بهنجاری و نابهنجاری از منظر سایمنتولوژی:
بر اساس دیدگاه «فراکل نگری»، بهنجاری عبارت است از هماهنگی و قرار داشتن در راستای هدفی که اکوسیستم دنبال می کند و انسان به عنوان یک عضو بسیار کوچک از این مجموعه باید نقش خود را در آن بطور صحیح ایفا کند. نابهنجاری (بیماری) عبارت است از هر گونه اختلال، انسداد، صدمه و عدم تعادل در هر یک از بی نهایت اجزاء تشکیل دهنده ی وجود انسان.
اگر بخواهیم تعریف بیماری را بر اساس فراکل نگری بپذیریم و بکار ببریم، تشخیص بیماری توسط انسان امری محال و غیر ممکن خواهد بود. یکی از دلایل تعدد شاخه های درمانی طب رایج نیز نزدیک شدن به تشخیص درست بیماری و رسیدن به قابلیت اجرای بیشتر در امر درمان است.
از این رو، یک شاخه ی درمان رایج را تا حد امکان به شاخه های متعدد و تخصصی تر تقسیم می کنند تا تشخیص بیماری آسان تر و دقیق تر شود. با این همه، باز هم اغلب تشخیص ها در خصوص بیماری یک فرد، با کثرت آراء و تشخیص های مختلف همراه است. در فرادرمانی و سایمنتولوژی، درمان بیمار با توجه به تعریف بیماری از دیدگاه «فراکل نگری» دنبال می شود. در این دو طب مکمل، تشخیص نوع بیماری و درمان آن بر خلاف سایر رشته ها بر عهده ی انسان نیست و در مانگر نقش تعیین کننده ای در آن ندارد. این تشخیص، مستقل از عوامل انسانی انجام می شود و نقش اصلی آن را هوشمندی عظیمی ایفا می کند که کار کاوش یا «اسکنِ» ( Scan) وجود، وتشخیص اجزای معیوب و رفع آنها را بر عهده دارد. در واقع، «اِسکن» عبارت است از قرار گرفتن همه ی وجود انسان زیر ذره بین هوشمندی(شبکه ی شعور الهی). همانطور که توضیح داده شد، انسان از بی نهایت اجزای مختلف برخوردار است. از این رو،اسکن و اصلاح آن جز با کمک این هوشمندی عظیم امکان پذیر نیست.
مروری بر دوره مقدماتی سایمنتولوژی
استاد محمد علی طاهری
دانشگاه علوم پزشکی ایران- خرداد 1388
بر اساس دیدگاه «فراکل نگری»، بهنجاری عبارت است از هماهنگی و قرار داشتن در راستای هدفی که اکوسیستم دنبال می کند و انسان به عنوان یک عضو بسیار کوچک از این مجموعه باید نقش خود را در آن بطور صحیح ایفا کند. نابهنجاری (بیماری) عبارت است از هر گونه اختلال، انسداد، صدمه و عدم تعادل در هر یک از بی نهایت اجزاء تشکیل دهنده ی وجود انسان.
اگر بخواهیم تعریف بیماری را بر اساس فراکل نگری بپذیریم و بکار ببریم، تشخیص بیماری توسط انسان امری محال و غیر ممکن خواهد بود. یکی از دلایل تعدد شاخه های درمانی طب رایج نیز نزدیک شدن به تشخیص درست بیماری و رسیدن به قابلیت اجرای بیشتر در امر درمان است.
از این رو، یک شاخه ی درمان رایج را تا حد امکان به شاخه های متعدد و تخصصی تر تقسیم می کنند تا تشخیص بیماری آسان تر و دقیق تر شود. با این همه، باز هم اغلب تشخیص ها در خصوص بیماری یک فرد، با کثرت آراء و تشخیص های مختلف همراه است. در فرادرمانی و سایمنتولوژی، درمان بیمار با توجه به تعریف بیماری از دیدگاه «فراکل نگری» دنبال می شود. در این دو طب مکمل، تشخیص نوع بیماری و درمان آن بر خلاف سایر رشته ها بر عهده ی انسان نیست و در مانگر نقش تعیین کننده ای در آن ندارد. این تشخیص، مستقل از عوامل انسانی انجام می شود و نقش اصلی آن را هوشمندی عظیمی ایفا می کند که کار کاوش یا «اسکنِ» ( Scan) وجود، وتشخیص اجزای معیوب و رفع آنها را بر عهده دارد. در واقع، «اِسکن» عبارت است از قرار گرفتن همه ی وجود انسان زیر ذره بین هوشمندی(شبکه ی شعور الهی). همانطور که توضیح داده شد، انسان از بی نهایت اجزای مختلف برخوردار است. از این رو،اسکن و اصلاح آن جز با کمک این هوشمندی عظیم امکان پذیر نیست.
مروری بر دوره مقدماتی سایمنتولوژی
استاد محمد علی طاهری
دانشگاه علوم پزشکی ایران- خرداد 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر