريقا، آمريکاي جنوبي، چين، ژاپن، چند کشور ديگر در شرق آسيا مانند سيلان، جديداً بروز زارزدگي در کشور يهود و در بين يهودياني که با عنوان يهوديهاي باستاني مهاجر به آفريقا، اخيراً از آفريقا به اين کشور بازگردانده شده و يک شبه با جامعهي بسيار متفاوتي روبرو شدهاند، مشاهده ميشود در جواناني که به خدمت سربازي وارد شدهاند، بيشتر است. اين مضمون در ضمن مقالهاي گزارش شده است.
از قرن چهارم ميلادي، گزارشهاي بسيار وحشتناکي از تسخير روحي به جاي مانده است. از جمله فردي با مشخصات ذنو اهل ورونا چنين از اين افراد ياد ميکند: «خيلي سريع رنگ پريدگي در چهرهي آنان پديد ميآمد، با انقباض عضلات، کالبد آنها سختتر و کمي خميده به نظر ميآمد. حدقهي چشم گشادتر شده و کرهي چشمها مانند ديوانگان حرکات تند و سريعي را متحمل ميشد. دهان نيمه باز و دندانها از کف غليظ و کثيفي پوشيده شده بود. لبها بنفشتر و کلفتتر به نظر ميرسيد و گاه صداي دندان قروچهي آنها فضا را پر ميکرد. لبها جمع شده و حرکات پيچشي ترسناکي را به وجود ميآورند و در اين شرايط آنان براي اعتراف نزد کشيش بيتابي ميکردند. در اين زمان آنها کراراً اعترافاتي در زمينهي خطاها و گناهان جنسي را در نزد کشيش و گاه در برابر ديگران از جمله اعضاي خانواده ابراز ميکردند و به خاطر ارتکاب اين گناهان آيندهي خود را در سراي ديگر بسيار وحشتناک پيشبيني ميکردند. در اين گير و دار در ضمن شرح دقيق و مفصلي که ارائه ميدادند، اين افراد که اکثريت آنها را خانمها تشکيل ميدادند، با صراحت از زمان وقوع گناه، محل انجام آن و مردي که شريک گناه بوده سخن ميگفتند...»
هفته نامه پزشکی امروز - شماره 907 - 30 خرداد 1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر