۱۳۹۳-۰۳-۰۵

ديدار با استاد در دفتر آقاي معصومي تيپ هاي شخصيتي (٢)

ديدار با استاد در دفتر آقاي معصومي تيپ هاي شخصيتي (٢)

تیپ C در واقع گروهی هستند که آرام و قرار ندارند، یعنی یک جا نمیتونند بشینند، و مدام در تحرک و چه در ظاهر و چه در درون و چیز هستند، هر بار می بینیدشون به اصطلاح یک ناآرامی رو دارند. این گروه مشاغلی رو مثل راننده های بیابون، مثلا خلبان ها، نمیدونم شغل هایی که Activity داره، و Action داره نمیدونم فعالیتهایی مثل کارهای تدارکات، کارهای اینچنینی رو این افراد بیشتر مایلند و اینها را نمیشه پشت میز بنشونید.

بنابراین کارمندها از این دسته نیستند، و اگر ما یک همچین تیپی رو بزاریمشون، بنشونیمشون پشت میز، قطعا بعد از یک مدتی، اولا دوام نمیاره، بعد از یک مدتی دچار مشکلی میشه، همونطور که تیپ A رو نمیتونیم بگذاریم توی کار تدارکات، اگه بگذاریم توی کار تدارکات اصلا از عهده این قضیه بر نمیاد، بنابراین مثلا وقتی یک کارمندی سی ساله پشت یک میزی نشسته، قطعا در تقسیم بندی ها شما می بینید که بله یک مسائلی به این شکل هستش. خُب از این شاخه به اون شاخه زیاد می پرند، خُب، و خیلی دنبال ماجرا و ماجراجویی و میل به طلاق و اینها در این گروه به اصطلاح (خنده استاد) در این گروه زیاده، حالا خیلی زود این گروه به پوچی میرسه، در واقع تجاربی که میکنه خیلی زود میخواد بره سراغ تجربه دیگه،

حالا علت هم داره، چرا چهار گروهه؟ چرا این طوریه؟ علت های وجودی پشت صحنه داره، یعنی این تقسیم بندی، تقسیم بندی آماری نیست که فکر کنید که همه رو زیر نظر بگیریم، بعد بگیم که خُب، یک گروه اینجوره، نه این تقسیم بندی آماری نیست، این علت داره، یعنی فلسفه داره، چرا باید این چهار گروه باشد؟ ان شاء الله بعدها خدمتتون باز توضیحات بیشتری میدیم.(08:44)

خُب گروه چهارم (D)، به اصطلاح افراد دسته بندی شده در این گروه از دوران طفولیت دارای نبوغ مخربی هستند، یعنی دائم در حال طراحی برای خراب کاری هستند، یعنی گروه 2 (B) اگه بگیم نبوغ سازنده، گروه چهار در واقع دائم در حال، یعنی دوران طفولیت اشون این جوری میگذره، یعنی بچه هایی رو می شناسید که میگن این بچه ها مخرّبند، یعنی دائم دارند یک طراحی هایی رو می کنند که واقعا طراحی هاشون هم نبوغ آمیزه، یعنی بزرگ ها هم معطل میمونند که چه طوری اینها اینقد نبوغ داشتند که مثلا در طراحی یک کار مخرّبی، حتما چند تا از دوستان همچین مواردی رو دیدند؟ ... (با خنده) نمیخواستم بگم چند تا از دوستان خودشون ...

خُب و در واقع انسان مخلوطی از این چهار چیزه و حالا باید به یک صورت خاصی تعادلی در اون ایجاد بشه.

منبع: ديدار با استاد طاهري در دفتر آقاي معصومي

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر