تئوري ميدان شعوري
ما ميدونيم که يک ذره در ميدانهاي مختلف در عالم هستي تحت تاثيره، در اکوسيستم تحت تاثير ميدانهاي مختلفي قرار داره مثل ميدان گرانشي، ميدان الکترو مغناطيسي و هسته ضعيف و هسته قوي همه اينها و اين رو هم ميدوينم که رفتار هر ذره در هر يک از اين ميدانها رفتاري مشخصه، يعني براي دنياي علم کاملا مشخصه که يک ذره داراي رفتاري مشخص و معين هست.
اما ميدان ديگري رو ما داريم که به وجود اون به صورت تجربي مي تونيم پي ببريم و فعلا اون چيزهاي لازم براي نشان دادنش نيست و اين ميدان ميدان شعوريست که در اون رفتار هر ذره تابع قوانين و قواعد ديگري ميشه و از اون قواعد قبلي پيروي نميکنه و تابع شعور مافوق خودش ميشه.
مثال بزنم خدمت شما در يک گرفتگي عروق کرونرمولکولهاي کلسترولي که جمع شده، مولکول هست ديگه سلول نيست که ما بهش دستور بديم و ترانسفر اطلاعات بکنيم و بهش اطلاعات انتقال بديم، خوب ما قبلا در بحث هاي قبليمون راجع به انتقال اطلاعات، ترانسفر اطلاعات و اينها صحبت کرديم ديگه، درست شد يا نه، گفتيم که ما به سلول راه پيدا مي کنيم، از مرز ژن عبور مي کنيم و ميريم برنامه ريکاوريش رو مياريم بالا و برنامه ريکاوري مياد و از اونجا به بعد يه ماجرايي رقم ميخوره که آشنا هستيم، اما ما با يک مولکول کلسترول چيکار بايد بکنيم؟ شما تجربه کرديد مثلا يک زائده استخواني ديگه مولکول هاي است و از حالت چيز خارج شده و تبديل به يک جسم سلب شده، به مولکول هايي تبديل شده اينها رو چي کارش کنيم؟ آيا اين تجربه رو اين گروه داره که در خصوص همچين مسائلي نتيجه گرفته باشه؟ داريم؟ خوب پس چگونه، چگونه مولکول از ما دستور گرفته و در واقع چگونه يه دفعه مشاهده کرديم که اون زائده سلب، ابتدا مثلا نرم شده بعد يه دفعه ديديم که يواش يواش محو شده يا يه دفعه محو شده؟ مثلا در خيلي از موارد به اصطلاح توده هاي، ما با توده هاي مرده اي سر و کار داريم که ديگه بايد به صورت مولکولي بايد به اونها نگاه کنيم نه سلول، که با سلول طبق اون تئوري هايي که داشتيم دستور بديم،
بنابراين ما يک ميداني رو داريم، ميدان شعوري، که با ميدان شعوريست که تغييرات چيدماني نرم افزاري و رفتارهاي ذرات و رفتار ذره و شکل پذيري و همه اينها در واقع اونجا قابل بررسي، قابل ايجاد و قابل نتيجه گيري ميشه.
Psy. GB. 1383
استاد طاهري
ما ميدونيم که يک ذره در ميدانهاي مختلف در عالم هستي تحت تاثيره، در اکوسيستم تحت تاثير ميدانهاي مختلفي قرار داره مثل ميدان گرانشي، ميدان الکترو مغناطيسي و هسته ضعيف و هسته قوي همه اينها و اين رو هم ميدوينم که رفتار هر ذره در هر يک از اين ميدانها رفتاري مشخصه، يعني براي دنياي علم کاملا مشخصه که يک ذره داراي رفتاري مشخص و معين هست.
اما ميدان ديگري رو ما داريم که به وجود اون به صورت تجربي مي تونيم پي ببريم و فعلا اون چيزهاي لازم براي نشان دادنش نيست و اين ميدان ميدان شعوريست که در اون رفتار هر ذره تابع قوانين و قواعد ديگري ميشه و از اون قواعد قبلي پيروي نميکنه و تابع شعور مافوق خودش ميشه.
مثال بزنم خدمت شما در يک گرفتگي عروق کرونرمولکولهاي کلسترولي که جمع شده، مولکول هست ديگه سلول نيست که ما بهش دستور بديم و ترانسفر اطلاعات بکنيم و بهش اطلاعات انتقال بديم، خوب ما قبلا در بحث هاي قبليمون راجع به انتقال اطلاعات، ترانسفر اطلاعات و اينها صحبت کرديم ديگه، درست شد يا نه، گفتيم که ما به سلول راه پيدا مي کنيم، از مرز ژن عبور مي کنيم و ميريم برنامه ريکاوريش رو مياريم بالا و برنامه ريکاوري مياد و از اونجا به بعد يه ماجرايي رقم ميخوره که آشنا هستيم، اما ما با يک مولکول کلسترول چيکار بايد بکنيم؟ شما تجربه کرديد مثلا يک زائده استخواني ديگه مولکول هاي است و از حالت چيز خارج شده و تبديل به يک جسم سلب شده، به مولکول هايي تبديل شده اينها رو چي کارش کنيم؟ آيا اين تجربه رو اين گروه داره که در خصوص همچين مسائلي نتيجه گرفته باشه؟ داريم؟ خوب پس چگونه، چگونه مولکول از ما دستور گرفته و در واقع چگونه يه دفعه مشاهده کرديم که اون زائده سلب، ابتدا مثلا نرم شده بعد يه دفعه ديديم که يواش يواش محو شده يا يه دفعه محو شده؟ مثلا در خيلي از موارد به اصطلاح توده هاي، ما با توده هاي مرده اي سر و کار داريم که ديگه بايد به صورت مولکولي بايد به اونها نگاه کنيم نه سلول، که با سلول طبق اون تئوري هايي که داشتيم دستور بديم،
بنابراين ما يک ميداني رو داريم، ميدان شعوري، که با ميدان شعوريست که تغييرات چيدماني نرم افزاري و رفتارهاي ذرات و رفتار ذره و شکل پذيري و همه اينها در واقع اونجا قابل بررسي، قابل ايجاد و قابل نتيجه گيري ميشه.
Psy. GB. 1383
استاد طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر