سمبولیک بوده یعنی در قالب کشف رمز است !
مثلا فرض کنید می گوید « قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس»
کشف رمز می خواهد
آنجا که می گوید « و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه »
آیا خدا نیاز داشته به ملائک بگوید که من می خواهم در ارض یک جانشین قرار بدهم؟!
اصلا وقتی میگه "و اذ قال ربک : وقتی گفت "
وقتی یعنی جایی که زمان جاری است !
آیا بر خدا زمان جاری است؟!
« ثم عرضهم علی الملائکه »:
سپس، سپس یعنی زمان آیا بر خدا زمان جاری است؟!
آنجا که گفت جانشین میخواهم قرار بدهم
که ملائک گفتند خونها می ریزد و فسادها می کند کشف رمز است !
به ما دارد میگوید آنجا زمان نبود تا به ملائک گفت آنها همه چرخه را دیدند !
و گفتند: « اتجعل فیها من یفسد فیها و یفسک الدماء »
موجودی را می گذاری که خونها بریزد و فسادها کند ملائک فقط توانستند خونریزی و فساد ما را ببینند بخش دیگر را ندیدند !
چرا ندیدند؟!
چون عشق را نمیفهمیدند !
یک بچه به بزرگ نگاه میکند می بیند که دارند دعوا میکنند بچه یک سری مسائل را نمیداند
یک بچه نگاه میکند می بیند که یکی برای یکی جوکی تعریف کرد و می بیند به هم زهایی گفتند و این گفت و آن یکی خندید بعد بچه میگوید که اینها چرا خندیدند؟!
بچه با افکار کودکانه خودش نمیفهمد که منظور بزرگتر چه بود !
بنابراین ملائکه در تمام بارگاه خلقت یک دانه جوک نساختند !
یعنی نمی توانستند بسازند !
بنابراین از بالا به ما نگاه کردند دیدند که ما خون ریختیم ولی عشق را نمی فهمند !
ملائک ندانست که عشق چیست بخواه جام شراب و به خاک آدم ریز لذا این آیات فقط ف رمز میخواهدبحث ظاهر و باطن را گفتیم.ما تصور ذهنی می کنیم می گویند
خداوند رو کرد به ملائک و ما با آب و تاب هم تعریفش می کنیم !
انگار که آنجا بودند وقتی خدا رو کند
یعنی خدا رو دارد !
یک صورتی دارد !
و ملائک هم گفتند خدایا این را قرار میدهی که خونها بریزد و فسادها بکند !
اما او گفت من چیزی میدانم که شما نمیدانید !
چرا گفت من چیزی میدانم که شما نمیدانید؟!
اینجا دوباره رمز است رمز خاک و آتش !
اگر شیطان سجده میکرد چه میشد؟!
اصلا ما این ارض را نداشتیم !
و شیطان گفت:
« انا خیر منه: من از او بهترم»
و « خلقتنی من نار و خلقته من طین »:
من را از آتش آفریدی او را از خاک آفریدی !
در بارگاه الهی نه خاک معنی میدهد نه آتش !
دوره 4 - استاد طاهری
مثلا فرض کنید می گوید « قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس»
کشف رمز می خواهد
آنجا که می گوید « و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه »
آیا خدا نیاز داشته به ملائک بگوید که من می خواهم در ارض یک جانشین قرار بدهم؟!
اصلا وقتی میگه "و اذ قال ربک : وقتی گفت "
وقتی یعنی جایی که زمان جاری است !
آیا بر خدا زمان جاری است؟!
« ثم عرضهم علی الملائکه »:
سپس، سپس یعنی زمان آیا بر خدا زمان جاری است؟!
آنجا که گفت جانشین میخواهم قرار بدهم
که ملائک گفتند خونها می ریزد و فسادها می کند کشف رمز است !
به ما دارد میگوید آنجا زمان نبود تا به ملائک گفت آنها همه چرخه را دیدند !
و گفتند: « اتجعل فیها من یفسد فیها و یفسک الدماء »
موجودی را می گذاری که خونها بریزد و فسادها کند ملائک فقط توانستند خونریزی و فساد ما را ببینند بخش دیگر را ندیدند !
چرا ندیدند؟!
چون عشق را نمیفهمیدند !
یک بچه به بزرگ نگاه میکند می بیند که دارند دعوا میکنند بچه یک سری مسائل را نمیداند
یک بچه نگاه میکند می بیند که یکی برای یکی جوکی تعریف کرد و می بیند به هم زهایی گفتند و این گفت و آن یکی خندید بعد بچه میگوید که اینها چرا خندیدند؟!
بچه با افکار کودکانه خودش نمیفهمد که منظور بزرگتر چه بود !
بنابراین ملائکه در تمام بارگاه خلقت یک دانه جوک نساختند !
یعنی نمی توانستند بسازند !
بنابراین از بالا به ما نگاه کردند دیدند که ما خون ریختیم ولی عشق را نمی فهمند !
ملائک ندانست که عشق چیست بخواه جام شراب و به خاک آدم ریز لذا این آیات فقط ف رمز میخواهدبحث ظاهر و باطن را گفتیم.ما تصور ذهنی می کنیم می گویند
خداوند رو کرد به ملائک و ما با آب و تاب هم تعریفش می کنیم !
انگار که آنجا بودند وقتی خدا رو کند
یعنی خدا رو دارد !
یک صورتی دارد !
و ملائک هم گفتند خدایا این را قرار میدهی که خونها بریزد و فسادها بکند !
اما او گفت من چیزی میدانم که شما نمیدانید !
چرا گفت من چیزی میدانم که شما نمیدانید؟!
اینجا دوباره رمز است رمز خاک و آتش !
اگر شیطان سجده میکرد چه میشد؟!
اصلا ما این ارض را نداشتیم !
و شیطان گفت:
« انا خیر منه: من از او بهترم»
و « خلقتنی من نار و خلقته من طین »:
من را از آتش آفریدی او را از خاک آفریدی !
در بارگاه الهی نه خاک معنی میدهد نه آتش !
دوره 4 - استاد طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر