تزكيه ي تشعشعاتي!
فرامين ديني انواع مختلف گناهان را به بشر معرفي مي كنند و به ضرورت اجتناب از آ نها تاكيد دارند. بر همين اساس، ملاك هر فرد دينداري براي
شناسايي گناه و پرهيز از آن، همين دستورات است.
اما از منظر عرفان، دامنه ي گناه گسترده تر است و هر گونه افکار و رفتاري که سلامت فرد و جامعه را به خطر اندازد؛ ايجاد تشعشع شعوري منفي کند و
در يک کلام، مانع از حرکت به سوي کمال شود، گناه است. به طور کلي، در ديدگاه عرفاني آنچه كه انسان را به سوي كمال سوق مي دهد، «صواب » است
و آ نچه كه او را به سوي ضد كمال مي كشاند، «گناه » محسوب مي شود.
براي مثال، حتي وقتي موظف به پاسخگويي به يک سؤال نيستيم؛ اما به طور عمدي به پرسش کننده پاسخ مبهمي مي دهيم، هم خودمان و هم او را با
تشعشعات منفي ناشي از آن درگير مي کنيم.
ايجاد تشعشع منفي انسان را دچار «آلودگي تشعشعاتي » مي كند و اين آلودگي، سيستم هاي شعوري بدن را مختل مي سازد. يعني احاطه شدن با
تشعشعات منفي، باعث اختلال در شعور سلول و بدن مي شود و در نتيجه، نابساماني عملكرد سلولها و اعضاي بدن را به دنبال دارد. هر عمل يا انديشه اي كه
به اين ترتيب سلامت را به خطر اندازد ، ضد كمال است و گناه به شمار مي رود.
با توجه به اين حقيقت كه همه ي عوامل ضد كمال، ايجاد تشعشع منفي ميكنند، در حركت عرفاني، علاوه بر اينكه به تزكيه ي اخلاقي (براي رهايي از
گناه) اهميت داده مي شود، خنثي كردن اثر تشعشعاتي گناه هم لازم است. اين نوع پا كسازي كه «تزكيه ي تشعشعاتي » نام مي گيرد نيز با اتصال و ارتباط با
خدا به دست مي آيد.
تجربه ي اين تزكيه، انسان را با نقش تشعشعات در زندگي او آشنا كرده،درباره ي گناه، ديدگاه وسيعتري به او مي دهد. به همين دليل، در اثر اين
تجربه، ارتكاب گناه نيز به حداقل مي رسد.
کتاب انسان و معرفت
استاد محمد علي طاهري
فرامين ديني انواع مختلف گناهان را به بشر معرفي مي كنند و به ضرورت اجتناب از آ نها تاكيد دارند. بر همين اساس، ملاك هر فرد دينداري براي
شناسايي گناه و پرهيز از آن، همين دستورات است.
اما از منظر عرفان، دامنه ي گناه گسترده تر است و هر گونه افکار و رفتاري که سلامت فرد و جامعه را به خطر اندازد؛ ايجاد تشعشع شعوري منفي کند و
در يک کلام، مانع از حرکت به سوي کمال شود، گناه است. به طور کلي، در ديدگاه عرفاني آنچه كه انسان را به سوي كمال سوق مي دهد، «صواب » است
و آ نچه كه او را به سوي ضد كمال مي كشاند، «گناه » محسوب مي شود.
براي مثال، حتي وقتي موظف به پاسخگويي به يک سؤال نيستيم؛ اما به طور عمدي به پرسش کننده پاسخ مبهمي مي دهيم، هم خودمان و هم او را با
تشعشعات منفي ناشي از آن درگير مي کنيم.
ايجاد تشعشع منفي انسان را دچار «آلودگي تشعشعاتي » مي كند و اين آلودگي، سيستم هاي شعوري بدن را مختل مي سازد. يعني احاطه شدن با
تشعشعات منفي، باعث اختلال در شعور سلول و بدن مي شود و در نتيجه، نابساماني عملكرد سلولها و اعضاي بدن را به دنبال دارد. هر عمل يا انديشه اي كه
به اين ترتيب سلامت را به خطر اندازد ، ضد كمال است و گناه به شمار مي رود.
با توجه به اين حقيقت كه همه ي عوامل ضد كمال، ايجاد تشعشع منفي ميكنند، در حركت عرفاني، علاوه بر اينكه به تزكيه ي اخلاقي (براي رهايي از
گناه) اهميت داده مي شود، خنثي كردن اثر تشعشعاتي گناه هم لازم است. اين نوع پا كسازي كه «تزكيه ي تشعشعاتي » نام مي گيرد نيز با اتصال و ارتباط با
خدا به دست مي آيد.
تجربه ي اين تزكيه، انسان را با نقش تشعشعات در زندگي او آشنا كرده،درباره ي گناه، ديدگاه وسيعتري به او مي دهد. به همين دليل، در اثر اين
تجربه، ارتكاب گناه نيز به حداقل مي رسد.
کتاب انسان و معرفت
استاد محمد علي طاهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر