ظلم از بعد كميت، ظلم از بعد كيفيت (یک)
من اصلاً به طور کلی راجع به ظلم صحبت میکنم، حالا شما میخواهید بچه در خیابان را در نظر بگیرید این بچه مورد ظلم واقع شده، حالا فرض کنید این بچه است و آن کسی که این را مورد ظلم قرار داده، چه كسي او را مورد ظلم قرار داده؟ حالا زنجیروار میآيد و یقه خیلیها گرفته میشود و حق او پیش من هست، به یک شکلی پیش من و این و او هست...... اگر به دست من درآمده به دست او نرسیده و خلاصه راجع به خمس صحبت كرديم و حق اینها كجاست؟ «وَالْیَتامي وَ الْمَساکین» (انفال 41) حق اينها پيش كيه؟ موردی مهم نیست......، به هر حال یک طرف ظالم است یک طرف مظلوم است. حالا این دو طرف روبروي هم قرار گرفتند، خداوند دخالتی ندارد، نه میتواند او را ببخشد و نه میتواند به نفع این و نه ميتواند به نفع او.....
بحث موردی- برای همین میخواستم که از موردی مثال نزنیم چون وقتی بگويیم گرسنه، ميگوييم سه مورد میدهيم- بستگي دارد، ممکن است حق یک میلیون نفر پیش من باشد، سه نفر هم بیايند من سه تا 1000 تومان هم به آنها بدهم، ممکن است حق میلیونها نفر پیش من باشد، ممکن است حق یک نفر هم پیش من نباشد و دو نفر اضافی را از جیبم داد.....م و او هم که حق هزار نفر، صد نفرپیشش است سه نفر را راه انداخته، 97 نفر دیگر را میگذارد در جیبش شرعاً هم خیالش راحت است.
پس عرفان چون تعریف کردیم دنیای کیفیت است آنجا در شرع و احکام دنیای کمیت است، اجازه رد کردن نداریم، ما خودمان هم گفتيم هر چه پول خرد داریم بگذاریم آنجا و با هر چی که شده جلوی تشعشع منفیاش را بگیریم، کاری هم نداریم این الان چرا در کوچه است.
این بطور کلی حالتی است که همه بلا استثناء ظالم هستند، الان در این 7 میلیارد کسی را سراغ دارید که ظلم نکرده باشد؟ بنابراین همه دست به یقه هستند، شما تصور کنید فردا، فکر کنید قیامت این یقه او را گرفته، او یقه این را گرفته، این میگويد من از او طلبکارم، همین جوری همه دستشان در یقه همدیگر است. حالا این موضوع چطوری میخواهد حل شود؟... این به او میگويد ظالم، او میگويد خودت ظالمی، بعد نگاه ميكنيم ميبينيم همه نفساً ظالمیم. یکی حالا یک میلیارد تومان ظلم کرده، یکی 500 هزار تومان، یکی صد تومان ولی نام ظلم بر همه اطلاق میشود.
در دنیای کیفیت اینطوری است كيفيت کاری با کمیت ندارد، ....میگويد این ظلم را کردی یا نکردی؟ .....دیگر نمیگويد 100 تومان، هزار تومان، کیفیت ماجرا نفس ظلم را میآورد...... اینجاست که پیشبینی این قضیه شده و منهای معنوی ما، ما را متوجه این موضوع میکنند که اگر تو مورد ظلم قرار گرفتی، عوضش تو هم ظلم کردی و همه به همدیگر ظلم کردند بعد ما میبینیم راست میگويند من به او میگويم ظالم خودم هم ظالم هستم حالا من سطح کوچکتری، حالا شاید هم آب نیست وگرنه ملوان خوبی باشم، امکانی دستم نبوده اگر دستم باشد شاید من از او ظالمتر هم بودم.
ترم پنجم، جلسۀ دوم، تصویری
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
من اصلاً به طور کلی راجع به ظلم صحبت میکنم، حالا شما میخواهید بچه در خیابان را در نظر بگیرید این بچه مورد ظلم واقع شده، حالا فرض کنید این بچه است و آن کسی که این را مورد ظلم قرار داده، چه كسي او را مورد ظلم قرار داده؟ حالا زنجیروار میآيد و یقه خیلیها گرفته میشود و حق او پیش من هست، به یک شکلی پیش من و این و او هست...... اگر به دست من درآمده به دست او نرسیده و خلاصه راجع به خمس صحبت كرديم و حق اینها كجاست؟ «وَالْیَتامي وَ الْمَساکین» (انفال 41) حق اينها پيش كيه؟ موردی مهم نیست......، به هر حال یک طرف ظالم است یک طرف مظلوم است. حالا این دو طرف روبروي هم قرار گرفتند، خداوند دخالتی ندارد، نه میتواند او را ببخشد و نه میتواند به نفع این و نه ميتواند به نفع او.....
بحث موردی- برای همین میخواستم که از موردی مثال نزنیم چون وقتی بگويیم گرسنه، ميگوييم سه مورد میدهيم- بستگي دارد، ممکن است حق یک میلیون نفر پیش من باشد، سه نفر هم بیايند من سه تا 1000 تومان هم به آنها بدهم، ممکن است حق میلیونها نفر پیش من باشد، ممکن است حق یک نفر هم پیش من نباشد و دو نفر اضافی را از جیبم داد.....م و او هم که حق هزار نفر، صد نفرپیشش است سه نفر را راه انداخته، 97 نفر دیگر را میگذارد در جیبش شرعاً هم خیالش راحت است.
پس عرفان چون تعریف کردیم دنیای کیفیت است آنجا در شرع و احکام دنیای کمیت است، اجازه رد کردن نداریم، ما خودمان هم گفتيم هر چه پول خرد داریم بگذاریم آنجا و با هر چی که شده جلوی تشعشع منفیاش را بگیریم، کاری هم نداریم این الان چرا در کوچه است.
این بطور کلی حالتی است که همه بلا استثناء ظالم هستند، الان در این 7 میلیارد کسی را سراغ دارید که ظلم نکرده باشد؟ بنابراین همه دست به یقه هستند، شما تصور کنید فردا، فکر کنید قیامت این یقه او را گرفته، او یقه این را گرفته، این میگويد من از او طلبکارم، همین جوری همه دستشان در یقه همدیگر است. حالا این موضوع چطوری میخواهد حل شود؟... این به او میگويد ظالم، او میگويد خودت ظالمی، بعد نگاه ميكنيم ميبينيم همه نفساً ظالمیم. یکی حالا یک میلیارد تومان ظلم کرده، یکی 500 هزار تومان، یکی صد تومان ولی نام ظلم بر همه اطلاق میشود.
در دنیای کیفیت اینطوری است كيفيت کاری با کمیت ندارد، ....میگويد این ظلم را کردی یا نکردی؟ .....دیگر نمیگويد 100 تومان، هزار تومان، کیفیت ماجرا نفس ظلم را میآورد...... اینجاست که پیشبینی این قضیه شده و منهای معنوی ما، ما را متوجه این موضوع میکنند که اگر تو مورد ظلم قرار گرفتی، عوضش تو هم ظلم کردی و همه به همدیگر ظلم کردند بعد ما میبینیم راست میگويند من به او میگويم ظالم خودم هم ظالم هستم حالا من سطح کوچکتری، حالا شاید هم آب نیست وگرنه ملوان خوبی باشم، امکانی دستم نبوده اگر دستم باشد شاید من از او ظالمتر هم بودم.
ترم پنجم، جلسۀ دوم، تصویری
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر