سادیسم(دیگر آزاری)، مازوخیسم(خودآزاری)، سرقت های مرضی، کشتارهای مسلحانه در جوامع پیشرفته، هم جنس گرائي ...
بچه تحت شرایط دیکتـاتوری این نظم را می پذیرد !
اما تضاد با او ادامه دارد تا اولین فرصتی که برای بروز پیدا کند. معمولا این طغیان و تقابل در دوران بلوغ است که استقلال نسبی پیدا بشود، البته برای هر کس در یک سنی است و عمدتا در سن بلوغ !
مثلا شما داخل اتوبوس می بینید یک نفر تیغ کشید روی صندلی اتوبوس یا کیوسک تلفن آسیب دیده یا قطار دارد میرود سنگ پرتاب میشود به سمت قطار. این رفتارهای خرابکارانه ما را به این فکر فرو میبرد که کسی که این خرابکاری را کرده به چه خوشحالی رسیده و به چی رسیده؟
چون انسان بی دلیل هیچ کاری را انجام نمی دهد یا انگیزه آگاهانه دارد یا نا آگاهانه. مثلا ما یک دختر 16 ساله داشتیم که مشکلش این بود که از خانواده بسیار ثروتمند بوده و میرفته داخل سوپر مارکت یک چیزی بی ارزش مثل آدامس و شکلات ساده میگذاشته تو جیبش. چیزی که برای خانواده ثروتمند خیلی سنگین است.
روانشناسان میگویند این بیماری است اما بیماری نیست !
پشت ماجرا را اگر بررسی کنیم میبینیم که این دختر به چی می رسد و حالا موردهای مشابه زیاد است. این دختر وقتی وارد سوپر مارکت میشده آنجا برایش سمبل نظم بوده و این نظم به طور ناخود آگاه به خاطر این که از بچگی به صورت دیکتاتوری به او القا شده الان نظم زده شده و هر چه می بیند که سمبل نظم است ناخود آگاه از آن خاطره بدی دارد و طغیان میکند. یک دفعه طغیان نرم افزاری بر پا میشود و دچار زدگی می شود. به محض اینکه نظم جایی و یا منطق چیزی به هم بخورد دل او خنک می شود.
آن کسی که داخل اتوبوس می شود و لذت میبرد از اینکه تیغ بکشد روی صندلی اتوبوس، یکی از مصادیق نظم زدگی است !
آیا این مساله می تواند باشد یا نه؟
عکس این قضیه هم داریم و بچه هایی که در کودکی شلوغ هستند بزرگ میشوند آرام می شوند. ما مساله کلی داریم با عنوان زدگی. این در هر چیزی می تواند صدق کند، حالا در نظم یا مساله دیگری. این عامل زدگی تاثیر گذار است.
موضوعاتی که اینجا صحبت میکنیم یک علتش در تشعشع دفاعی ممکن است باشد و ما برای هر رفتار غیر عادی دفاعی هم کار میکنیم و یک علتش هم ممکن است بینشی باشد !
دوره 3- استاد طاهری
بچه تحت شرایط دیکتـاتوری این نظم را می پذیرد !
اما تضاد با او ادامه دارد تا اولین فرصتی که برای بروز پیدا کند. معمولا این طغیان و تقابل در دوران بلوغ است که استقلال نسبی پیدا بشود، البته برای هر کس در یک سنی است و عمدتا در سن بلوغ !
مثلا شما داخل اتوبوس می بینید یک نفر تیغ کشید روی صندلی اتوبوس یا کیوسک تلفن آسیب دیده یا قطار دارد میرود سنگ پرتاب میشود به سمت قطار. این رفتارهای خرابکارانه ما را به این فکر فرو میبرد که کسی که این خرابکاری را کرده به چه خوشحالی رسیده و به چی رسیده؟
چون انسان بی دلیل هیچ کاری را انجام نمی دهد یا انگیزه آگاهانه دارد یا نا آگاهانه. مثلا ما یک دختر 16 ساله داشتیم که مشکلش این بود که از خانواده بسیار ثروتمند بوده و میرفته داخل سوپر مارکت یک چیزی بی ارزش مثل آدامس و شکلات ساده میگذاشته تو جیبش. چیزی که برای خانواده ثروتمند خیلی سنگین است.
روانشناسان میگویند این بیماری است اما بیماری نیست !
پشت ماجرا را اگر بررسی کنیم میبینیم که این دختر به چی می رسد و حالا موردهای مشابه زیاد است. این دختر وقتی وارد سوپر مارکت میشده آنجا برایش سمبل نظم بوده و این نظم به طور ناخود آگاه به خاطر این که از بچگی به صورت دیکتاتوری به او القا شده الان نظم زده شده و هر چه می بیند که سمبل نظم است ناخود آگاه از آن خاطره بدی دارد و طغیان میکند. یک دفعه طغیان نرم افزاری بر پا میشود و دچار زدگی می شود. به محض اینکه نظم جایی و یا منطق چیزی به هم بخورد دل او خنک می شود.
آن کسی که داخل اتوبوس می شود و لذت میبرد از اینکه تیغ بکشد روی صندلی اتوبوس، یکی از مصادیق نظم زدگی است !
آیا این مساله می تواند باشد یا نه؟
عکس این قضیه هم داریم و بچه هایی که در کودکی شلوغ هستند بزرگ میشوند آرام می شوند. ما مساله کلی داریم با عنوان زدگی. این در هر چیزی می تواند صدق کند، حالا در نظم یا مساله دیگری. این عامل زدگی تاثیر گذار است.
موضوعاتی که اینجا صحبت میکنیم یک علتش در تشعشع دفاعی ممکن است باشد و ما برای هر رفتار غیر عادی دفاعی هم کار میکنیم و یک علتش هم ممکن است بینشی باشد !
دوره 3- استاد طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر