اهميت صاحب حفاظ بودن در عبادات
اصولا وقتيکه به سمت شبکه مثبت مي رويم، شبکه منفي واکنش نشان مي دهد، فرض کنيد شروع به گفتن ذکري مي کنيد، هدف شما از گفتن ذکر چيست؟ به محض اينکه اين کار را مي کنيد حمله شروع مي شود، يکي حمله از سوي شبکه منفي و يکي هم مداخله موجودات غير ارگانيک (حمله از سوي موجودات غير ارگانيک)،
مثلا يک کسي (کالبد ذهني) قبلا خودش ذکر مي گفته، وابسته به ذکر است، الان تا شما ذکر مي گوئيد ممکن است خصوصياتي در شما را با خودش مشترک پيدا بکند و بخواهد يکبار ديگر از دريچه چشم شما و ديد شما، در اين دنيا سهيم بشود، بستگي به نوع وابستگي دارد
« فاذا قرات القران فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم - پس چون قرآن مي خواني از شيطان مطرود به خدا پناه بر سوره مبارکه نحل آيه 98 »
و يا ما مي گوئيم « اعوذ بالله من الشيطان الرجيم »
اين خودش حلقه است، با گفتن اينکه من به خدا پناه مي برم مشکل حل نمي شود، وقتيکه واقعاً کسي بخواهد انجيل، کتاب مقدس و هر کاري که نيت آن کمال است حمله شروع مي شود، آنقدر حمله شديد مي شود که شخص را کله پا مي کند،
ما در کارهاي خودمان بدون حفاظ وارد هيچ ماجرائي نمي شويم، به همين دليل ما در دوره يک گفتيم تا اطلاع ثانوي هيچ کاري نکنيم، مثلا در دوره 7 تازه حفاظ حلقه اعوذ بالله را مي گيريم، و آنجا متوجه مي شويم ماجرا چيست، هيچ چيزي را بدون حفاظش وارد نمي شويم،
حفاظ يعني چه؟ کسي که مي خواهد برود به ميدان جنگ، آيا با کفش پاشنه بلند و ... مي رود، نه نمي رود، کلاه خود، تجهيزات، جليقه ضد گلوله، دستور العملها، ورزيدگي و ... همه اينها را دارد. بنابراين هر حيطه اي براي خودش شرايط خاص خودش را مي خواهد و بدون آن شرايط رفتن، ايجاد مشکلاتي مي کند،
مثلا در قرآن در آغاز سوره مبارکه بقره مي خوانيم « الم، ذلک الکتاب لاريب فيه هدي للمتقين - اين است کتابي که در ]حقانيت[ آن هيچ ترديدي نيست و مايه هدايت تقوي پيشگان است » اين کتاب براي متقين است، متقين کساني هستند که حفاظهاي اوليه، پوششهاي اوليه را بدست آورده اند،
متقين يعني صاحب پوشش، صاحب حفاظ، يعني اول آمدند مجهز شدند، پوتين پوشيده، کلاه خود سرش کرده و ... ما اينکار را مي کنيم، ما کاري نداريم که افراد در زندگي خصوصي خود مي خواهند چکار بکنند، ما مداخله نمي کنيم، در چارچوبي که ما حرکت مي کنيم اينطوري حرکت مي کنيم، در عرفان اينطور است، اتصالهاي اصلي براي ما خيلي مهم است،
ايشان سوال کردند که پس ما از چه کسي بپرسيم، گفتم از خودش، از اتصال اصلي هر اطلاعاتي قرار باشد بخواهيم مي گيريم، فستقيموااليه، مستقيم به خودش نگاه مي کنيم، مستقيم از خودش مي گيريم، اگر قرار باشد به ما اطلاعات بدهد، ما اتصال داشته باشيم، شرايطش را ايجاد کرده باشيم، اشتياق و همه اين مسائل، پاسخمان را هم دريافت مي کنيم.
دوره تي دي - جلسه 5 - استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر