حكمت الهي (یک)
مطلب ديگر حكمت الهي است و حكمت الهي حكم ميكند كه ما به مزد اشتياقمان برسيم........ شما اشتياقي داشتيد كه «اي كاش من ميتوانستم به يكي كمك كنم» اين كاش ميتوانستم درد يكي را دوا كنم، چرخيده يك نفر را سر راه شما قرار دادند........ من معنوي او مأموريت پيدا كرده كه سر راه شما، توي يك صف نانوايي قرار بگيرد و شما نميدانيد كه چرا راجع به اصلاً يك همچنين چيزي صحبت كرديد و خودتان هم نميدانيد و بعد يكدفعه ميبينيد كه شما مزد اشتياق چند سال پيش خودتان را گرفتيد، يعني شما دعوت شده هستيد.
به عبارت ديگر هيچكس نيست كه دعوت نشده باشد، در انجيل و كتب مقدس بحث دعوت شدن است،...... يك عده فكر ميكنند كه دلبخواهي است يعني از بالا، خدا از يكي خوشش ميآيد از يكي بدش ميآيد و ميگويد تو بيا! تو نيا! اينجوري نيست. .........اين ماجرا اتوماتيك است و ما هر روز سر راه همديگر طوري قرار ميگيريم كه منهاي معنوي ما دارند اين كار را ميكنند. .......يكجايي ما قرار ميگيريم كه چرا راجع به اين موضوع صحبت كرديم؟ چطور شده؟ در واقع من معنوي ما وظيفه دارد، يكدفعه مأموريت پيدا ميكند كه من سر راه شما قرار بگيرم. ........اينجا حكمت الهي تحقق پيدا ميكند،........ ضمن اين كه ما داريم ميرويم جلو و اختيار خودمان را داريم در عين حال مجريهاي حكمت الهي هم هستيم .........ولي نميدانيم كه چطوري، آن من معنوي ماست كه دارد ما را هدايت ميكند.
ترم پنجم، جلسۀ سوم، تصویری
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
مطلب ديگر حكمت الهي است و حكمت الهي حكم ميكند كه ما به مزد اشتياقمان برسيم........ شما اشتياقي داشتيد كه «اي كاش من ميتوانستم به يكي كمك كنم» اين كاش ميتوانستم درد يكي را دوا كنم، چرخيده يك نفر را سر راه شما قرار دادند........ من معنوي او مأموريت پيدا كرده كه سر راه شما، توي يك صف نانوايي قرار بگيرد و شما نميدانيد كه چرا راجع به اصلاً يك همچنين چيزي صحبت كرديد و خودتان هم نميدانيد و بعد يكدفعه ميبينيد كه شما مزد اشتياق چند سال پيش خودتان را گرفتيد، يعني شما دعوت شده هستيد.
به عبارت ديگر هيچكس نيست كه دعوت نشده باشد، در انجيل و كتب مقدس بحث دعوت شدن است،...... يك عده فكر ميكنند كه دلبخواهي است يعني از بالا، خدا از يكي خوشش ميآيد از يكي بدش ميآيد و ميگويد تو بيا! تو نيا! اينجوري نيست. .........اين ماجرا اتوماتيك است و ما هر روز سر راه همديگر طوري قرار ميگيريم كه منهاي معنوي ما دارند اين كار را ميكنند. .......يكجايي ما قرار ميگيريم كه چرا راجع به اين موضوع صحبت كرديم؟ چطور شده؟ در واقع من معنوي ما وظيفه دارد، يكدفعه مأموريت پيدا ميكند كه من سر راه شما قرار بگيرم. ........اينجا حكمت الهي تحقق پيدا ميكند،........ ضمن اين كه ما داريم ميرويم جلو و اختيار خودمان را داريم در عين حال مجريهاي حكمت الهي هم هستيم .........ولي نميدانيم كه چطوري، آن من معنوي ماست كه دارد ما را هدايت ميكند.
ترم پنجم، جلسۀ سوم، تصویری
محمد علی طاهری، عرفان کیهانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر