۱۳۹۳-۰۶-۲۸

سطح و سطوح آگاهي

سطح و سطوح آگاهي
حالا سطح و سطوح آگاهي، يك‌بار اشاره كنيم؛ به اين صورت كه، اين مي‌آيد پايين يك‌بار كلام است،...... يك‌بار فكر است كه مساوي با چند تا كتاب در آنِ واحد،........ درك است........ مثل اين كه ما سيب نخورده باشيم يكدفعه ما را به درك اين برسانند كه سيب چيه، مثل وحدت........ سطح و سطوح مختلف داريم روي اين مسئله و خلاصه كلام مابين اين‌ها هم دوباره چيزهايي وجود دارد و در انتها اين فكر اگر آمده، چون اين هم خودش طبقه‌بندي شود، به زبان ما نبوده، آمده، آمده، آمده يكدفعه مي‌بينيم ما به زبان خودمان يك چيزي داريم و اين هم همين‌طور آمد و آمده يكدفعه مي‌بينيم اِ به زباني كه مي‌فهميم داريم يك حرفي را مي‌زنيم.
ولي زبان ما با زبان بالاتري هم‌خواني ندارد اين الفبا قرارداد ماست، ما با هم قرارداد گذاشتيم اين‌طوري، انشاءمان غلط است، انشاءمان درست است. مثلاً براي من مطلب هست كه آمده، اينجا كه آمده، آمدم كه بنويسيم چندين بار اين را نوشتم و مي‌بينم آن نيست كه گفتند ولي آخردفعه انشاء من از اين بهتر نمي‌شود. مثلاً فرض كنيد كه آزمايش آخر، راجع به همين خليفه‌اللهي‌مان كه بعد از جهنم و اينهاست، مطلبي كه آمده تحت عنوان حالا ما اسمش را گذاشتيم «و خدا گفت» و اين از ابتدا تا انتهاي ماجرا را در يك اينجوري (بشكن) گفتند ولي من نتوانستم، نمي‌توانم جمعش كنم و آخري مجبور شديم كه با بيان خودمان، با انشاي خودمان بياييم اين‌ها را مطرح كنيم ولي مطالبش... و آزمايش آخر، چي چي چي ... همه‌شان همين‌طور است يعني در يك چشم بهم زدن شما فكر كنيد كه مطالب يك كتاب است.
آن كلام ما، انشاي ما، ابداع ماست ابداع خداوند نيست،....... اين قضيه را ما ابداع كرديم كه به اين بگوييم اين، به آن بگوييم آن. نحوه‌ چيدين اسم و صفت و فاعل و ... ما هم قرارداد بستيم، مي‌توانستيم يك جور ديگر قرارداد بنديم كما اين كه بعضي‌ها صفت را جلو مي‌آورند، بعضي بعد از آن مي‌آورند، بعضي‌ها فعل اول مي‌آورند، آن را آن‌جوري مي‌آورند ... . خوب اينها سليقه‌ها و قراردادهاي آن ملل و ملتها بوده است. بنابراين اين هم در اين ترجمه‌ها نقش دارد.
ترم پنجم، جلسۀ سوم، تصویری
محمد علی طاهریف عرفان کیهانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر