۱۳۹۲-۱۰-۰۷

شُکر وجودي !

شُکر وجودي !

شكر ممكن است زباني شود، قلبي شود، وجودي شود و ممكن است كه از اين هم فراتر باشد يعني نتوانيم بگوييم آيا وجود ما او را در بر گرفته است يا او وجود ما را در بر گرفته است و يا ادغام شديم فراتر از وجود است. يعني يك جايي مرز اينها ... هميشه يك جايي دارد كه آنجا غيرقابل تعريف است.
يعني كسي مي‌گويد همه‌ وجود من را شكر گرفته است ولي در يك صورتي است كه نمي‌داند تو او را گرفتي يا او تو را گرفته است، يعني يك چيزي فراتر از اين ماجراها وجود دارد، باز نمي‌توانيم تعريفش كنيم.
بنابراين يك اشارات كلّي مي‌كنيم، دوستاني كه احساس‌هايي دارند و مي‌دانند كه چيز غريبي در آنها هست كه آگاهي‌اش دارد به آن‌ها مي‌گويد كه ما شكر شما هستيم، شكري هستيم از وجود شما بدون اينكه نياز به كلام باشد، دوباره سؤال كنم چند نفر از دوستان‌مان به اين تجربه نزديك شدند؟ در واقع اين هم يكي از آن موردهايي است كه در مسير براي ما پيش مي‌آيد، دنبالش هستيم كه در واقع ندانيم كه ما هستيم كه مي‌گوييم يا اوست كه مي‌گويد.
فقط اين ميان ما هستيم و يك موج شعف و شادي بي‌علّت، علتي براي شعف در اين حالت وجود ندارد ولي مي‌بينيم كه يك شادي قلبي، يك شعف قلبي، نمي‌دانيم وجودي هر چه اسم بگذاريم اشتباه است ولي يك شادي دروني، يك شعف دروني ما را احاطه كرده است بيشتر از اين كلام ياري نمي‌دهد.
سؤال:
نشاني از خبر خوب نمي‌تواند باشد؟
پاسخ:
نه اصلاً ارتباطي به خبرها، بازي‌هاي نمي‌خواهم بگويم كودكانه، بازي‌هاي انساني است. ما نشستيم منتظر خبريم، خبر خوبي بيايد، اين مستقل از خبر است، مي‌خواهد خبر خوب بيايد، مي‌خواهد خبر بد بيايد، كسي كه در اين حالت است از اين سرمستي اين قضيه برخوردار است ربطي به خبر خوب و بد ندارد. هر آن ممكن است خبر خوب بيايد، ممكن است خبر بد بيايد.
س: .............. ج: بالاخره با يك زبان‌هايي دارند صحبت مي‌كنند، همين چيزهاست. صحبت از يك سري شعف‌هايي است «چنان مستم من امروز كه از چنبر برون جستم من امروز» يعني يك چيزهايي مي‌گويند که شايد همين احساس‌هاست ما دقيقاً هم نمي‌دانيم، بعضي از مواقع مسايل آنها را ولي از همين قضايا ناشي مي‌شود.


دوره 2 - استاد طاهري 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر