معناي زندگي چيست؟ (4)
بخشي از گفتار استاد طاهري - كرج 88
خُب؟ بنابر اين اينها اينو ميرسونه که درک جمال يار، درک جمال يار، پس خيلي با دقّت مراقب، حالا يکدفعه اگر که ما اين مطلب نهادينه بشه، يکدفعه مي بينم که اصلا پا، قدم گذاشتنمون هم، خُب حرف زدنمون، نگاه کردنمون، همه مسايل وجودي ما ميره توي يک چيزي که، نميدونم ميتونم منظورمو برسونم يا نه؟ حالا، حالا قبلا بي محابا بوده، هتک حرمت هر جزيي از اجزاي جهان هستي، الان يکدفعه خودمونو جمع و جور مي کنيم و به درک جمال يار نائل ميشيم، خُب؟ به درک جمال يار نائل شديم، پيوند اجزا رو متوجه ميشيم، عقل کلّ اينه، عقل کلّ، همه چي با هم ارتباط داره، ما با هم ارتباط داريم، ما در واقع يک تن واحده ايم، همه امون در واقع وجهي از وجه هاي الهي رو تشکيل داديم و بعد متوجه اهميتها ميشيم، لذا زندگي يک معناي ديگري پيدا ميکنه،
زندگي باغ تماشاي خداست
خُب؟ زندگي باغ تماشاي خداست، يعني زندگي در واقع تماشاي، باغ تماشاي خداست.عرصه لشکرکشي و چي و فلان و بيسان و اين حرفا نيست، از اون تفکر تنازع بقا، چي شد؟ اومديم بيرون، يکدفعه زندگي شد باغ تماشاي خدا، خُب و کِي انسان به اين مطلب بايد برسه؟ و اينها نميدونيم، ولي قراره که رمز خاک و آتش، دوستان در جريان هستن، اين رمز خاک، آتش و خاموش ميکنه، اينکه ميگه من از آتشم و او خاکه و اينا، رمز خاک و باد وآب و آتش رو که صحبت کرديم ديگه در خدمت دوستان، حالا دوستان هم که تو مجموعه هاي مربيا هستن، اگه نشنيدن ان شاء الله اينا رو از طريق دوستان مربي به هر حال در جريان خواهند گرفت، خُب اين رمزم ديگه داره باز ميشه، ديگه زمان از حالا به بعد ميره که اين رمزا باز شه و نحوه تسلّط شيطان، چه جوري ما رو دچار کثرت کرد؟ نفوذ از ستاد، راههاي نفوذ از ستاد و بقيه مسايل اينها شناخته شد، داره آشکار ميشه، خُب؟ آتش درون، آتش بيرون، آتش، آتش درون چيه؟ شيطان، چي با ما زاده ميشه؟ فالهمها فجورها و تقواها، شيطان، شيطان بيرون نيست که، شيطان کار گذاشته شده. اما آتش بيرون چيه؟ پاسداران هستي، ويروسهاي غير ارگانيک، يعني عامل دروني، عامل بيروني، اينها به اصطلاح ماموريتي رو دارن که، حالا ما متوجه شديم چرا به ما حمله ميشه، دو کار شروع کرديم: يکي پاکسازي، دو حفظ حريم، چه جوري؟ با رعايت احترام هستي، درست شد يا نه؟ قديم گفتن بگين بسم الله، خُب؟ چي ميشه؟ دور ميشه، حالا شما بگو بسم الله ببينم دور ميشه؟ ميشه؟ دور ميشه؟ شما گفتين بسم الله، نه، بسم الله، من اينم بگم که تاکيد کنم که بحث خيلي مهميه خُب؟
بخشي از گفتار استاد طاهري - كرج 88
خُب؟ بنابر اين اينها اينو ميرسونه که درک جمال يار، درک جمال يار، پس خيلي با دقّت مراقب، حالا يکدفعه اگر که ما اين مطلب نهادينه بشه، يکدفعه مي بينم که اصلا پا، قدم گذاشتنمون هم، خُب حرف زدنمون، نگاه کردنمون، همه مسايل وجودي ما ميره توي يک چيزي که، نميدونم ميتونم منظورمو برسونم يا نه؟ حالا، حالا قبلا بي محابا بوده، هتک حرمت هر جزيي از اجزاي جهان هستي، الان يکدفعه خودمونو جمع و جور مي کنيم و به درک جمال يار نائل ميشيم، خُب؟ به درک جمال يار نائل شديم، پيوند اجزا رو متوجه ميشيم، عقل کلّ اينه، عقل کلّ، همه چي با هم ارتباط داره، ما با هم ارتباط داريم، ما در واقع يک تن واحده ايم، همه امون در واقع وجهي از وجه هاي الهي رو تشکيل داديم و بعد متوجه اهميتها ميشيم، لذا زندگي يک معناي ديگري پيدا ميکنه،
زندگي باغ تماشاي خداست
خُب؟ زندگي باغ تماشاي خداست، يعني زندگي در واقع تماشاي، باغ تماشاي خداست.عرصه لشکرکشي و چي و فلان و بيسان و اين حرفا نيست، از اون تفکر تنازع بقا، چي شد؟ اومديم بيرون، يکدفعه زندگي شد باغ تماشاي خدا، خُب و کِي انسان به اين مطلب بايد برسه؟ و اينها نميدونيم، ولي قراره که رمز خاک و آتش، دوستان در جريان هستن، اين رمز خاک، آتش و خاموش ميکنه، اينکه ميگه من از آتشم و او خاکه و اينا، رمز خاک و باد وآب و آتش رو که صحبت کرديم ديگه در خدمت دوستان، حالا دوستان هم که تو مجموعه هاي مربيا هستن، اگه نشنيدن ان شاء الله اينا رو از طريق دوستان مربي به هر حال در جريان خواهند گرفت، خُب اين رمزم ديگه داره باز ميشه، ديگه زمان از حالا به بعد ميره که اين رمزا باز شه و نحوه تسلّط شيطان، چه جوري ما رو دچار کثرت کرد؟ نفوذ از ستاد، راههاي نفوذ از ستاد و بقيه مسايل اينها شناخته شد، داره آشکار ميشه، خُب؟ آتش درون، آتش بيرون، آتش، آتش درون چيه؟ شيطان، چي با ما زاده ميشه؟ فالهمها فجورها و تقواها، شيطان، شيطان بيرون نيست که، شيطان کار گذاشته شده. اما آتش بيرون چيه؟ پاسداران هستي، ويروسهاي غير ارگانيک، يعني عامل دروني، عامل بيروني، اينها به اصطلاح ماموريتي رو دارن که، حالا ما متوجه شديم چرا به ما حمله ميشه، دو کار شروع کرديم: يکي پاکسازي، دو حفظ حريم، چه جوري؟ با رعايت احترام هستي، درست شد يا نه؟ قديم گفتن بگين بسم الله، خُب؟ چي ميشه؟ دور ميشه، حالا شما بگو بسم الله ببينم دور ميشه؟ ميشه؟ دور ميشه؟ شما گفتين بسم الله، نه، بسم الله، من اينم بگم که تاکيد کنم که بحث خيلي مهميه خُب؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر