سؤال:
استاد! فعّاليّت ديگر دوستان به پاي شما نوشته ميشه؟
استاد:
ببينيد، دقيقاً! دقيقاً اينطوريه!
خُب البتّه نميخوام بگم که درست هم نيست! ميگن به هر حال شما اومدين ارائه دادين حالا ايشون روش اين حرف رو ميزنه! اون روش اين حرف رو ميزنه! اين داره باهاش اين کار رو ميکنه! اون داره باهاش اين کار رو ميکنه! خب؟ و به هر حال شما بايد پاسخگو باشين!
اتّهام «مفسد في الارض»!!
همين بخشش (بخش آن) برميخوره به اتّهام «مفسد في الارض». که به اصطلاح اومده يه کاري کرده که باعثِ مثلاً فرض کنين اين شده که اون دينش رو از دست بده! چرا؟ چون فلان مربّي راجع به خدا اينجوري گفته! اون نميدونم چي بشه! فلان کلاس حجاب اسلامي رو رعايت نکرده! اون نميدونم چي بشه، چون فلان مربّي راجع به نميدونم فلان مسأله اين حرفها رو زده!
بنابراين اگر ما اين حواشي رو، يعني واقعاً اين پيغام رو به ساير دوستان برسونيد؛ هيچ چيزي خارج از اون روند اصلي و کلّي اعتباري نداره!!!
اعتباري که بخوان بيان عامش کنن ها! و بخوان بيان از اون مطالب هم خارج بشن! حرفهايي که سليق? فردي رو وارد قضاياي ما بکنن،
خُب؟ بنابراين امانتداري باشه من پاسخگوام، اونچه که گفتم من مسئوليّتش رو قبول ميکنم، درسته؟ ولي اونچه رو که من نگفتم، اصلاً با سليقه? من، با فکر من جور درنمياد، خب طبيعتاً نميتونم دفاع کنم! يک بحثي بايد قابل دفاع باشه! ...
الان شما اون حرفهايي رو که شنيديد، آيا حرفهايي رو که بعضاً مي شنويد قبول داريد؟ قبول مي کنيد؟ مثلاً بگن فلان مربّي اينو گفته قبول مي کنيد شما؟ قبول نمي کنيد ديگه! وقتي خودتون قبول نمي کنيد دشمنانمون چجوري قبول کنن؟ درست ميگم؟
خُب پس اوّل از اصلاح خودمون بايد شروع کنيم «خود شکن آيينه شکستن خطاست». هر
وقت ما اشکالها و ايرادهاي خودمونو برطرف کرديم؛ تو اين موارد تونستيم دفاع بکنيم؛ اونوقت ديگه قاعدتاً حَقّانيّتِمون باعث ميشه که دفاع کنيم.
البتّه خُب من جواب دارم که خُب شما مرکزيّت اين قضيه رو اومدين حذفش کردين؛ حالا جريان خودمختار شده و هرکي ساز خودشو ميزنه و طبيعيه! و ديگه که اينجوري باشه، خُب شما اجازه ميدادين مرکزيّت باشه اونوقت اون مرکزيّته ميومد جوابگوي تخلّفات افراد بود. و اجازه نميداد يه نفر خارج از اون روند اصلي، چيکار بکنه؟ تخلّف بکنه، تا تخلّف ميکرد مي گفتيم آقا اين از من نيست! خُب راحت مي شد، مي رفت.
حالا اگر يه کسي ميخواد عرض اندام بکنه، طبق سليقه هاي شخصيش، البتّه خب ميتونه بحثي نيست مُنتها نه به نام !!!
بخشي از بيانات بسيار مهم استاد طاهري
ديدار با استاد - نوروز 92
استاد! فعّاليّت ديگر دوستان به پاي شما نوشته ميشه؟
استاد:
ببينيد، دقيقاً! دقيقاً اينطوريه!
خُب البتّه نميخوام بگم که درست هم نيست! ميگن به هر حال شما اومدين ارائه دادين حالا ايشون روش اين حرف رو ميزنه! اون روش اين حرف رو ميزنه! اين داره باهاش اين کار رو ميکنه! اون داره باهاش اين کار رو ميکنه! خب؟ و به هر حال شما بايد پاسخگو باشين!
اتّهام «مفسد في الارض»!!
همين بخشش (بخش آن) برميخوره به اتّهام «مفسد في الارض». که به اصطلاح اومده يه کاري کرده که باعثِ مثلاً فرض کنين اين شده که اون دينش رو از دست بده! چرا؟ چون فلان مربّي راجع به خدا اينجوري گفته! اون نميدونم چي بشه! فلان کلاس حجاب اسلامي رو رعايت نکرده! اون نميدونم چي بشه، چون فلان مربّي راجع به نميدونم فلان مسأله اين حرفها رو زده!
بنابراين اگر ما اين حواشي رو، يعني واقعاً اين پيغام رو به ساير دوستان برسونيد؛ هيچ چيزي خارج از اون روند اصلي و کلّي اعتباري نداره!!!
اعتباري که بخوان بيان عامش کنن ها! و بخوان بيان از اون مطالب هم خارج بشن! حرفهايي که سليق? فردي رو وارد قضاياي ما بکنن،
خُب؟ بنابراين امانتداري باشه من پاسخگوام، اونچه که گفتم من مسئوليّتش رو قبول ميکنم، درسته؟ ولي اونچه رو که من نگفتم، اصلاً با سليقه? من، با فکر من جور درنمياد، خب طبيعتاً نميتونم دفاع کنم! يک بحثي بايد قابل دفاع باشه! ...
الان شما اون حرفهايي رو که شنيديد، آيا حرفهايي رو که بعضاً مي شنويد قبول داريد؟ قبول مي کنيد؟ مثلاً بگن فلان مربّي اينو گفته قبول مي کنيد شما؟ قبول نمي کنيد ديگه! وقتي خودتون قبول نمي کنيد دشمنانمون چجوري قبول کنن؟ درست ميگم؟
خُب پس اوّل از اصلاح خودمون بايد شروع کنيم «خود شکن آيينه شکستن خطاست». هر
وقت ما اشکالها و ايرادهاي خودمونو برطرف کرديم؛ تو اين موارد تونستيم دفاع بکنيم؛ اونوقت ديگه قاعدتاً حَقّانيّتِمون باعث ميشه که دفاع کنيم.
البتّه خُب من جواب دارم که خُب شما مرکزيّت اين قضيه رو اومدين حذفش کردين؛ حالا جريان خودمختار شده و هرکي ساز خودشو ميزنه و طبيعيه! و ديگه که اينجوري باشه، خُب شما اجازه ميدادين مرکزيّت باشه اونوقت اون مرکزيّته ميومد جوابگوي تخلّفات افراد بود. و اجازه نميداد يه نفر خارج از اون روند اصلي، چيکار بکنه؟ تخلّف بکنه، تا تخلّف ميکرد مي گفتيم آقا اين از من نيست! خُب راحت مي شد، مي رفت.
حالا اگر يه کسي ميخواد عرض اندام بکنه، طبق سليقه هاي شخصيش، البتّه خب ميتونه بحثي نيست مُنتها نه به نام !!!
بخشي از بيانات بسيار مهم استاد طاهري
ديدار با استاد - نوروز 92
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر