حال، این سؤال مطرح می شود که چگونه باید با ظلم مقابله کرد. رفع ظلم و ایجاد عدالت به دو صورت امکان پذیر است؛ یکی این که با دستیابی انسان ها به درک و آگاهی، عدالت به خودی خود و به عنوان پیامد آن آگاهی در هستی محقق شود که در اینصورت ارزشمند و ماندگار خواهد بود. دعوت هایی مانند ندای "هل من ناصر ینصرنی" امام حسین(ع)، یکی از بارز ترین شاخص های ظلم ستیزی در طول تاریخ است که کسانی به آن پاسخ گفته اند که به آگاهی لازم رسیده اند. این دعوت عاری از معنا و مفهوم استیصال، و تنها برای ایجاد آخرین فرصت برای به خود آمدن و اندیشیدن است؛ فرصتی برای تفکر درباره کمال خود و برای تصمیم گیری درباره رفع ظلم و ایجاد عدالت که رابطه تنگاتنگ با کمال دارد. این پیام که "آیا کسی هست که من را یاری کند؟" سمبل "ظلم ستیزی" و "حق طلبی" و یک پیام ماندگار در تاریخ است که علی رغم گذشت قرنها از آن، هنوز هم باقی و تاثیر گذار است. این پیام در تاریخ ثبت شده است تا ما ظلم ستیزی را به درستی معنا کنیم.
راه دیگر این است که پیاده شدن عدالت، متکی به یک عامل جبری از بیرون باشد که طبیعتاً این عدالت جبری و وابسته به عامل زور، فاقد ماندگاری و ارزشمندی است. هیچ یک از فرستادگان الهی برای جاری کردن عدالت، متوسل به زور نشده اند. زیرا خداوند حاکمی نیست که با اتکاء به امکانات و قدرت خود و یا با چنین فرمانی به آنها بخواهد ظلم را سرکوب و عدالت را حاکم کند و اگر چنین بود، عدالتی که اولیای او در جهت برقراری آن کوشیده اند، اثر ماندگار نداشت.
مقاله ی « ظلم چیست »
استاد محمد علی طاهری
راه دیگر این است که پیاده شدن عدالت، متکی به یک عامل جبری از بیرون باشد که طبیعتاً این عدالت جبری و وابسته به عامل زور، فاقد ماندگاری و ارزشمندی است. هیچ یک از فرستادگان الهی برای جاری کردن عدالت، متوسل به زور نشده اند. زیرا خداوند حاکمی نیست که با اتکاء به امکانات و قدرت خود و یا با چنین فرمانی به آنها بخواهد ظلم را سرکوب و عدالت را حاکم کند و اگر چنین بود، عدالتی که اولیای او در جهت برقراری آن کوشیده اند، اثر ماندگار نداشت.
مقاله ی « ظلم چیست »
استاد محمد علی طاهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر