۱۳۹۲-۱۱-۰۳

انرژی نوع دوم !

انرژی نوع دوم !

یک بحث این که انسان مثل یک گداست در واقع گدای:
1- محبت 2- توجه 3- تعریف و تمجید 4- ستایش
و این جور چیزهاست.

مسائلی هست که وقتی ما در معرضشان قرار می گیریم
نوعی انرژی در ما به وجود می آید
مثلا وقتی ما خسته هستیم و یا گرسنه هستیم به محض این که یکی از ما تعریفی بکند یا ستایشی بکند و یا توجه و محبتی بکند می بینیم که بلافاصله از ما رفع خستگی شد و گرسنــگی ما هم بر طرف شد.

این مسئله را کسی نیست که تجربه نکرده باشد !

مجموعه اینها ایجاد نوعی انرژی می کند که ربطی به انرژی نوع اول (بنزین سلــولی) که ناشـــی از مصرف غذا است و با غذا خوردن به آن می رسیم ندارد.

انرژی نوع دوم هیچ ارتباطی به انــــرژی نوع اول ندارد
و تازه در ما می تواند تا حد زیادی جبران انرژی نوع اول را داشته باشد.

پس این ماجرا در ما ایجاد انرژی نوع دوم می کند
و معکوسش می تواند انرژی ما را ببلعد !

یعنی کافی است که یک اتفاقی رخ دهد یکی حال ما را به اصطلاح بگیرد.
مثلا کافی است به یکی بگوئیم که این چه قیافه ای است
این چه لباسی است.
در این صورت میتوانیم انرژی او را ببلعیم
و او در واقع دشارژ می شود !

و اگر کاملا استراحت کرده باشد
و غذا خوب خورده باشد
و همه این چیزها درست باشد
به محض این که به او برسیم
و این حال گیری را انجام بدهیم
او انگار اصلا ناهار نخورده و استراحت نکرده
انرژی او بلعیده میشود.

این به این معنا نیست که ما انرژی او را بلعیدیم
و انرژی ما زیاد بشود
البته در مسائل منفی این موضــوع هست
که انرژی دیگران را می بلعند !

دوره 4 - استاد طاهری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر