انواع روزی !
روزي دو نوع است: روزي آسماني، روزي زمیني؛
روزي زميني را گفته «لَيس للاِنسان الّا ما سَعي» (نجم 39) قانون گذاشته، اين قانونمند است، گفته هر چه تلاش كنيد، همانقدر بدست مي آوريد، اين قانون است.
اما روزي آسماني: اين روزي آسماني است و روزي آسماني خودش دو بخش است مثبت و منفي. شرّ: تشعشع شرّ مي شود، روزي شرّ، تشعشع خير ميشود، روزی خير، ميگويد اين را هدايتش كنيد، مي گويد آن را سياهش كنيد، بگذاريدش سركار، بگذاريد آنجا هي بنشيند سرش را با پولهايش گرم كند، سركارش بگذاريد. سركارش مي گذارند «وَ مَن يَعشُ عن ذِكرِ الرحمنِ نُقَيّض لَهُ شَيطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ» (زخرف 36) «هر كسي از رحمانيت خدا فارغ شود من خودم شيطاني بر او ميگمارم تا با او همراه و قرين باشد» من خودم شيطان را ميگذارم روي كلهات!
«يهدي من يشاء و يضل من يشاء» بحث دلبخواهي و بحث پارتيبازي و اينها نيست، قانونمند است، قانون بازتاب است كه تعيين مي كند، ما مورد هدايت قرار بگيريم يا مورد ضلالت قرار بگيريم. يك نفر وقتي كه اشتياق كار شرّ دارد، يك چيزهايي به فكرش مي رسد، آن هم آگاهي هست، يك چيزهايي به فكرش مي رسد كه اصطلاحاً ميگویيم، اين چه جوري است؟ نابغه است. نبوغ است ديگر، نبوغ هم الهام است در واقع به نوعي، نمي دانيم اصلاً چطوري این الهام به او شده است و از اينور هم نبوغ مثبت و نبوغ منفي را داريم.
دوره 2 - استاد طاهری
روزي دو نوع است: روزي آسماني، روزي زمیني؛
روزي زميني را گفته «لَيس للاِنسان الّا ما سَعي» (نجم 39) قانون گذاشته، اين قانونمند است، گفته هر چه تلاش كنيد، همانقدر بدست مي آوريد، اين قانون است.
اما روزي آسماني: اين روزي آسماني است و روزي آسماني خودش دو بخش است مثبت و منفي. شرّ: تشعشع شرّ مي شود، روزي شرّ، تشعشع خير ميشود، روزی خير، ميگويد اين را هدايتش كنيد، مي گويد آن را سياهش كنيد، بگذاريدش سركار، بگذاريد آنجا هي بنشيند سرش را با پولهايش گرم كند، سركارش بگذاريد. سركارش مي گذارند «وَ مَن يَعشُ عن ذِكرِ الرحمنِ نُقَيّض لَهُ شَيطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ» (زخرف 36) «هر كسي از رحمانيت خدا فارغ شود من خودم شيطاني بر او ميگمارم تا با او همراه و قرين باشد» من خودم شيطان را ميگذارم روي كلهات!
«يهدي من يشاء و يضل من يشاء» بحث دلبخواهي و بحث پارتيبازي و اينها نيست، قانونمند است، قانون بازتاب است كه تعيين مي كند، ما مورد هدايت قرار بگيريم يا مورد ضلالت قرار بگيريم. يك نفر وقتي كه اشتياق كار شرّ دارد، يك چيزهايي به فكرش مي رسد، آن هم آگاهي هست، يك چيزهايي به فكرش مي رسد كه اصطلاحاً ميگویيم، اين چه جوري است؟ نابغه است. نبوغ است ديگر، نبوغ هم الهام است در واقع به نوعي، نمي دانيم اصلاً چطوري این الهام به او شده است و از اينور هم نبوغ مثبت و نبوغ منفي را داريم.
دوره 2 - استاد طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر